Document Type : Original Article
Authors
1 PhD Student in General Psychology
2 Department of psychology. University of Isfahan
3 Department of psychology. Islamic Azad University, Khorasgan(Isfahan) Branch, Isfahan, Iran
4 Islamic Azad University, Khorasgan(Isfahan) Branch, Isfahan,Iran
Abstract
Keywords
مقدمه
اختلال «نقص توجه/بیشفعالی»[1] یکی از متداولترین اختلالهای دوران کودکی و نوجوانی است که برای بسیاری از دانشآموزان مشکلهای درخور توجهی ایجاد میکند. این اختلال برای عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی و خانوادگی کودکان و سپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و زناشویی آنها تأثیر میگذارد (گیلبرگ[2]، 2003) این اختلال، اختلالی عصبی- رشدی است که با سه ویژگی اصلی؛ یعنی نقص توجه/بیشفعالی و تکانشگری توصیف میشود وبر 3 تا 7 درصد از کودکان اثر میگذارد (انجمن روان پزشکی آمریکا[3]، 2000). شیوع این اختلال در ایران نیز درصد بالایی ارزیابی شده؛ به گونهای که توکلیزاده و بوالهری در پژوهش خویش شیوع کلی این اختلال را 9 درصد اعلام نمودهاند (توکلیزاده و بوالهری، 1376). یوسفی شیوع کلی این اختلال را 2/6 درصد و در ارزیابی مجدد بالینی 5/5 درصد گزارش کردهاست (یوسفی، 1378). پسران احتمالاً سه برابر دختران به اختلال نقص توجه/ بیشفعالی مبتلا شده و به علت ابتلا به این اختلال بیشتر از دختران به مشاور ارجاع داده میشوند (کلاسن، فاین و میلر[4]، 2004). سن شروع این اختلال را پیش از پنج سالگی (سازمان بهداشت جهانی[5]، 1996) یا هفت سالگی (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000) تعیین کردهاند، ولی با وجود این تعیین سن برای این اختلال کار دشواری است، زیرا یافتهها نشان دادهاند که گاهی این اختلال پس از سنین یاد شده تشخیص داده میشود (اپلیگیت[6]و همکاران، 1997) و از این رو میتوان نتیجه گرفت که تاکید بر ملاک قرار دادن سن هفت سال در تشخیص، کاربردی ندارد (بارکلی[7]، 1997).
در خصوص توجه فراوان به این موضوع میتوان گفت، اختلال نقص توجه/ بیش فعالی برای بسیاری از دانشآموزان مشکلات درخور توجهی را برعملکرد تحصیلی، شناختی، اجتماعی، هیجانی وسپس در بزرگسالی بر عملکرد شغلی و خانوادگی آنها ایجاد میکند. تشخیص و مداخلة زود هنگام اختلال نقص توجه/بیش فعالی به شناخت و درمان بسیاری دیگر از اختلالات کمبود همچون اختلال نافرمانی مقابلهای، اختلال سلوک، ناتوانیهای یادگیری و مشکلات تحصیلی کمک میکند(کازدین و وایتلی[8]، 2006، نوک[9] و همکاران،2007).
بر اساس چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000) اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی مجموعه علایمی است، با محدودیت میدان توجه که با رشد فرد ناهماهنگ بوده، به ضعف تمرکز، رفتار ناگهانی و بیشفعالی میانجامد. به عبارت دیگر، مشخصه اصلی این اختلال وجود الگوی پایدار از بیتوجهی و یا بیشفعالی- تکانشگری است که در مقایسه با افرادی که در همان سطح از رشد قرار دارند، شدیدتر است. نشانههای این اختلال باید در دو موقعیت (مانند خانه، مدرسه یا محیط کار) بروز نماید و در عملکرد اجتماعی و تحصیلی فرد مشکلساز گردد (کاپلان وسادوک[10]، ترجمه رضاعی، 1387).
بارکلی (1997) تعریف زیر را ارائه میدهد: «اختلال نقص توجه/ بیش فعالی عبارت از اختلال رشدی در توجه، کنترل تکانش، بیقراری، و هدایت رفتار است که به صورت طبیعی به وجود میآید و ناشی از اختلالات عصب شناختی، حسی، حرکتی یا هیجانی نیست». این اختلال معمولاً با سه رفتار اساسی بی توجهی، بیشفعالی و تکانشگری توصیف شده است. بیتوجهی که از علایم اصلی این اختلال است، توجه فرد جلب محرکهای نامربوط میشود و از محرکهای اصلی چشم پوشی میشود. بیشفعالی کودک با فعالیت حرکتی نمایان میشود و تکانشگری او با نداشتن کنترل در زمانی که نیاز به کنترل داشتن است ویا انجام رفتار بدون فکر کردن بروز داده میشود. این اختلال بر رشد کودکان، از جمله در رشد یادگیری، تکلم و زبان تأثیر زیادی داشته، با بسیاری از مشکلات از قبیل خواب، هیجانی، ارتباطی، رفتاری، تحصیلی وغیره در ارتباط است (کاپلان و سادوک، 2003 ؛ ترجمه رضاعی، 1387).
یکی دیگر از اختلالهای دوران کودکی و نوجوانی، اختلال نافرمانی مقابلهای است که یکی از علل رایج ارجاع کودکان به کلینیکهای روانشناسی و مشاوره میباشد (بارکلی، 1997). بر اساس تعریف متن تجدید نظرشده در چهارمین راهنمای تشخیصی وآماری اختلالات روانی (DSM- IV–TR)، «اختلال نافرمانی مقابلهای الگوی پایداری منفیکاری، نافرمانی، لجبازی، خصومت و سرکشی در برابر اولیای قدرت است». این گونه رفتارها در چهار مورد (ویا بیشتر) از معیارهای زیر در شش ماه گذشته باید وجود داشته باشند: ابراز کج خلقی، بحث و جدل با بزرگسالان، بیاعتنایی یا رد همکاری با در خواستها و اصول بزرگسالان، انجام عمدی کارهایی که مزاحم دیگران است، سرزنش دیگران به خاطر کوتاهی خود، حساسیت، خشم، بیزاری و کینه توزی (کاپلان و سادوک، 2003 ؛ ترجمه رفیعی و رضاعی، 1387). این رفتارها باید فراوانتر از آنچه برای سن و سطح رشدی معمول است، رخ داده، مشکلات خانوادگی و تحصیلی مهمی به وجود آورد. اختلال نافرمانی مقابلهای معمولاً بین 8 تا 12 سالگی نمایان میشود و شیوع آن در پسرها بیشتر از دخترها است (کازدین و وایتلی، 2006؛ نوک و همکاران،2007).
شیوع اختلال نافرمانی مقابلهای در DSM-IV-TR، 2 تا 16 درصد و در تحقیقات یوسفی و همکاران (1379) و نامداری و نظری (1386)، به ترتیب 3/6 درصد و 7/17 درصد برآورد شده است. تحقیقات در سببشناسی اختلال نافرمانی مقابلهای، ترکیبی از خصوصیات و گرایشهای ژنتیکی یا زیست شناختی کودکان، شیوههای فرزندپروری ناکارا و شرایط محیطی را عنوان کردهاند (بیهان و کار[11]، 2000؛ دیک، ویکن و کاپریو[12]، 2005). تشخیص کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای کار سادهای نیست. برای تشخیص دقیق باید چند ارزیابی جداگانه صورت گیرد و با والدین و معلم مصاحبه شود. در مصاحبه با والدین و معلم، رفتار کودک، پیشینهی رشد او، پیشینة پزشکی، تعاملات والد-کودک , تعاملات کودک- معلم و خصوصیات والدین بررسی میشود. در این خصوص یکی از ابزارهایی که جبرای تشخیص این دو اختلال ساخته شده، مقیاس درجهبندی اسنپ چهار[13] (SNAP-IV) است.
سوانسون[14] و همکاران (2001) مقیاس درجهبندی اسنپ چهار SNAP-IV (فرم معلم و والدین) را هنجاریابی کردهاند. تحلیل عاملی نشان داده است که این مقیاس از سه عامل اشباع شده است. که عبارتند از: نقص توجه، بیش فعالی/ تکانشگری و اختلال نافرمانی مقابلهای. در ایران نیز هوشیاری (1384) و محمدی (1389) مقیاس درجهبندی SNAP-IV را بر روی کودکان هنجار یابی نمودهاند.
هوشیاری و همکاران (1384) این مقیاس را بر روی کودکان 7-12 سال شهر تهران برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی نمودند. در این پژوهش تنها فرم والدین و 18 سؤال تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد روایی ملاکی آزمون 48/0 است و ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ 90/0 و دونیمه کردن 76/0 است.
محمدی (1389) نیز مقیاس درجهبندی SNAP-IV (فرم والدین) را بر روی کودکان 6-10 ساله شهر اصفهان برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی ونافرمانی مقابلهای، هنجاریابی نموده است. این پژوهش مشتمل بر 30 سؤال بود. یافتههای این پژوهش نشان داد روایی ملاکی آزمون 56/0 است و ضریب پایایی با روش آلفای کرونباخ 89/0 و دونیمه کردن 81/0 است.
با توجه به نتایج تحقیقات فوق و اهمیت تشخیص اختلالات فوق، مساله اساسی تحقیق حاضر هنجاریابی مقیاس درجهبندی SNAP-IV (فرم معلم) برای تشخیص کودکان با اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای شهر اصفهان است.
روش
با توجه به هدف و ماهیت پژوهش حاضر، از روش تحقیق توصیفی از نوع آزمونسازی استفاده شده است (دلاور، 1380؛ نقل از محمدی، 1389). در این پژوهش مقیاس درجهبندی SNAP-IV (فرم معلم) برای تشخیص اختلالهای نقص توجه/ بیشفعالی و نافرمانی مقابلهای بر روی دانشآموزان دوره ابتدایی هنجاریابی شد.
جامعه آماری پژوهش شامل کلیة دانشآموزان دختر و پسر پایههای اول تا پنجم دورة ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-90 هستند.
برای انتخاب آزمودنیها از تقسیمبندی سازمان آموزش استفاده شد و بدین منظور، تعداد 600 نفر دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. شیوة نمونهگیری بدین صورت بود که از پنج ناحیه آموزشی شهر اصفهان از روی فهرست مدارس ابتدایی موجود در گروه طرح و برنامه سازمان آموزش و پرورش استان اصفهان ده مدرسه ابتدایی (پنج مدرسه دخترانه و پنج مدرسه پسرانه) به شیوة تصادفی از بین مدارس نواحی مذکور انتخاب شد (از هر ناحیه آموزشی دو مدرسه). سپس با نظر گرفتن کلاسهای موجود در پایههای اول تا پنجم تعداد نمونه مورد بررسی به تصادف انتخاب شدند. در این پژوهش از سه ابزار به شرح زیر استفاده شد:
1- مقیاس درجهبندی اسنپ چهار SNAP-IV: ویرایش جدید این مقیاس، برای ارزیابی و تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای به کار میرود. این مقیاس ابتدا در سال 1980 توسط سه مؤلف به نامهای سوانسون نولان و پلهام بر اساس DSM ساخته و با حروف اول اسامی سازندگان آزمون به نام SNAP شناخته شد. همزمان با تجدید نظر در ملاکهای DSM و تدوین DSM- IV مقیاس مذکور نیز بازنویسی و در سال 2001 منتشر شد (سوانسون و همکاران 2001). این مقیاس دارای30 سؤال است: 10 سؤال مربوط به نقص توجه، 10 سؤال مربوط به بیشفعالی/ تکانشگری و 10 سؤال مربوط به اختلال نافرمانی مقابلهای است. تحقیقات زیادی روایی و پایایی این مقیاس را تأیید کردهاند (کایلین لامب[15]، 2006؛ اسمیت و همکاران[16]، 2006؛ نظری ام. ای و همکاران 2009؛ دل اگلنو[17] و همکاران، 2009؛ نقل از محمدی، 1389؛ داینین و فیتز ژرالد[18]، 2010؛ عبد ای- های[19] و همکاران، 2010؛ کربای[20] و همکاران، 2010؛ کوکیرت[21] و همکاران، 2009؛ سوانسون و همکاران، 2001؛ سوانسون و همکاران، 2010؛ کیوو[22] همکاران 2007 و کیو و همکاران، 2010).
2- مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS[23]): این مقیاس را هومرسن، موری، اوهان و جانسون[24](2006) برای تشخیص کودکان با اختلال نافرمانی مقابلهای بر اساس ملاکهای DSM–IV–TR ساختهاند. این مقیاس برای کودکان
15–5 سال استفاده میشود. ضریب پایایی (همسانی درونی) مقیاس به روش آلفای کرونباخ 92/0 و ضریب پایانی آن به روش بازآزمایی 95/0=r در سطح 001/0< P توسط سازندگان مقیاس گزارش شده است. این مقیاس توسط عابدی(1387) بر روی دانشآموزان پایههای اول تا پنجم دبستان شهر اصفهان روایی سنجی و اعتباریابی شده است. عابدی (1387) ضریب پایانی (همسانی درونی) این مقیاس را به روش آلفای کرونباح 93/0 و ضریب پایایی آن را به روش بازآزمایی 94/0 محاسبه کرده و روایی این مقیاس نیز توسط پنج نفر روان شناس و روان پزشک تأیید شده است.
3- پرسشنامه کانرز[25] والدین: کانرز و همکاران این پرسشنامه را در سال 1999 استاندارد کردهاند. فرم والدین مقیاس کانرز دارای 48 سوال است که والدین کودک آن را تکمیل میکنند. کانرز و همکاران (1999) پایایی این مقیاس را 90/0 گزارش نمودهاند. مؤسسه علوم شناختی اعتبار این پرسشنامه را 85/0 گزارش کرده است (علیزاده، 1384 ).
پس از ترجمه مقیاس درجهبندی SNAP-IV، ابتدا آزمون برروی والدین 30 آزمودنی دبستانی، توسط افراد متخصص ( کارشناسی ارشد روان شناسی) برای آزمایش مقدماتی اجرایی شد. برای اطمینان از این که اجرا کنندگان سؤالها را درک میکنند و به منظور خطای احتمالی در ترجمه، از یکی از استادان زبان انگلیسی تقاضا شد دوباره آزمون را از فارسی به انگلیسی برگرداند. دستور اجرای آزمون هم به گونهای تهیه شد که اجرای آن دقیقاً با همان ضوابطی صورت گیرد که آزمون اصلی صورت میپذیرد. آزمایندگان، در این مرحله، با دقت سؤالها و مشکلاتی را که در ضمن اجرا پیش میآمد، برای بررسی مجدد یادداشت میکردند. از نتیجة این اجرای مقدماتی و آزمایشی برای کسب اطمینان از وجود مشکلات احتمالی در اجرا استفاده شد. در هنجاریابی اصلی نمونة مورد استفاده به گونهای انتخاب شد که کودکان از تمامی طبقات اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات والدین در تمامی سطوح، و مناطق جغرافیایی باشند. در انجام نمونهگیری در سطح شهر اصفهان نیز همین روش استفاده شد و ملاحظات فوق در انتخاب کودکان منظور گردید. پس از اخذ مجوز از آموزش و پرورش به دبستانهای شهر اصفهان مراجعه شد. از میان کودکان دبستانی شهر اصفهان 500 نفر با استفاده از ضوابط از پیش تعیین شده به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای برای هنجاریابی نهایی انتخاب شدند.
در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از میانگین، انحراف معیار و روشهای متعارف آزمون سازی (تعیین روایی، تحلیل عاملی و پایایی) استفاده شد.
یافتهها
برای بررسی روایی سازه در این پژوهش از تحلیل عاملی استفاده گردید که نتایج آن در این بخش ارائه شده است:
جدول1: نتایج آزمون بارتلت و KMO
آزمون ها |
مقادیر |
KMO |
878/0 |
آزمون بارتلت |
56/5456 |
درجه آزادی |
435 |
معناداری |
0001/0 |
با توجه به جدول1 آزمون KMO به این نکته اشاره دارد که حجم نمونه برای تحلیل عوامل مناسب است. مقدار این شاخص (KMO) از صفر تا یک تغییر میکند که 9/0 تا 1 عالی، 8/0 تا 9/0 خوب، 7/0 تا 8/0 رضایت بخش، 6/0 تا 7/0 متوسط و اگر بین 5/0 تا 6/0 باشد، حجم نمونه ناکافی است و کمتر از 5/0 قابل شمارش نیست (سرنی وکیرز[26]، 1987؛ به نقل از مولوی، 1386). همچنین، نتایج آزمون بارتلت نشان میدهد که ماتریس ضرایب همبستگی متغیرها در جامعه یک ماتریس واحد را تشکیل میدهد. میتوان از تحلیل عوامل برای کشف سؤالها استفاده کرد.
جدول 2: نتایج مقادیر استخراج شده پس از چرخش برای عاملها
عامل ها |
مقادیر استخراج شده پس از چرخش |
||
مقادیر ویژه |
درصد واریانس |
درصد تراکمی |
|
1 |
43/6 |
76/22 |
76/22 |
2 |
53/2 |
45/8 |
21/31 |
3 |
34/1 |
25/9 |
46/40 |
چنانکه در جدول 2 دیده میشود، تحلیل عامل با چرخش ابلیمین سه عامل را به دست داد که مجموعاً 46/40 درصد از واریانس مقیاس درجهبندی SNAP-IV را تبیین میکند.
جدول3: سؤالها و بارهای عاملی تشکیلدهنده مقیاس درجهبندی SNAP-IV در سه عامل به دست آمده پس ازچرخش
عوامل سؤال |
عامل I نقص توجه |
عامل II بیشفعالی/ تکانشگری |
عامل III نافرمانی مقابلهای |
1 |
46/0 |
|
|
2 |
49/0 |
|
|
3 |
50/0 |
|
|
4 |
52/0 |
|
|
5 |
53/0 |
|
|
6 |
52/0 |
|
|
7 |
63/0 |
|
|
8 |
58/0 |
|
|
9 |
64/0 |
|
|
10 |
67/0 |
|
|
11 |
|
67/0 |
|
12 |
|
53/0 |
|
13 |
|
66/0 |
|
14 |
|
53/0 |
|
15 |
|
58/0 |
|
16 |
|
47/0 |
|
17 |
|
57/0 |
|
18 |
|
46/0 |
|
19 |
|
44/0 |
|
20 |
|
52/0 |
|
21 |
|
|
60/0 |
22 |
|
|
73/0 |
23 |
|
|
46/0 |
24 |
|
|
58/0 |
25 |
|
|
56/0 |
26 |
|
|
53/0 |
27 |
|
|
58/0 |
28 |
|
|
75/0 |
29 |
|
|
54/0 |
30 |
|
|
45/0 |
درصد واریانس استخراج شده |
57/24 |
46/32 |
55/39 |
چنانچه در جدول 3 ملاحظه میگردد، بارهای عاملی سؤالها در سه عامل ارائه شده است. با توجه به نتایج این جدول سؤالهای 1 تا 10 بیشترین بار عاملی یا همبستگی را با عامل اول دارند و با توجه به محتوای این سؤالها میتوان ادعا کرد که این سؤالها نقص توجه را میسنجند. از سؤالهایی 11 تا 20 هم بیشترین بار عاملی یا همبستگی را با عامل دوم دارند و با توجه به محتوای سؤالها میتوان ادعا کرد که این سؤالها بیشفعالی را میسنجند.
سؤالهای 21 تا 30 نیز بیشترین بار عاملی یا همبستگی را با عامل سوم دارند و با توجه به محتوای سؤالها میتوان ادعا کرد که این سؤالهای اختلال نافرمانی مقابلهای را میسنجد.
همچنین، برای بررسی روایی همزمان در این پژوهش از همبستگی بین نمرههای مقیاس درجهبندی SNAP-IV با پرسشنامه کانرز معلم و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS) استفاده گردید که نتایج آن در جداول شماره 4 ارائه شده است:
جدول 4: ضرایب همبستگی بین نمرههای مقیاس درجهبندی SNAP-IV با پرسشنامه کانرز معلم و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای (ODDRS)
SNAP-IV مقیاس درجه بندی |
پرسشنامه کانرز معلم |
مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای |
نقص توجه |
68/0** |
- |
بیش فعالی/تکانشگری |
69/0** |
- |
نافرمانی مقابلهای |
- |
64/0** |
نتایج جدول 4 نشان میدهد بین پرسشنامه کانرز معلم و خرده مقیاسهای نقص توجه و بیشفعالی/ تکانشگری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای و مقیاس درجهبندی SNAP-IV همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
برای به دست آوردن پایایی مقیاس درجهبندی SNAP-IV از آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمایی برای کل آزمون و زیر مقیاسهای به دست آمده پس از تحلیل عاملی استفاده شده است که در جدول 5 ارائه شده است:
جدول5: ضرایب پایایی کل مقیاس درجهبندی SNAP-IV و زیر مقیاس های آن
ضرایب پایایی کل مقیاس و زیر مقیاس های آن |
ضریب بازآزمایی |
ضریب آلفای کرونباخ |
76/0 |
85/0 |
نقص توجه |
79/0 |
83/0 |
بیش فعالی/ تکانشگری |
72/0 |
79/0 |
نافرمانی مقابلهای |
80/0 |
81/0 |
کل |
همانطور که در جدول 5 قابل مشاهده میباشد ضرایب پایایی(به روش آلفای کرونباخ و بازآزمایی) برای کل مقیاس و زیر مقیاسهای آن ارائه شده است و چنانکه در این جدول مشاهده میشود، ضرایب پایایی کل مقیاس بالای 81/0 است که نشاندهندة پایایی بالا و مناسب این مقیاس میباشد. همچنین، ضرایب پایایی برای زیر مقیاسها نیز از 76/0 تا 85/0 است هر زیر مقیاس ضرایب مناسبی است.
در نهایت، با توجه به نتایج ضرایب پایایی به دست آمده در جدول (4) میتوان نتیجه گرفت که مقیاس درجهبندی SNAP-IV و زیر مقیاسهای آن از پایایی کافی و مناسبی برخوردارند.
بحث و نتیجهگیری
نتایج پژوهش نشان داد مقیاس درجهبندی SNAP-IV ابزاری چند بعدی و مناسب شامل نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابلهای برای ارزیابی و تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان دوره ابتدایی است. تحلیل عامل با چرخش ابلیمین سه عامل را به دست داد که مجموعاً 55/39 درصد از واریانس مقیاس درجهبندی SNAP-IV را تبیین میکند.
ضرایب همبستگی به دست آمده در خصوص نمره کل با هر یک از سؤالها نشان میدهد، که سؤالها با نمره کل همبستگی بالایی (از 38/0r = تا 63/0r =) دارند که نشان دهندة همگرایی سؤالهای مقیاس درجهبندی SNAP-IV در سنجش اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان دوره ابتدایی است. بنابراین، مقیاس درجهبندی SNAP-IV به خوبی میتواند در سه حیطة نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابلهای، دانشآموزان دوره ابتدایی را مورد سنجش قرار دهد. همچنین، نتایج روایی همزمان نشان داد بین پرسشنامه کانرز والدین و خرده مقیاسهای نقص توجه و بیشفعالی/ تکانشگری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای و مقیاس درجهبندی SNAP-IV همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
بر اساس نتایج به دست آمده در خصوص روایی مقیاس درجهبندی SNAP-IV، میتوان نتیجه گرفت که این مقیاس دارای روایی نظری و سازه قوی است. همچنین، با توجه به نتایج روایی همزمان این مقیاس با پرسشنامه کانرز والدین و مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای در خصوص ارزیابی و تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای این ابزار میتواند برای غربالکردن دانشآموزان دارای اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دوره ابتدایی به کار گرفته شود.
یافتههای پژوهش حاضر که نشان دهندة روایی بالای مقیاس درجهبندی SNAP-IV و قدرت تشخیص خوب مقیاس در تعیین و تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان است، با یافتههای سوانسون و همکاران (2001) سمرود و کلیکمن[27] و همکاران، 1998؛ سمرود- کلیک من و همکاران، 2000؛ به نقل از پنکمن[28] (2005)، دیاموند[29] و همکاران (2007) هوشیاری (1384) شهیم و همکاران (1386)، عابدی (1387) و محمدی (1389) همسوست.
نتایج بارهای عاملی که روایی سازه پرسشنامة پژوهش حاضر را تأیید میکند، همانند دیگر مطالعات در خصوص مقیاس درجهبندی SNAP-IV نشاندهنده سه عامل نقص توجه بیشفعالی/ تکانشگری و نافرمانی مقابلهای است. مطالعات سوانسون و همکاران (2001) در خصوص مقیاس درجهبندی SNAP-IV نشان داده است این مقیاس از سه عامل اشباع شده است که عبارتند از: نقص توجه، بیش فعالی/تکانشگری و اختلال نافرمانی مقابلهای. این پرسشنامه دارای روایی سازه مناسب بود. ویرایش جدید این مقیاس اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای را اندازهگیری میکند و تشخیص میدهد. این مقیاس ابتدا در سال 1980 توسط سه مؤلف به نامهای سوانسون، نولان و پلهام بر اساس DSM ساخته و با حروف اول اسامی سازندگان آزمون به نام SNAP شناخته شد. همزمان با تجدید نظر در ملاکهای DSM و تدوین DSM- IV مقیاس مذکور نیز بازنویسی و در سال 2001 منتشر شد (سوانسون و همکاران، 2001).
همچنین، نتایج پژوهش حاضر در خصوص سه عامل نقص توجه و بیشفعالی/ تکانشگری و نوع مرکب با پژوهش هوشیاری (1384) همسوست. هوشیاری (1384) مقیاس درجهبندی SNAP-IV را بر روی کودکان 7-12 سال شهر تهران برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی نموده است. در این پژوهش فقط فرم والدین و 18 سؤال تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی هنجاریابی شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد این مقیاس از سه عامل نقص توجه و بیشفعالی/ تکانشگری و نوع مرکب تشکیل شده است.
همچنین، نتایج این پژوهش در زمینه سه عامل نقص توجه، بیشفعالی/ تکانشگری و اختلال نافرمانی مقابلهای با پژوهش محمدی (1389) همسوست. محمدی (1389) مقیاس درجهبندی SNAP-IV (فرم والدین) را بر روی کودکان 6-10 ساله شهر اصفهان برای تشخیص اختلال نقص توجه/ بیشفعالی ونافرمانی مقابلهای، هنجاریابی نموده است. این پژوهش مشتمل بر 30 سوال بود. یافتههای این پژوهش نشان داد این مقیاس از سه عامل نقص توجه و بیشفعالی/ تکانشگری و اختلال نافرمانی مقابلهای تشکیل شده است.
ضمناً نتایج مربوط به روایی همزمان مقیاس درجهبندی SNAP-IV نشان داد بین پرسشنامه کانرز والدین و خرده مقیاسهای نقص توجه و بیشفعالی/ تکانشگری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای و مقیاس درجهبندی SNAP-IV همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
در مجموع از میان مقیاسهای درجهبندی ADHD که بر اساس DSM-IV بوده و قابل دسترسی هستند، پرسشنامة سوانسون، نولان و پلهام (SNAP-IV) که در مطالعات درمانی بسیاری استفاده شده است، ابزار مناسبی برای تشخیص نشانههای اصلی بیشفعالی و بیتوجهی کودکان در کنار علایم ODD است.
در پژوهش حاضر، ضرایب پایایی روش بازآزمایی، آلفای کرونباخ و تنصیف محاسبه گردید. ضریب پایایی به روش بازآزمایی به فاصلة 4 - 6 هفته در حد مناسب و بالایی به دست آمد. در این پژوهش ضرایب پایائی بازآزمایی برای کل مقیاس درجهبندی SNAP-IV بین 69/0 بدست آمد. همچنین، ضریب پایایی بازآزمایی مربوط به نقص توجه 66/0، بیشفعالی – تکانشگری65/0 و اختلال نافرمانی مقابلهای 68/0 است.
همچنین، شواهد مربوط به ضرایب پایایی و همسانی درونی مقیاس درجهبندی SNAP-IV به روش آلفای کرونباخ درحد قابل قبولی به دست آمد. ضرایب پایایی به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس درجهبندی SNAP-IV بین 82/0 به دست آمد. همچنین، ضریب پایایی بازآزمایی مربوط به نقص توجه 83/0، بیشفعالی/ تکانشگری 80/0 و اختلال نافرمانی مقابلهای 89/0 به دست آمد.
در خصوص پایایی مقیاس درجهبندی SNAP-IV نتایج حاصل از پژوهش حاضر با سایر تحقیقات این حوزه، نظیر: سوانسون و همکاران (2001)، سمرود و کلیکمن و همکاران، 1998؛ سمرود- کلیکمن و همکاران، (2000) ؛ به نقل از پنکمن (2005)، دیاموند و همکاران (2007) هوشیاری (1384) شهیم و همکاران (1386)، عابدی (1387) و محمدی (1389) همسوست.
به طور کلی، در ارتباط با انتخاب مقیاس درجهبندی SNAP-IV برای هنجاریابی در شهر اصفهان و برتری این آزمون نسبت به آزمونهای دیگر میتوان به تبیینهای زیر اشاره نمود:
1- مقیاس درجهبندی SNAP-IV یک مقیاس با عبارات مثبت برای سنجش وارزیابی اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای کودکان است.
2 - مقیاس درجهبندی SNAP-IV برای سنجش و ارزیابی اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای کودکان دوره ابتدایی است، در حالی که سایر آزمونها مربوط به سن دبستان و بالاتر است.
3- مقیاسدرجهبندی SNAP-IV تاحدود زیادی نسبت به سایر آزمونها در تشخیص وارزیابی اختلال نقص توجه/ بیشفعالی و اختلال نافرمانی مقابلهای بر علایم و نشانهها منطبق است.
4- مقیاس درجهبندی SNAP-IV دقیقاً بر معیارهای منطبق DSM- IV –Rاست.
5- در سالهای اخیر بسیاری از تحقیقات ADHD از مقیاس درجهبندی SNAP-IV استفاده کردهاند. که میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
در مطالعهای که داینین و فیتزژرالد (2010) با هدف شناسایی و ارزیابی کاستیهای فراشناختی و نقص در کنترل رفتاری و هیجانی یک گروه از کودکان تحت درمان ADHD و مقایسه این گروه با مقیاسهای رفتاری و نقصتوجه/ تکانشگری موجود در زمینهی تشخیص این اختلال، انجام دادند، از تست SNAP-IV در شناسایی گروه مورد تحقیق استفاده شد.
تحقیق دیگری نیز توسط این محققان داینین و فیتزژرالد (2010)، انجام شد که در آن نیز برای کودکان ADHD از تست SNAP-IV استفاده شد. هدف از این تحقیق، ارزیابی مجدد از کودکان ADHD مراجعه کرده به کلینیک روانناسی بود که به منظور ارزیابی اثربخشی و بهبود خدمات ارائه شده تحت کاردرمانی، گفتاردرمانی و فرایندهای بهبود تحصیلی قرار داشتند.
در پژوهش عبد ای- هایو همکاران (2010) که بر روی 25 کودک 5 تا 12 ساله مبتلا به ADHD (21 پسر و 4 دختر) انجام شد، از مقیاسهای معلم کانرز (CTRs)، والدین کانرز (CPRs) مقیاس SNAP-IV برای شناسایی و انتخاب این گروه آزمودنی استفاده شده است. در این تحقیق که با هدف بررسی آشفتگیهای خواب واقعی و مصنوعی در این گروه از کودکان مصری انجام شد، به نتایج جالبی که حاکی از تأثیر اختلال ADHD بر تناوبهای مخصوص خواب در این کودکان است، دست یافتند.
در تحقیق جالبی که کربای و همکاران (2010) به منظور بررسی ارتباط بین سطح یادگیری، رفتارها و تعاملات کودکان مبتلا به اختلالات مرتبط با رشد عصبی، مانند ADHD، اوتیسم و دیس لکسیا با سطح سلولهای چرب غیراشباع بدن انجام داند نیز از مقیاس SNAP-IV استفاده شده است. پژوهشهای متعددی در این زمینه انجام شده است که در مجموع نشان میدهند کودکانی با اختلال ADHD ممکن است سطح غلظت کمتری از اسیدهای چرب غیراشباع (PUF. As)، مخصوصاً امگا-3 در گلبولهای قرمز و پلاسمای خون نشان دهند و با مکملهای اسید چرب غیراشباع امگا-3 احتمالاً علایم رفتاری در این گروه کاهش خواهد یافت.
در تحقیق دیگری، کیو و همکاران، اثر ژنوتیپ a2A- آدرنوسپتور C-1291G و بدرفتاری را روی علایم تکانشگری و نقص توجه و احتمال مداخله این ژنوتیپ با تعاملات خانوادگی بررسی کردند. برای این تحقیق یک گروه 429 نفره از دانشآموزان 15 ساله انتخاب شدند. برای ارزیابی پرخاشگری، پرتحرکی و بیشفعالی و بیتوجهی از گزارشهای مقیاس SNAP-IV فرم معلم که معلمان مدرسه آن را تکمیل کردند، در نهایت، ارتباط معناداری بین اثر بدرفتاری و ژنوتیپ ADRA2A روی عملکردهای رفتاری مشاهده شد.
[1]- Attention Deficit Hyperactivity Disorder
[2]-Gilberg
[3]- American Psychiatric Association
[4]- Klassen, Fine and Miller
[5]-World Health Organization
[6]- Apligate
[7]-Barkley
[8]- Kazdin and Whitley
[9]- Nock
[10]- Kaplan and Sadock
[11]- Behan & Carr
[12]- DickViken & Kaprio
[13]- Swanson,Nolan & Pelham
[14]- Swanson
[15]- KwailinLamb
[16]- Smite
[17]- Dell Agnelloa
[18]- Dainin & Fitzgerald
[19]- Abd El-Hay
[20]- Kirbyb
[21]- Kucirte
[22]- Kiive
[23] -Oppositional Defiant Disorder Rating Scals
[24] -Hommersen, Murray & Johnson
[25]- Conners Vating Scals
[26]- Serny & Kaiser
[27]- Semrode & Kulecman
[28]- Pinck
[29]- Diamond