Document Type : Original Article
Authors
1 M. A. in Psychology, University of Shahid Beheshti,Tehran, Iran.
2 Assistant Professor, Faculty of Education and Psychology, University of Kharazmi, Alborz
3 Assistant Professor, University of Shahid Beheshti
Abstract
Keywords
مقدمه
امروزه با گسترش فناوریهای نوین، نظیر: اینترنت و رایانه، کلاسهای آموزشی نیز از این امر بیبهره نیستند. برای نمونه، دانشآموزان مطالب زیادی را از طریق رایانه میآموزند. از سوی دیگر، مربیان آموزشی بهدنبال ایجاد محیطهایی برای یادگیری پربازده و سودمند هستند. بدون تردید، استفاده از قابلیتها و توانمندیهای فناوری و طراحی آموزشی میتواند فرایند یادگیری را تسریع کند و بهآموختهها عمق و معنای بیشتری ببخشد. یادگیری چندرسانهای را بنا بهتعریف مهیر (2001) میتوان یادگیری توسط متن و تصاویری که بهفرد ارائه میشود، نامید و اساساً هدف از این نوع یادگیری، ایجاد یادگیری معنادار است. یادگیری معنادار زمانی رخ میدهد که افراد در برابر ارائه چندرسانهای مواد آموزشی، اطلاعات مناسب را انتخاب کرده، آنها را در الگویی منسجم سازماندهی نمایند و این الگوها را با دانش پیشین یکپارچه سازند. مهیر در نظریه خود با عنوان نظریه شناختی یادگیری چندرسانهای[1] (CTML) مراحل شکلگیری یادگیری معنادار را ترسیم کرده و آن را بر سه مفروضه استوار ساخته است. سه مفروضه اساسی این نظریه عبارتند از: مفروضه مجراهای دوگانه، مفروضه ظرفیت محدود و مفروضه پردازش فعال.
طبق مفروضه مجراهای دوگانه، سامانه پردازش اطلاعات انسان شامل دو مجرای مجزاست: مجرای شنیداری/کلامی[2] برای پردازش درونشدهای شنیداری و تجسمهای کلامی و مجرای دیداری/تصویری[3] برای پردازش درونشدهای دیداری و تجسمهای تصویری. این مفروضه ویژگی اصلی نظریه رمزگردانی دوگانه[4] پی ویو و الگوی حافظه کاری[5] بدلی (1998) است. اصل وجه حسی را از گذر این مفروضه میتوان تبیین نمود. وقتی تصاویر بههمراه متن دیداری ارائه میشوند، مجرای تصویری- دیداری متحمل بار اضافی میگردد، در حالی که مجرای کلامی- شنیداری بدون استفاده باقی میماند. در صورتی که کلمات بهصورت گفتار در کنار تصویر ارائه شوند، هر دو مجرای دیداری و شنیداری استفاده می شوند و هیچکدام دچار اضافه بار شناختی نخواهند شد.
همچنین، مطابق با مفروضه ظرفیت محدود، هر مجرای پردازش اطلاعات دارای ظرفیت محدودی است. فقط مقدار محدودی از پردازش شناختی میتواند در مجرای کلامی و دیداری در هر زمان انجام گیرد. این مفروضه، مفروضه اصلی نظریه بار شناختی[6] سوئلر[7] (چندلر[8] و سوئلر،1991) و الگوی حافظه کاری بدلی (1998) است. نظریه بار شناختی یک تئوری طراحی آموزشی است که بر نقش اساسی ساختار شناختی دانشآموزان در جریان یادگیری تأکید میکند(سوئلر، فانمرینبوئر[9] و پاس[10]، 1998؛ پاس، رنکل[11] و سوئلر، 2004). سوئلر بار شناختی را در چهارچوب طراحی آموزشی اثربخش توصیف کرد. هدف اصلی طراحی پیامهای آموزشی باید گسترش اکتساب طرحوارههایی باشد که برای حلمسأله مفیدند(ادکاک[12]، 2004). این نظریه بین سه نوع بار شناختی تمایز قائل شده است: بار شناختی درونزاد، بار شناختی برونزاد و بار مربوط. بار درونزاد بهپیچیدگی تکالیف یادگیری مربوط میشود بنابراین، بهمحتوای یادگیری و مهارت یادگیرندگان بستگی دارد، در حالی که بار برونزاد بهشیوه ارائه مواد یادگیری مربوط است. بار شناختی درونزاد غیر قابل تغییر است، در حالی که طراحان آموزشی میتوانند بار برونزاد و مربوط (وابسته) را دستکاری کنند. بار شناختی برونزاد شامل فرایندهای شناختی است که برای دریافت اطلاعات جدید ضروری نیستند، اما در عوض از طراحی ضعیف تکلیف یادگیری ناشی میشوند. یک زیر مجموعه اختصاصی از بار برونزاد نگهداری تجسمی است. وقتی مطالب آموزشی برای یادگیرنده پیچیده و ناآشنا هستند، مقداری از بار اضافی میتواند سخت و فشارآور باشد. در اینجا هدف از طراحی آموزشی مدیریت بار اضافی اساسی است. بار شناختی تولیدی بهعنوان ایجاد حواسی از اطلاعات جدید، مانند فرایندهای سازماندهی اطلاعات جدید، در یک ساختار منسجم و کامل کردن ارائههای دانش جدید با دانش قبلی تعریف شده است (مورنو و مهیر، 2007). یک ویژگی مهم در نظریه بار شناختی این است که پیامهایآموزشی باید بهگونهای طراحی شوند که احتمال اضافه بارشناختی یادگیرندگان را بهحداقل برسانند (چانگ[13]، 2006). اثرهای تسهیلکننده یادگیری که بهوسیله نظریه بار شناختی تعمیم پیدا کردهاند، عبارتند از: اثر تقسیم توجه، اثر افزونگی، اثر وجه حسی. مطابق با اصل وجه حسی یادگیرندگان از گذر انیمیشن و گفتار[14]، بهتر از انیمیشن و متن نوشتاری میآموزند (حسن آبادی، 1387؛ کالیوگا، چندلر و سوئلر،1999؛ مهیر و مورنو، 2003؛ لیهی، چندلرو سوئلر، 2003؛ مهیر،1997؛ سگرز، ورهوون و هندریکس، 2008؛ بنی و مو،2003 ؛ هارسکمپ، مهیر و سر، 2007؛ فانجرون، پاس، مرینبوئر، اشمیت، 2006؛ سانچز و گارسیا-ردیکو، 2008)؛ برای مثال، نتایج مطالعه حسنآبادی (1387) از اصل وجه حسی حمایت کرد؛ بهاین صورت که دانشآموزانی که اطلاعات کلامی را به صورت گفتار دریافت نمودند، نسبت به دانشآموزانی که اطلاعات را به صورت متن بر صفحه دریافت کردند، در آزمون نگهداری عملکرد بهتری داشتند.
اگر چه اصل وجه حسی بهبهبود یادگیری منجر میشود، اما این اصل تحت شرایطی تعدیل میشود؛ بهاین معنا که اثر گذاری آن کاهش مییابد، از بین میرود و یا معکوس میگردد. گینز[15] (2005) در فراتحلیل خود از اثرهای وجه حسی در یادگیری چندرسانهای نشان داد که اگر ارائه آموزش چندرسانهای در کنترل یادگیرنده باشد، اثر وجه حسی ممکن است کاهش پیدا کند، معکوس شود و یا حتی از بین برود.
با توجه به اثرهای وجه حسی، ارائههای دیداری- شنیداری مانند انیمیشنهای گفتاری (مه یر 2001) بهاثر تقسیم توجه و استفاده از مجراهای خاص پردازش وجه حسی منجر میشود و در صورتی که یادگیرندگان قادر باشند سرعت آموزش را کنترل کنند، باعث بهبود پردازش اطلاعات میشود. مهیر و چندلر (2001) بیان کردند که کنترل سرعت توسط یادگیرنده بار اضافی نامربوط در حافظه کاری را کاهش میدهد و یادگیرندگان را قادر میسازد یک مدل ذهنی منسجم بسازند. کنترل سرعت بهیادگیرندگان اجازه میدهد قبل از اینکه به بخشهای بعدی بپردازند، بهمنظور فهم مطالب بهصورت طولانیتر در بخشهای مختلف اطلاعات بمانند.
برتری شرایط یادگیرنده - سرعت در چندین مطالعه اثبات شده و در اندازههای مختلف؛ از جمله تلاش ذهنی کمتر در طول یادگیری، زمان کمتر در فراگرفتن تکالیف و نمره های بالاتر در آزمونهای نگهداری و انتقال مشاهده شده است. وقتی کنترل سرعت توسط یادگیرنده برای کاهش اثرهای تقسیم توجه مناسب است، وجه حسی را نیز باید تحت تأثیر قرار دهد (تبرز ،2002). اما شواهد کمی برای اثبات این مسأله به دست آمده است. بر طبق نتایج بهدست آمده از فراتحلیل گینز (2005) اثر وجه حسی در آن دسته از مطالعاتی که سرعت آموزش بهوسیله سیستم کنترل میشد، بیشتر از مطالعات یادگیرنده - سرعت بود.
بهطور کلی، فرض میشود که کنترل سرعت آموزش، اثر تقسیم توجه را تعدیل میکند، بنابراین، تلاش ذهنی هنگام یادگیری کاهش پیدا کرده، پردازش اطلاعات بهتر صورت میگیرد و عملکرد بهبود مییابد. مطالعات چانگ (2006)، مورنو و والدز[16] (2005)، اشمیت، کانرت[17] و گلولا[18] (2009)، تبرز، مارتنز[19] و فانمرینبوئر (2001) نیز به نوعی از این مطلب حمایت کردهاند.
به طور خلاصه، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر وجه حسی و کنترل سرعت ارائه مطالب در کاهش بارشناختی و افزایش کارایی یادگیرندگان نوجوان در یک محیط یادگیری چندرسانهای مبتنی بر رایانه بود. در این راستا، چهارگروه آزمایشی (انیمیشن و گفتار سیستم - سرعت، انیمیشن و متن سیستم - سرعت، انیمیشن و گفتار یادگیرنده - سرعت، انیمیشن و متن یادگیرنده - سرعت) مقایسه شدند. گروهها از نظر وجه حسی به دو دسته گفتار و تصویر، و متن و تصویر تقسیم شدند، از نظر کنترل سرعت نیز به دو دسته یادگیرنده - سرعت و سیستم - سرعت تقسیم شدند. تنها تفاوت دو گروه در امکان استفاده از دکمههای " نمایش[20]" و "توقف[21]" در حالت آموزش یادگیرنده - سرعت بود. در اینصورت، یادگیرندگان قادر بودند با در اختیار داشتن زمان کافی و مورد نیاز فرایندهای شناختی مربوطه را به صورت بهینه انجام دهند؛ یعنی زمانی که بهدرک مناسبی از یک بخش رسیدند، با انتخاب کلمه (نمایش) به بخش بعدی بروند. برای محاسبه کارایی آموزش از فرمول پاس و فانمرینبوئر (1994) استفاده شد که نمره استاندارد شده دشواری ادراک شده تکلیف یا تلاش ذهنی صرف شده را از نمره استاندارد شده عملکرد یادگیرنده کسر و حاصل را بر ریشه دوم عدد 2 تقسیم میکند (پاس، توینن، تبرز و فانجرون، 2003). در این راستا، فرضیههای زیر بررسی شد:
1- ارائه اطلاعات کلامی به صورت گفتاری نسبت به متن بر صفحه به کارایی بالاتر منجر میگردد.
2- ارائه مطالب چندرسانهای به صورت یادگیرنده - سرعت به بهبود یادگیری و کاهش بارشناختی منجر میگردد.
روش
شرکتکنندگان و طرح تحقیق: شرکتکنندگان این پژوهش 100 نفر دانشآموز دختر پایه دوم متوسطه شهر تهران بودند که بهطور تصادفی از بین مدارس متوسطهی دخترانه منطقه 6 آموزش و پرورش که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند. طرح تحقیق مطالعه حاضر یک طرح آزمایشی دو عاملی کاملاً تصادفی بود. شرکتکنندگان بهطور تصادفی به شرایط کاربندی شامل گروه انیمیشن و گفتار سیستم – سرعت، گروه انیمیشن و گفتار یادگیرنده – سرعت، گروه انیمیشن و متن سیستم – سرعت و گروه انیمیشن و متن یادگیرنده – سرعت منتسب شدند. حجم نمونه مورد نیاز براساس آلفای از پیش تعیین شده، حجم اثر و توان آزمون برآورد شد.
ابزار : برای هر شرکتکننده مواد مداد کاغذی شامل پرسشنامه هواشناسی، آزمون نگهداری، آزمون انتقال و برگههای سنجش بارشناختی بود که هر یک بر روی یک صفحه کاغذ سفید A5 تایپ شده بود. دانش قبلی دانشآموزان درباره هواشناسی با پرسشنامه 8 گویهای و خودگزارشدهی 5 درجهای سنجیده شد. دانشآموزان در پاسخ دادن به گویهها باید صرفا پاسخ بله یا خیر را ارائه و در مقیاس خودگزارشدهی یکی از درجهبندیهای طیف لیکرت ( 1 خیلی کم و 5 خیلی زیاد) را انتخاب میکردند. پرسشنامه هواشناسی به صورت عینی و توسط پژوهشگر نمرهگذاری شد. با ترکیب نمرههای فهرست 8 گویهای (حداکثر 8 نمره) و خودگزارشدهی 5 درجهای (بهصورت 1 تا 5) نمره دانش هواشناسی به دست آمد. این پرسشنامه با هدف غربال کردن دانشآموزان دارای دانش بالا استفاده شد. در صورتی که دانشآموزی نمره بالاتر از 10 را در دانش هواشناسی کسب میکرد، از تحلیل حذف میشد، اما هیچیک از شرکتکنندگان نمره بالایی به دست نیاورد و همه افراد در تحلیلها منظور شدند.
آزمون نگهداری شامل یک سؤال با هدف اندازهگیری حافظه دانشآموزان برای مطالب ارائه شده بهکار برده شد. آزمون انتقال نیز مشتمل بر چهار سؤال بود که در بالای چهار صفحه کاغذ به ترتیب نوشته شد و هدف آن اندازهگیری درک و فهم دانشآموزان از مطالب ارائه شده بود. به منظور نمرهگذاری آزمونهای یادسپاری و انتقال دو نمرهگذار تعیین شدند. هیچ یک از آنها از شرایط آزمایشی اطلاع نداشتند. برای کمک به نمرهگذاران، فهرستی از پاسخهای قابل قبول برای هر دو آزمون تهیه و نمره نگهداری از طریق شمارش تعداد اندیشههای اصلی موجود در متن ( شامل 19 واحد اندیشه ممکن) برای فرایند صاعقه محاسبه شد. به هر واحد اندیشه 1 نمره اختصاص داده شد. این نمره بدون توجه به سبک نوشتاری یا پاکیزگی نوشتن به دست آمد. نمره انتقال نیز با شمارش تعداد پاسخهای قابل پذیرش شرکتکننده به چهار سؤال فرایند شکلگیری صاعقه تعیین شد. هر سؤال آزمون انتقال سه پاسخ قابل قبول داشت. جوابهای قابل پذیرش راهحلهای خلاّق را در بر میگرفت.
تلاش ذهنی میزان ظرفیت شناختی اختصاص یافته به حل مسأله را منعکس میکند و به عنوان شاخصی برای بار شناختی استفاده میشود. در مطالعه حاضر از دو مقیاس تلاش ذهنی برای سنجش بار شناختی استفاده شد: یکی برای سنجش بار شناختی انیمیشن و دیگری برای سنجش بار شناختی آزمونها. این مقیاس شامل دو سؤال 5 درجهای در سطح دشواری و تلاش ذهنی بود که پس از ملاحظه انیمیشن و هر یک از سؤال های آزمون به شرکتکنندگان ارائه شد. نمرهگذاری این مقیاس نیز توسط پژوهشگر انجام و نتایج حاصل از آن به عنوان شاخصی از بار شناختی در نظر گرفته شد.
محتوای مطالعه حاضر شامل چهار انیمیشن بود که نحوه شکلگیری صاعقه را در قالب 16 قاب آموزشی به همراه گفتار یا متن بر صفحه ارائه میکرد. این مراحل برگرفته از مواد تصویری به کار رفته در برخی از مطالعات (مهیر، 2001) و انیمیشن ساخته شده توسط حسنآبادی (1387) است. محتوای حاضر به صورت زنجیره علّی، قطعههای معنادار شکلگیری صاعقه را نشان میداد. مطالب رایانهای شامل چهار برنامه در خصوص محتوای مورد نظر بود (انیمیشن سیستم - سرعت گفتاری، انیمیشن سیستم - سرعت نوشتاری، انیمیشن یادگیرنده - سرعت گفتاری، انیمیشن یادگیرنده - سرعت نوشتاری) که موقعیتهای آزمایشی مطالعه حاضر را تشکیل میدادند. برای تولید این برنامهها از فلش CS4 نسخه 10 استفاده شد. گفتار با صدای مرد میانسال با لهجه رسمی فارسی (بدون لحن خاص) به صورت سوم شخص و تقریباً آهسته بیان و با نرم افزار (& Adobe Audition Sony Sound Forge ) ویرایش شد. متن مورد نظر در قسمت Word تایپ شد و سپس با برنامه فارسیساز مریم نسخه 4، آماده استفاده در برنامه فلش شد. اسلایدها به شکل Movie در اشکال سه بعدی توسط برنامهی 3D MAX ساخته شدند. مدت زمان آموزش به طورکلی 245 ثانیه بود و در صورت استفاده از دکمهها در گروههای یادگیرنده - سرعت متفاوت بود. تجهیزات مورد نیاز نیز شامل یک دستگاه زمانسنج برای ثبت مقدار زمان صرف شده توسط دانشآموزان برای تکمیل آزمونها و دستگاه رایانه با مانیتور رنگی 15 اینچ به همراه دو هدفون سونی بود.
شیوه اجرای آزمایش : آزمایش در 25 جلسه 45 دقیقهای برگزار شد. در هر جلسه 4 نفر شرکت داشتند و به صورت انفرادی آزمون شدند. این جلسهها در اتاق رایانه مدرسه برگزار شد. به دو رایانه برای گروههای شنیداری هدفون وصل شده بود. دانشآموزان پس از ورود به اتاق براساس گروهبندیهای تصادفی از قبل انجام شده به مکان متناسب با گروه خود هدایت میشدند. هر شرکتکننده در برابر یک دستگاه رایانه و دور از سایر شرکتکنندگان مینشست. مکان نشستن بهگونهای بود که شرکتکنندگان یکدیگر را نمیدیدند و یا صدایی نمیشنیدند. هر رایانه در صفحه شروع برنامه چندرسانهای تنظیم شده بود. اجرای آزمایش در سه مرحله پیش از آموزش، آموزش و آزمون صورت گرفت. در مرحله پیش از آموزش، آزمایشگر هدف از حضور شرکتکنندگان، نحوه انجام تکلیفها و شیوه کار با رایانه را توضیح داد. در شرایط سیستم - سرعت آزمایشگر نحوه کار را برای شرکتکنندگان توضیح داد : (برنامه با فشردن دکمه Enter آغاز میشود و پس از 4 دقیقه به پایان میرسد و شما در طول آزمایش فقط به محتوای آموزشی توجه کرده و از دکمههای رایانه استفاده نمیکنید). برای گروههای یادگیرنده - سرعت : (برنامه با فشردن دکمه Enter آغاز میشود و شما می توانید از طریق کلیک کردن بر روی نشانگرهایی که در پایین صفحه مانیتور مشاهده میکنید، هر زمان که نیاز داشتید برای درک بهتر مطلب برنامه را متوقف کنید و پس از آن دوباره ادامه دهید). سپس شرکتکنندگان مقیاس هواشناسی را با سرعت خودشان تکمیل کردند تا آزمایشگر مطمئن شود که اطلاعات شرکتکنندگان در زمینه موضوع مورد آموزش پایین است. در مرحله آموزش پس از توضیح شفاهی آزمایشگر درباره محتوای آزمایش، برنامه چندرسانهای ارائه شد.هر برنامه فقط یک بار به شرکتکنندگان ارائه شد. سپس برگه سنجش بار شناختی با عنوان مقیاس تلاش ذهنی در طول آموزش در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت که هر فرد با سرعت شخصی خود به آن پاسخ داد. سرانجام در مرحله آزمون به شرکتکنندگان گفته شد که سبک نوشتار یا پاکیزگی نوشتن اهمیت ندارد و آنچه را از مطالب آموزشی بهیاد دارند، بنویسند. در ابتدا آزمون نگهداری و سپس برگه سنجش بار شناختی مربوط به آن انجام گرفت. در خصوص سؤالهای آزمون انتقال توضیح داده شد که شرکتکنندگان باید به مفهوم سؤال دقت کنند و تکرار محتوای آموزشی مدنظر نیست. از آنها خواسته شد در پاسخ به هر سؤال هر تعداد راهحل به ذهنشان میرسد، بنویسند. هر سؤال بر روی برگه جداگانه نوشته شده بود. نمونهای از سؤالهای انتقال به این شرح است : برای کاهش شدت صاعقه چه کارهایی میتوان انجام داد؟ علت اینکه گاهی اوقات ابر در آسمان دیده میشود، اما صاعقه رخ نمیدهد چیست؟ به منظور کنترل اثر ترتیب سؤالها ، ارائه 4 سؤال آزمون انتقال به گروهها به صورت تصادفی انجام شد. شرکتکنندگان پس از هر سؤال به برگه سنجش بار شناختی مربوط به آن پاسخ دادند. برای هر سؤال انتقال 3 دقیقه و برای سؤال یادسپاری 6 دقیقه زمان در نظر گرفته شد. شایان ذکر است که در هنگام پاسخگویی به سؤالهای آزمون شرکتکنندگان حق بازگشت به محتوای آموزشی را نداشتند. در پایان، از شرکتکنندگان به خاطر حضور در آزمایش و همکاریشان قدردانی شد.
یافتهها
در ابتدا آمارههای توصیفی مربوط به گروههای آزمایشی برای اندازههای عملکرد در شرایط آزمایشی مختلف بررسی میشود.
جدول ا: آمارههای توصیفی برای اندازههای عملکرد یادسپاری و انتقال درشرایط آزمایشی مختلف
بررسی عملکرد آزمودنیها در آزمون یادسپاری نشان میدهد گروههای گفتاری از میانگین بالاتری نسبت به گروههای نوشتاری برخوردارند. در نمرههای انتقال نیز گروه گفتاری نمرههای بالایی به دست آوردهاند. با این حال، گروه یادگیرنده – سرعت نوشتاری با میانگین 2 از بیشترین میزان نمره در آزمون انتقال برخوردار است.
به منظور بررسی تفاوت گروهها در کارایی یادگیری بر اساس یادسپاری، انتقال، دشواری و تلاش ذهنی در طی یادگیری از آزمون تحلیل واریانس ANOVA با حضور دو متغیر وجه حسی در دو سطح (گفتاری و متن بر صفحه) و کنترل سرعت آموزش در دو سطح ( یادگیرنده سرعت و سیستم سرعت) استفاده شد. نتایج تحلیلهای تک متغیری حاکی از آن بود که اثر وجه حسی (06/0=2η؛01/0=p؛ 91/0=MSE ؛6.87=(96 و 3)F) بر کارایی یادگیری بر اساس دشواری در یادگیری و یادسپاری به نفع گروه گفتاری معنادار بود. بنابراین، فرضیه اول مبنی بر اینکه ارائه اطلاعات کلامی به صورت گفتاری نسبت به متن بر صفحه به کارایی بالاتر منجر میگردد، تایید شد و نتایج به دست آمده از اثر وجهحسی حمایت کرد.گروههای گفتاری از میانگین بالاتری نسبت به گروههای نوشتاری برخوردارند، اما اثر کنترل سرعت (005/0=2η؛50/0=p؛ 91/0=MSE ؛45/0= (96 و 3)F) و اثر متقابل وجه حسی و کنترل سرعت (00/0=2η؛91/0=p؛ 91/0=MSE ؛ 01/0=(96 و 3)F) معنادار نبود.
جدول2: نتایج آزمون تحلیل واریانس برای بررسی کارایی یادگیری(متغیر وابسته)
بر اساس دشواری در یادگیری و یادسپاری
منابع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
وجه حسی |
6.30 |
1 |
6.30 |
6.87 |
0.01 |
سرعت |
0.41 |
1 |
0.41 |
0.45 |
0.50 |
سرعت × وجه حسی |
0.012 |
1 |
0.012 |
0.01 |
0.91 |
خطا |
88.12 |
96 |
0.91 |
|
|
همچنین، با توجه به جدول شماره 3 هیچ یک از اثرهای وجهحسی (03/0=2η؛ 07/0=p؛ 91/0=MSE ؛33/3=(96و3)F) کنترل سرعت (001/0=2η؛ 77/0=p؛ 91/0=MSE؛ 07/0=(96 و 3)F) و اثر متقابل آنها (01/0=2η؛ 19/0=p؛ 91/0=MSE؛ 69/1=(96 و 3)F) بر کارایی یادگیری بر اساس دشواری در یادگیری و انتقال معنادار نبود. از طرف دیگر، هیچ یک از اثرهای وجه حسی(01/0=2η؛ 25/0=p؛ 94/0=MSE؛ 30/1=(96و3)F) کنترل سرعت (002/0=2η؛ 63/0=p؛ 94/0=MSE ؛23/0=(96 و 3)F) و اثر متقابل وجه حسی و کنترل سرعت (031/0=2η؛08/0=p؛ 94/0=MSE ؛05/3=(96 و 3)F) بر کارایی عملکرد بر اساس یادسپاری و تلاش ذهنی در یادسپاری معنادار نبود. همچنین، اثر وجه حسی (001/0=2η؛ 74/0=p؛ 09/1=MSE ؛10/0=(96 و 3)F) و کنترل سرعت (002/0=2η؛ 67/0=p؛ 09/1=MSE ؛18/0=(96 و 3)F) بر کارایی عملکرد بر اساس انتقال و تلاش ذهنی در انتقال معنادار نشد، اما اثر متقابل وجه حسی و کنترل سرعت (07/0=2η؛008/0=p؛ 09/1=MSE ؛ 34/7=(96 و 3)F) معنادار بود.
جدول 3: نتایج آزمون تحلیل واریانس برای بررسی کارایی عملکرد بر اساس
انتقال و تلاش ذهنی در انتقال
منابع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
وجه حسی |
0.11 |
1 |
0.11 |
0.10 |
0.74 |
سرعت |
0.19 |
1 |
0.19 |
0.18 |
0.67 |
سرعت - وجه حسی |
8.01 |
1 |
8.01 |
7.34 |
0.008 |
خطا |
104.67 |
96 |
1.09 |
|
|
بنابراین، در بررسی فرضیه دوم مبنی بر اینکه ارائه مطالب چندرسانهای به صورت یادگیرنده - سرعت به بهبود یادگیری و کاهش بارشناختی منجر میگردد، نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین گروهها معنادار نیست و تاثیر ارائه مطالب چندرسانهای به صورت یادگیرنده – سرعت در کاهش بار شناختی تایید نشد.
در شرایط سیستم سرعت گروه گفتاری میانگین بالاتری به دست آوردند و در شرایط یادگیرنده سرعت گروه متنی. نمودار 1 اثر تعامل تاثیر سرعت و وجه حسی بر کارایی عملکرد در گروههای آزمایشی را نشان می دهد.
نمودار 1: اثر تعامل سرعت و وجه حسی
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال بود که آیا کنترل سرعت ارائه مطالب در یک محیط یادگیری چندرسانهای میتواند اثر وجه حسی را تعدیل کند. در این راستا، این فرضیه که ارائه اطلاعات کلامی به صورت گفتاری نسبت به متن بر صفحه به کارایی بالاتر منجر میگردد، آزمون شد. نتایج به دست آمده از اثر وجه حسی حمایت کرد. در کارایی یادگیری گروه گفتاری به طور معنادار بار شناختی کمتری را نسبت به گروه متن بر صفحه در آزمون یادسپاری تجربه کردند. این بخش از یافتهها با نتایج مطالعه کالیوگا، چندلر، سوئلر(1999) و فان جرون، پاس، مرینبوئر، اشمیت (2006) همسو و بر مبنای نظریه بارشناختی قابل تبیین است. بر مبنای تئوری بار شناختی، زمانی که افراد توجه خود را بین متن و تصویر تقسیم میکنند، فرایند یکپارچهسازی اطلاعات، ظرفیت حافظه کاری را محدود میکند. لذا ارائه اطلاعات به شکل شنیداری و دیداری ظرفیت حافظه کاری مؤثر را افزایش خواهد داد و در نتیجه، میزان اطلاعاتی که میتواند با استفاده از هر دو مجرای شنیداری و دیداری پردازش گردد، از پردازش ظرفیت یک مجرای تکی فراتر میرود. به عبارتی، درصورتیکه اطلاعات در دو وجهحسی (دیداری و شنیداری) ارائه شوند تا یک وجه بارشناختی برونزاد کاهش خواهد یافت و کل ظرفیت حافظه کاری بهصورت کارآمد و مؤثرتری استفاده میشود.
در بررسی فرضیه دوم مبنی بر اینکه ارائه مطالب چندرسانهای به صورت یادگیرنده - سرعت به بهبود یادگیری و کاهش بارشناختی منجر میگردد، نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین گروهها معنادار نیست و تاثیر ارائه مطالب چندرسانهای به صورت یادگیرنده – سرعت در کاهش بار شناختی تایید نشد. این بهبود در یادگیری در مطالعات هسلر، کرستن، سوئلر(2007) و مورنو (2007) و استیلر، فریج، زینبوئر، فریج(2009) در قالب تلاش ذهنی کمتر در حین یادگیری نشان داده شده است. یک تبیین برای این نتایج به دست آمده میتواند راهبردهای فراشناختی یادگیرندگان باشد. بر طبق مطالعات انجام شده، راهبردهای کنترل یادگیرنده به میزان زیادی، به مهارتهای فراشناختی یادگیرندگان، ساختار محتوا و کیفیت دروس تعیین شده برای سیستم بستگی دارد. یادگیرندگان دارای مهارتهای فراشناختی کم در محیطهای تعاملی کمتر از دیگران یاد میگیرند. شرکتکنندگان این پژوهش از دانش قبلی پایینی در زمینه موضوع آموزشی برخوردار بودند و روانبنههای کافی برای حلمسأله را در اختیار نداشتند. این کمبود مهارتهای فراشناختی میتواند در نتایج به دست آمده تاثیرگذار بوده باشد و از آنجا که اکثر مطالعات بر روی گروه سنی بزرگسال انجام شده است، این اختلاف گروه سنی با مطالعه حاضر میتواند تبیین کننده مناسبی برای تفاوت نتایج با مطالعات پیشین باشد. همچنین، بر طبق نتایج به دست آمده از مطالعه اشمیت و همکاران (2009) کنترل سرعت ارائه مطالب توسط یادگیرنده به توانایی شناخت کلمات و درک مطلب ارتباط دارد. محتوای آموزشی مطالعه حاضر پیچیده و از دشواری بالایی برای یادگیرندگان برخوردار بود که میتواند در کاهش عمکرد یادگیرندگان تاثیرگذار بوده باشد.
در نهایت، اثر متقابل وجه حسی و کنترل سرعت در کارایی عملکرد در آزمون انتقال معنادار بود. به عبارت دیگر، اثر تعدیلکنندگی کنترل سرعت ارائه مطالب بر وجهحسی که در مطالعات چانگ (2006)، تبرز (2004،2002) و گینز (2005) تایید شده است، در پژوهش حاضر تایید شد؛ بهاین معنا که شرکتکنندگان تلاش ذهنی کمتر و در نتیجه بار شناختی کمتری در آزمون انتقال تجربه کردند. بر طبق اصول به دست آمده از نظریه شناختی یادگیری چندرسانهای و نظریه رمزگردانی دوگانه در صورت ارائه دیداری کلمات و تصاویر تنها مجرای دیداری استفاده شد وبه اضافه بارشناختی دچار خواهد شد، در حالیکه مجرای شنیداری بدون استفاده باقی میماند. ارائه شنیداری کلمات در کنار ارائه دیداری هر دو مجرا را در فرایند پردازش اطلاعات درگیر کرده، از بارگیری بیش از اندازه مجرای دیداری ممانعت میکند، لذا به بهبود فرایند یادگیری منجر خواهد شد. حال درصورتیکه زمان بیشتری به یادگیرندگان داده شود (برای مثال، در قالب امکان کنترل سرعت ارائه) آن محدودیت زمانیای که ریشه برتری وجه حسی گفتار بر متن بر صفحه است دیگر وجود نخواهد داشت و در این صورت یادگیرندگان این امکان را مییابند که با توجه به سرعت مطلوب خود در جریان آموزش پیش روند. آنان زمان کافی برای مطالعه تصویر و متن و یکپارچهسازی این دو در اختیار خواهند داشت؛ بدون اینکه ارائه مطالب مجرای دیداری را دچار بارگیری بیش از اندازه نماید. به عبارت دیگر، در آموزش یادگیرنده - سرعت زمان کافی در اختیار یادگیرنده است و این زمان اضافی جبرانکننده مناسبی برای تقسیم توجه دیداری خواهد بود. در واقع، به علت امکان کنترل سرعت ارائه و زمان کافی، تقسیم توجهی که در آغاز بین متن و تصویر به وجود خواهد آمد، ظرفیت حافظه کاری را محدود نخواهد ساخت. در نتیجه، دیگر لزوماً گفتار برتر از متن بر صفحه عمل نخواهد کرد. بر طبق نتایج به دست آمده، همان گونه که انتظار میرفت، در شرایط ارائه مطالب آموزشی به صورت سیستم - سرعت گروه گفتاری بهتر از گروه نوشتاری عمل کرد و هنگام ارائه مطالب به صورت یادگیرنده - سرعت به علت امکان کنترل سرعت ارائه از سوی یادگیرنده، این برتری متن گفتاری بر نوشتاری تعدیل شد. در طراحی برنامههای آموزشی تعاملی باید به تواناییها و شرایط یادگیرندگان، به ویژه دانش قبلی و وجود روانبنههای لازم برای یادگیری توجه کرد و نمیتوان بدون توجه به سطح معلومات یادگیرندگان و تنها با افزودن تعامل انتظار بهبود یادگیری را داشت که این مسأله باید در طراحی برنامه چندرسانهای مورد توجه قرار گیرد. از جمله محدودیتهای پژوهش باید ذکر شود که این پژوهش بر روی یک گروه سنی و جنس (دختران مقطع دوم متوسطه) صورت گرفت. اگر امکان بررسی گروههای سنی متفاوت به طور همزمان امکانپذیر باشد، میتواند در حصول نتایج متفاوت تاثیرگذار باشد.
[1]- cognitive theory of multimedia learning
[2]- auditory/verbal channel
[3]- visual/pictorial channel
[4]- dual coding theory
[5]- working memory
[6]- cognitive load theory
[7]- Sweller
[8]- Chandler
[9]- Van Merrienboer
[10]- Pass
[11]- Renkl
[12]-Adcock
[13]- Chung
[14]- Narration
[15]- Ginns
[16]- Valdez
[17]- kohnert
[18]- Glowalla
[19] - Martens
[20]- play
[21]- pause