Document Type : Original Article
Author
Associate Professor, Educational Sciences Department, Literature & Human Sciences Faculty, University of Qom, Qom, Iran.
Abstract
Keywords
طی دهۀ گذشته، نظام تعلیم و تربیت ایران با سیاستگذاریهای جدید، تغییراتی همهجانبه را در برنامۀ درسی، کتابهای درسی، آموزش معلمان و روشهای ارزشیابی دورههای مختلف تحصیلی ایجاد کرد که هدف اصلی آن انطباق برنامههای درسی با دو سند بالادستی تحول بنیاد آموزشوپرورش و برنامۀ درسی ملی بود. بر این اساس، بازنگری آموزشهای ریاضی[1] در ایران با ایجاد تحول در برنامۀ درسی ریاضی از پایۀ اول در سال 1390 آغاز شد و در سال 1398 با اجرای برنامۀ جدید 12 پایه خاتمه یافت (غلامآزاد و همکاران، 1400). در این بین، در سال 1395، بر اساس سند برنامۀ درسی ملی، راهنمای برنامۀ درسی حوزۀ یادگیری ریاضی ارائه شد (گویا، 1401) که بر اساس ارزیابیهای انجامشده از سوی متخصصان آموزش ریاضی و معلمان ریاضی مشخص شد این برنامه دارای جامعیت و شفافیت لازم نیست و انسجام درونی و بیرونی لازم برای کاربردی شدن را ندارد و به همین دلیل، پیشنهاد شد تا برنامۀ تدوینشده توسط مجریان به صورت کلی بازنگری شود. آنچه اهمیت بررسی موضوع را دوچندان میکند آن است که تلاشهای تولید برنامۀ درسی ریاضی در دهۀ 90 به نتیجۀ نهایی نرسید و تا کنون نیز برنامۀ درسی ریاضی جامعی مختص دورۀ ابتدایی ارائه نشده است که بتواند به تصویب نهایی شورای عالی آموزشوپرورش برسد (غلامآزاد و همکاران، 1400)؛ این در حالی است که دورۀ ابتدایی در همۀ نظامهای آموزشی جهان مهمترین دورۀ تحصیلی محسوب میشود (Sugiarti et al., 2022)؛ به طوری که بقا و پویایی جوامع مبتنی بر کیفیت نظام آموزشی در سطح ملی و بینالمللی و غنیسازی برنامههای درسی به ویژه در دورۀ ابتدایی است (صالحی و همکاران، 1394؛ غلامی، 1399؛ ادیبمنش، 1399؛ کاظمزاده و همکاران، 1400) و به همین دلیل، بیشتر کشورهای جهان، بخشی عظیم از بودجۀ کشور خود را به توسعۀ آموزش این دوره اختصاص دادهاند و متخصصان، طراحی و بازنگری الگوهای برنامۀ درسی را راهکاری مفید برای تحقق اهداف تعلیم و تربیتی این دوره میدانند (کاظمزاده و همکاران، 1400).
از سوی دیگر، ریاضی یکی از دروس مهم دورۀ ابتدایی است که متأسفانه به دلیل ماهیت انتزاعی و ارتباط کم آن با واقعیتهای زندگی، همواره دشواریهایی عمده را نسبت به دروس دیگر برای دانشآموزان به همراه داشته است (Karali, 2022). در این زمینه، حاجیآخوندی و موسیپور (1394) بیان کردهاند ماهیت انتزاعی ریاضی باعث میشود تا دانشآموزان علاقهای به یادگیری این درس نداشته باشند؛ زیرا برایشان فهم این مسائل دشوار است. همچنین، بر اساس نتایج مطالعات بینالمللی ریاضی و علوم (TIMSS)[2]، دانشآموزان ایرانی عملکردی ضعیف در درس ریاضی در مقایسه با بیشتر کشورهای تحت مطالعه داشتهاند (Provasnik et al., 2020). بررسی رتبۀ ریاضی دانشآموزان ایرانی نشاندهندۀ رشد ملایم رتبۀ ریاضی دانشآموزان از سال 1995 تا 2011 بوده است که با طراحی برنامههای جدید ریاضی بر اساس یافتهها و رویکردهای جدید آموزش ریاضی در ایران مصادف است (آبادی و همکاران، 1398)؛ اما در سال 2015 این رشد متوقف شد (Mullis et al., 2020) و از آن زمان به بعد، افتی شدید را آغاز کرده است (Provasnik et al., 2020). این افت شدید همزمان با اعمال تغییرات برنامۀ درسی مطابق برنامۀ درسی ملی و تغییرات کتب درسی در ایران بوده است. این موضوع بیکفایتی تغییرات اعمالشده و نیاز به بازنگری مجدد برنامههای درسی موجود در زمینۀ ریاضی را مشخص میکند.
مهرمحمدی و حسینی (1398) بازنگری برنامۀ درسی را هر گونه تغییر و دگرگونی در فلسفۀ آموزش، منطق و چرایی و ارزشها، دیدگاهها و راهنماهای برنامۀ درسی، محتوا، مواد و منابع آموزشی، فضاها و تجهیزات مورد نیاز، روشهای یاددهی - یادگیری و ارزشیابی دانستهاند و بسیاری از پژوهشگران معتقد هیتند هدف این بازنگری باید دستیابی به یادگیری عمیق[3] باشد(Fullan et al., 2017; Quinn et al., 2019). به اعتقاد فولن[4] (2013)، یادگیری عمیق فرآیندی است که دانشآموزان را درگیر یادگیری میکند، دانش و مهارت آنها را تقویت میکند و باعث ایجاد تفکر میشود. این همان موضوعی است که در بنیانهای منطقی سند برنامۀ درسی ملی به آن اشاره شده است. در این سند توضیح داده شده است که یادگیری عمیق مفاهیم ریاضی زمانی اتفاق میافتد که دانشآموزان خودشان در طی حل یک مسئلۀ جالب توجه به آن مفهوم ریاضی دست یافته باشند و خودشان آن مفاهیم را ساخته باشند و این عمل مشابه یک پژوهش در ریاضی است (غلامآزاد و همکاران، 1400). هدف یادگیری عمیق این است که دانشآموزان شایستگیها و تواناییهایی را کسب کنند که آنها را برای خلاقیت، ایجاد ارتباط کارآمد و مشارکت در حل مشکلات همیشگی زندگی آماده میکنند تا انسانهایی جامع و سالم باشند که نه فقط به ایجاد دنیای دانشبنیان، خلاق و وابستۀ امروزی کمک میکنند، بلکه آن را پدید میآورند (Fullan & Langworthy, 2014). به اعتقاد شیمیزو و ویتال، یادگیری عمیق ریاضی مستلزم آن است که دانشآموزان عواملی فعال باشند که گردانندگان یادگیری خود هستند. یادگیریعمیق ریاضی باعث میشود تا دانشآموزان درک کنند یادگیری این درس فرآیندی مستمر و مداوم است و باید بتوانند در خود تمایلات مثبت به ریاضی ایجاد کنند (Shimizu & Vithal, 2023).
چنین تحول عظیمی الگویی جامع را میطلبد که بتواند بدون محدودیت، عملکردی را هدایت کند که قابلاجرا است. در این زمینه، الگوهایی مختلف ارائه شدهاند که یکی از روشنترین آنها، رویکرد فولن است. این پژوهشگر الگوی دستیابی به یادگیری عمیق را در قالب چهار لایه توضیح میدهد (Fullan, 2013). اولین و مهمترین لایه که در مرکز الگوی یادگیری عمیق جای دارد، بر اساس شش شایستگی جهانی تعریف میشود. بهتر است گفته شود یادگیری عمیق زمانی رخ میدهد که این شایستگیها در دانشآموزان برای درگیر شدن در مشکلات و وظایف ارزشمند جهانی ایجاد و تقویت شوند. بر اساس این الگو، شایستگیهای جهانی در قالب شخصیت[5]، خلاقیت[6]، تفکر انتقادی[7]، همکاری[8]، ارتباطات[9] و تابعیت و تعلق اجتماعی[10] قابل توضیح هستند که در کسب دانش و درک عمیق از مشکلات جهانی و بینفرهنگی نقش دارند. هر یک از این شش قالب دارای چندین بُعد است که برای دستیابی به یادگیری عمیق باید مورد توجه قرار گیرند.
طبق نظر فولن (2014)، لایۀ دوم برای دستیابی به یادگیری عمیق، عناصر لازم برای ایجاد و تقویت شایستگیهای جهانی و شامل مشارکتهای یادگیری[11]، محیطهای یادگیری[12]، استفاده از دیجیتال[13] و شیوههای آموزشی[14] است. مشارکتهای یادگیری بر روابطی جدید در یادگیری تأکید میکنند که باعث تغییر صدا، کنترل و تعاملات میشوند. از این منظر، دانشآموزان و معلمان نه فقط شریک یادگیری یکدیگر هستند، بلکه به شیوهای خلاق نیز در حال یافتن راههایی برای مشارکت با دیگر دانشآموزان در سایر کلاسها، مدارس و کشورها و همچنین، با والدین، کارشناسان و جامعه هستند (Fullan et al., 2017). دومین عنصر، محیط یادگیری و دارای دو جنبه است: جنبۀ اول شامل پرورش یک فرهنگ یادگیری است که توانایی بالقوۀ دانشآموزان را آزاد میکند و جنبۀ دوم به طراحی فضای فیزیکی و مجازی اختصاص دارد که کسب شایستگیها را بهینه و مطلوب میکند (Fullan & Langworthy, 2014). از سوی دیگر، به منظور دستیابی به یادگیری عمیق، به فضاهای فیزیکی و مجازی چندبعدی و انعطافپذیر لازم است؛ فضاهایی که برای همکاری گروههای بزرگ و کوچک مناسب، برای تأمل و شناخت آرام و برای پژوهش و جستوجو فعال هستند و به طور شفاف منابعی غنی را در دسترس قرار میدهند (Fullan, 2013). در این الگو، از اصطلاح دیجیتال بهجای فناوری استفاده شده است تا نشان دهد تمرکز صرفاً بر روی ابزارهای دیجیتال شامل دستگاهها، نرمافزارها یا برنامههای روز نیست، بلکه بیشتر بر روی نقشی است که تعامل دیجیتالی در تقویت یادگیری عمیق بازی میکند. استفادۀ مؤثر از دیجیتال مشارکتهای یادگیری عمیق دانشآموزان با خانواده، اعضای جامعه و کارشناسان را صرفنظر از موقعیت جغرافیایی تسهیل میکند و از ظرفیت دانشآموزان برای کنترل یادگیری خود آنها در داخل و خارج از فضای کلاس حمایت میکند (Quinn et al., 2019). چهارمین عنصر شیوههای آموزشی است. معلمانی که یه یادگیری عمیق دست یافتهاند، به ایجاد تجربهها و واحدهای غنیتر یادگیری، تأمین وقت برای توسعۀ شایستگیها و استفاده از مدلهای آموزشی مانند پرسش و یادگیری مبتنی بر پژوهش میاندیشند. این مدلها معمولاً معلم را ملزم میکنند تا نقش فعال کننده را به عهده بگیرد و دانشآموزان مسیرهای یادگیری خود را انتخاب کنند و مسئولیت آن را به عهده بگیرند (Cohen & Mehta, 2017).
در الگوی فولن، شرایط لازم برای یادگیری عمیق در سه موضع مدرسه[15]، منطقه[16] و سیستمها[17] مورد توجه است. به منظور فراهم آوردن شرایط ایجاد یادگیری عمیق در مدارس لازم است ابتدا فرهنگ یادگیری برای مربیان و دانشآموزان ایجاد شود و پرورش یابد؛ در هنجارها و روابط، شفافیت به وجود آید؛ مهارتها و زبانی مشترک با استفاده از آموزش مبتنی بر شواهد ایجاد شوند و مکانیسمهایی برای شناسایی و به اشتراک گذاشتن شیوههای ابتکاری تعریف شوند و در نهایت، فرصتهایی پایدار برای معلمان فراهم شوند تا ظرفیت خود (دانش و مهارتها) را در استفاده از روشهای نوین تقویت کنند (Fullan, 2014). مناطق با ایجاد شرایطی که باعث تسریع تغییر ذهنیتها و تسهیل اجرای شیوههای یادگیری عمیق میشوند، نقش حیاتی در این زمینه دارند. نقش منطقه، مشروعیت بخشیدن، حمایت و توانمند کردن مدارس برای تعامل و پذیرش یادگیری عمیق است. مناطق برای تحریک و حمایت از تکامل یادگیری عمیق باید یادگیری عمیق را به عنوان یک هدف ارزشمند در مدارس در نظر بگیرند؛ شرایطی را فراهم کنند که دانشآموزان، معلمان و مربیان در خطرپذیری احساس امنیت و حمایت کنند؛ در مدارس ظرفیت جمعی ایجاد کنند و سیستمهای ارزیابی را به سمت سنجش یادگیری عمیق سوق دهند (Quinn et al., 2019). سیستمها در قالب سه فاز میتوانند یادگیری عمیق را ایجاد کنند. فاز اول وضوح نام دارد که با هدف ایجاد شفافیت، درک مشترک و ایجاد تخصص انجام میشود. برای دستیابی به این هدف، طبق نظر فولن، باید کلیۀ افراد جامعه شش صلاحیت جهانی را بشناسند و افکار و فعالیتهای خود را حول یک چشمانداز متحدانه مبتنی بر این شش صلاحیت تنظیم کنند. فاز دوم به عنوان عمق مفهومسازی شده است. در این مرحله، معلمان و مدیران یک دیدگاه کار جمعی از شایستگیها و مهارتهای اولیه در استفاده از چهار عنصر برای طراحی تجربههای عمیق یادگیری را ایجاد کردهاند و برای دستیابی به مکانیسمهایی برای افزایش دقت در آزمایش مشترک و تعلیم و تربیت تلاش میکنند (Fullan, 2014). در فاز سوم که پایداری نام دارد، هدف دستیابی به سطحی از تخصص است که تعیین میکند چگونه باید راهبردهای اتخاذشده را برای ایجاد انسجام در تمام مدارس به کار برد و در سطح جهانی، چگونه از آنها برای کمک به دیگران برای رشد و تغییر بهره برد (Quinn et al., 2019).
مروری بر مطالعات انجامشده و در نظر گرفتن سند برنامۀ درسی ملی نشان میدهد تا چه میزان رویکرد فولن در زمینۀ بازنگری برنامۀ درسی ریاضی جامع و کارآمد است. در این زمینه، باید گفت سند برنامۀ درسی ملی هدف اساسی یادگیری ریاضی را تربیت افرادی میداند که هنگام رویارویی با مسائل بتوانند به طور منطقی استدلال کنند، قدرت تجزیه و انتزاع داشته باشند و دربارۀ پدیدههای پیرامونی نظریهای جامع بسازند؛ همچنین، توانایی بهکارگیری ریاضی در حل مشکلات روزمره و انتزاعی را داشته باشند (غلامآزاد و همکاران، 1400) که به اعتقاد فولن، این مهم با تقویت شایستگیهای دانشآموزان قابل دستیابی است. همچنین، در این سند بر استفاده از فناوری، نقش مهم معلم به عنوان راهنما، دانشآموزمحور بودن، اهمیت خودارزیابی و توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان در آموزش ریاضی تأکید شده است که از جملۀ موضوعهایی است که در رویکرد فولن نیز مورد توجه بوده است (Fullan, 2013). از سوی دیگر، غلامی (1399) معتقد است برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی باید منعطف، تسهیلگر و مبتنی بر واقعیت باشد و نیازهای دانشآموزان، معلمان و آشنایی آنان با روشهای نوین تدریس و فناوری آموزشی، وسایل کمکآموزشی، اصول و مبانی استفاده از آنها و سازگاری با تغییرات مداوم در نظر بگیرد. غلامآزاد (1399) گزارش کرده است در بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی باید به فناوریهای نوین و دیدگاههای جدید شناختی توجه شود. در این زمینه، رمضی و همکاران (1401) بر مهارت حل مسئله و تفکر انتقادی تأکید کردهاند. حضرتی و همکاران (1399) بیان کردهاند برنامۀ درسی دورۀ ابتدایی باید باعث ایجاد مهارت حل مسئله در دانشآموزان میشود. ادیبمنش و صدر (1400) نیز اهمیت مشارکت را در این برنامۀ درسی لازم دانستهاند.
بنابراین، با توجه به اهمیت ریاضی در شناخت بهتر جهان، پیشرفت و ترقی سایر علوم، رشد تفکر مجرد، فرضیهسازی، رشد استدلال منطقی و قوۀ استنتاج و در نهایت، رشد و پیشرفت جوامع (عزیزیمحمودآبادی و نیلی، 1398) و با در نظر گرفتن نتایج آزمونهای بینالمللی مبنی بر ضعف دانشآموزان ایرانی در این درس و با توجه به ناکارآمدی برنامههای درسی موجود (زادشیر و همکاران، 1401؛ غلامی، 1399)، در کنار کارآمدی الگوی فولن به عنوان یک دیدگاه علمی با حمایت تجربی قوی در رابطه با یادگیری عمیق در آموزش ریاضی (Fauskanger & Bjuland, 2018; Orhani, 2024) ، پژوهش حاضر ابتدا سعی دارد با در نظر گرفتن چهار سطح معرفیشده توسط فولن، چالشها و نیازهای موجود در زمینۀ برنامۀ درسی ریاضی را بر اساس پژوهشهای موجود، شناسایی و در نهایت، الگویی را به منظور جهتدهی به بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی تدوین کند؛ از این رو، با توجه به آنچه بیان شد، پژوهش حاضر به منظور پاسخگویی به پرسش الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی بر اساس دیدگاه فولن چگونه است، انجام شد.
روش پژوهش
این پژوهش کاربردی بود و به روش کیفی با استفاده از سنتزپژوهی[18] بر اساس مدل قیاس مبتنی بر مدل کلاین انجام شد که مراحل آن در جدول (1) ارائه شدهاند.
جدول 1: مراحل سنتزپژوهی به منظور شناسایی مؤلفههای الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی بر اساس دیدگاه فولن
Table 1. Synthesis research steps to identify the components of the elementary school math curriculum revision model based on Fullan's perspective
مراحل اصلی |
زیرمرحله |
مراحل مرتبط با موضوع پژوهش |
تعیین محدودۀ جغرافیای پژوهش با تأکید بر ویژگیهای پژوهشهای منتخب برای استفاده |
مشخص کردن پارامترهای جستوجو؛ تاریخ و نوع پژوهش |
سال انتشار: جمعآوری پژوهشهای مرتبط با موضوع پژوهش بدون دخالت سال انتشار تا مرز تکرار محدودۀ جغرافیایی: سراسر دنیا نوع پژوهش: منابع مربوط به اصلاحات آموزشی مورد نیاز در زمینۀ ریاضی دورۀ ابتدایی، بررسی موانع و محدودیتهای آن و راهکارهای دستیابی به یادگیری عمیق در درس ریاضی نوع اسناد: مقالههای چاپشده در نشریههای معتبر و پایان نامهها |
تعیین معیار برای انتخاب اسناد |
مرتبط بودن پژوهشهای کیفی و کمی معتبر و دقیق با پرسش پژوهش |
|
تعیین راهکار برای جستوجوی اسناد و پایگاههای اطلاعاتی |
بررسی کلیدواژههای مرتبط با اصلاحات آموزشی مورد نیاز در زمینۀ ریاضی دورۀ ابتدایی، بررسی موانع و محدودیتهای آن و راهکارهای دستیابی به یادگیری عمیق در درس ریاضی، جستوجوی هر یک از آنها در پایگاههای اطلاعاتی Science Direct، Sage، Taylor & Francis، ERIC، Scopus و Web of Science و دسترسی بیشترین میزان اسناد در پایگاه دادهای Google Books. 302 منبع بررسی و 42 اثر از بین آنها طبق معیارهای ورود گزینش شدند. |
|
نقد نظاممند اسناد منتخب |
غربالگری درشت |
مطالعۀ چکیده و انتخاب منابع بر اساس معیار مرتبط بودن و داشتن کیفیت کافی و مطلوب |
غربالگری ریز |
مطالعه و بررسی دقیق کل متن اسناد در محدودۀ سالهای 1391 تا 1402 برای اسناد داخلی و سالهای 2017 تا 2024 برای اسناد خارجی |
|
واکاوی اسناد |
بررسی و جداسازی بخشهای مختلف پژوهشها و جاگذاری آنها در جدول دادهها و در نهایت، تهیه و ثبت یک نتیجۀ کلی از هر پژوهش توسط پژوهشگر |
|
سنتز، ترکیب عناصر با یکدیگر و خلق و تولید اثری جدید |
سنتزپژوهی |
بعد از جمعآوری یافتهها، اسناد منتخب در خصوص اجزای الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی بر اساس دیدگاه فولن بررسی شدند و با بازخوانی مکرر و دقیق، مقایسه و تطبیق یافتههای مشابه و متناقض پژوهشها و تفکیک آنها به وسیلۀ کدهای عددی، دستهبندی دادهها بر اساس اجزای برنامه درسی ارائهشده توسط کلاین انجام شد. |
حوزه، روش نمونهگیری و حجمنمونه: حوزۀ پژوهش شامل متون مرجع در حوزۀ شناسایی اصلاحات آموزشی مورد نیاز به منظور بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی بود. نمونۀ مورد مطالعه شامل 42 منبع بود که به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند و توقف فرایند نمونهگیری بر مبنای اشباع اطلاعاتی بود. معیارهای ورود شامل حیطۀ جغرافیایی (سراسر دنیا)، زبان گزارشهای پژوهشی (انگلیسی و فارسی)، نوع سند (پژوهشهایی در حوزۀ عناصر برنامۀ درسی ریاضی که در مجلهای معتبر به چاپ رسیده و دارای متن کامل بود)، سال انتشار (سالهای 1391 تا 1402 برای اسناد داخلی و سالهای 2017 تا 2024 برای اسناد خارجی)، شرکتکنندگان (دانشآموزان مقطع ابتدایی) و روششناسی (پژوهشهای علمی) بودند.
ابزار پژوهش: در بخش کیفی، از مطالعۀ نظاممند اسناد داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش و از فیشبرداری و چکلیست به منظور گردآوری دادهها استفاده شد. در این راستا، با توجه به پیشینۀ پژوهشی موجود، ابتدا مفاهیم حاصل از مرحلۀ اول همدسته شدند و این همدستگی بر اساس نظر 10 متخصص نسبت به موضوع تحت مطالعه بررسی شد و ایدهها و پیشنهادهایی برای بهبود این همدستگی ارائه شد. پس از اعمال نظر متخصصان، در بخش کمی، میزان اعتبار مفاهیم استخراجشده با استفاده از پرسشنامۀ پژوهشگرساخته با طیف لیکرت سهدرجهای (بسیار ضروری، مفید و غیرضروری) سنجیده شد. روایی محتوای این پرسشنامه تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ آن 89/0 به دست آمد. در مرحلۀ آخر و پس از تدوین نهایی الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی، به منظور بررسی اعتبار الگوی تدوینشده و اجزای آن، پرسشنامهای متشکل از اجزا و همچنین، پرسشی برای سنجش اعتبار کلی الگو در اختیار این متخصصان قرار گرفت. اعتبار محتوایی این پرسشنامه نیز توسط متخصصان تأیید شد و ضریب آلفای کرونباخ آن 93/0 به دست آمد.
روش اجرا و تحلیل داده: به منظور اجرای پژوهش پس از مطالعۀ نظاممند اسناد موجود، مقالههای مناسب انتخاب شدند. از میان این اسناد، پس از چندین مرحله غربالگری بر اساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای پژوهش، 302 منبع انتخاب و بررسی شدند. در نهایت، 42 پژوهش که از نظر محتوا بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش داشتند و از کفایت لازم برخوردار بودند، به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به طور دقیق بررسی و واکاوی شدند. در مرحلۀ بعد، اطلاعات لازم از اسناد منتخب استخراج و یافتهها دستهبندی شد. پس از مشخص شدن مؤلفهها در خصوص اصلاحات آموزشی مورد نیاز، از متخصصان حوزۀ برنامهریزی درسی، آموزشوپرورش ابتدایی و آموزش ریاضی خواسته شد تا نظر خود را دربارۀ هر یک از این مؤلفهها در قالب پرسشنامه اعلام کنند. پس از اعمال نظر متخصصان، بر اساس مؤلفههای تأییدشده، الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی تدوین و از همان متخصصان درخواست شد تا نظر خود را دربارۀ این الگو اعلام کنند. با روش لاوشه، نسبت روایی محتوایی (CVR)[19] برای هر جزء ارزیابی شد. در این رابطه، Ne تعداد متخصصانی است که به گزینۀ بسیار ضروری پاسخ دادهاند و N تعداد کل متخصصان است.
یافتهها
در جدول (2)، ویژگیهای جمعیتشناختی متخصصان شرکتکننده در پژوهش ارائه شده است.
جدول 2. ویژگیهای جمعیتشناختی
Table 2. Demographic characteristics
کد |
سن |
جنس |
رشته |
1 |
48 |
مرد |
آموزشوپرورش ابتدایی |
2 |
56 |
مرد |
آموزش ریاضی |
3 |
61 |
زن |
برنامهریزی درسی |
4 |
53 |
زن |
آموزش ریاضی |
5 |
56 |
مرد |
آموزشوپرورش ابتدایی |
6 |
62 |
مرد |
برنامهریزی درسی |
7 |
51 |
زن |
آموزش ریاضی |
8 |
44 |
زن |
آموزشوپرورش ابتدایی |
9 |
48 |
زن |
آموزشوپرورش ابتدایی |
10 |
50 |
زن |
برنامهریزی درسی |
در جدول (3)، منابع استفادهشده ارائه شده است.
جدول 3. ویژگیهای پژوهشهای داخلی بررسیشده
Table 3. Characteristics of the internal research investigated
ردیف |
پژوهشگر/پژوهشگران (سال) |
عنوان پژوهش |
1 |
غلامی (1399) |
بررسی تغییر و تحولات برنامۀ درسی جدید ریاضی دورۀ ابتدایی |
2 |
غلامآزاد (1399) |
تغییر برنامۀ درسی ریاضی مدرسهای: چالشها و بررسیهای مورد نیاز |
3 |
عزیزیمحمودآبادی و نیلی (1398) |
ارزشیابی برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی: ارائۀ یک الگوی پیشنهادی |
4 |
ضیایی و همکاران (1400) |
عوامل مؤثر بر اصلاحات آموزشی با هدف توانمندسازی معلمان ریاضی دبیرستان |
5 |
رمضی و همکاران (1401) |
شناسایی ویژگیهای برنامۀ درسی مسئلهمحور درس ریاضی دورۀ ابتدایی با رویکرد کیفی |
6 |
ادیبمنش و صدر (1400) |
طراحی الگوی مطلوب برنامۀ درسی ارتقای مهارتهای زندگی دانشآموزان دورۀ ابتدایی |
7 |
میرزاوزیری (1399) |
چگونه آموزش ریاضی را مسئلهمحور کنیم؟ |
8 |
بخشعلیزاده (1400) |
برنامۀ درسی ریاضی مسائل، روندها و جهتگیریهای آینده |
9 |
میرزابیگی (1399) |
برنامهریزی درسی و طرح درس در آموزش رسمی و تربیت نیروی انسانی |
10 |
خدابخشی و همکاران (1399) |
ارائۀ الگوی برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی با رویکرد یادگیری سیار |
11 |
ترهباری و حسینزاده (1401) |
بررسی مقایسهای نحوة اجرای برنامة درسی ریاضی دورة ابتدایی در مدارس ایران، ژاپن و کانادا |
12 |
شمسیپایکیاده و همکاران (1400) |
تحلیل محتوای کتابهای ریاضی دورۀ اول ابتدایی بر اساس مؤلفههای آموزش پایداری با تکنیک آنتروپی شانون |
13 |
صباغحسنزاده و خفتهدل (1401) |
تحلیل محتوای فیلمهای آموزشی درس ریاضی دورۀ دوم ابتدایی در بخش محتوای رسمی شبکۀ شاد از منظر توجه به استانداردهای تولید فیلمهای آموزشی در دوره شیوع بیماری کووید 19 |
14 |
عظیمی و همکاران (1402) |
تاریخ تغییرات و تحولات برنامۀ درسی ریاضی مدرسهای |
15 |
ایراننژاد (1402) |
افزایش میزان یادگیری و علاقمند کردن دانشآموزان به درس ریاضی |
16 |
قنبرینسب (1402) |
بررسی روشهای تدریس ریاضی و ارائۀ راهکارهایی برای کلاس پویا و فعال تدریس ریاضی |
17 |
مرتضویزاده و روزپیکر (1400) |
واکاوی روشهای تدریس ریاضی در دورۀ ابتدایی |
18 |
جمشیدیبدربانی و همکاران (1399) |
چگونه توانستم با استفاده از روشهای تدریس فعال و ایجاد موقعیتهای یادگیری کاربردی، میزان علاقه، انگیزه و پیشرفت دانشآموزان پایۀ ششم را در درس ریاضی بهبود بخشم؟ |
19 |
کیانی و همکاران (1399) |
نقش ویژگی شخصیت در یادگیری ریاضی |
20 |
عنایتی و کوهساری (1396) |
وضعیت سبکهای تعاملی معلمان ریاضی با دانشآموزان |
21 |
داداشی و همکاران (1395) |
نقش فرهنگ معلمی در مواجهه با تغییرات برنامۀ درسی ریاضیات |
22 |
جباریانگرو و همکاران (1395) |
اثربخشی بازخورد نوشتاری و شفاهی معلم بر یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی |
23 |
زینیوندنژاد (1394) |
تعیین مفهومی تفکر ریاضی: چیستی، چرایی و چگونگی |
24 |
حاجیآخوندی و موسیپور (1394) |
تاریخ تحولات «آموزش ریاضیات انتقادی» و عناصر اصلی برنامۀ درسی آن |
25 |
گویا و همکاران (1392) |
رویکردهای معلمان ریاضی به گوش دادن در کلاسهای درس: یک مطالعۀ پدیدارنگاری |
26 |
واحدی و قرهآغاجی (1393) |
بررسی الگوی مفروض راهبردهای یادگیری خودتنظیم در درس ریاضی بر اساس عوامل انگیزشی و واسطهگری هیجانهای تحصیلی |
27 |
رحیمیشعرباف (1391) |
یک شیوۀ الگوریتمی برای ایجاد فهم عمیق از ریاضیات با استفاده از روش مباحثۀ درسی |
جدول 4. ویژگیهای پژوهشهای خارجی تحت بررسی
Table 4. The characteristics of foreign research investigated
ردیف |
پژوهشگر/ پژوهشگران (سال) |
عنوان پژوهش |
1 |
Permatasari (2019) |
The Influence of Problem Based Learning towards Social Science Learning Outcomes Viewed from Learning Interest |
2 |
Fitria et al. (2019) |
The difference of students learning outcomes using the project-based learning and problem-based learning model in terms of self-efficacy |
3 |
Mustofa & Hidayah (2020) |
The Effect of Problem-Based Learning on Lateral Thinking Skills. |
4 |
Fernandes (2021) |
From student to tutor: A journey in problem-based learning |
5 |
Malmia et al. (2019) |
Problem-based learning as an effort to improve student learning outcomes. |
6 |
Wintz et al. (2020) |
Integrating of Environmental Education into the Mathematics Curriculum: Effects on Pupils’ Performance and Environmental Awareness |
7 |
Chandra Kundu (2018) |
Mathematical Modeling as A Tool for Sustainable Development |
8 |
Vetter et al. (2020) |
Effectiveness of Active Learning that Combines Physical Activity and Math in Schoolchildren: A Systematic Review |
9 |
Peteros et al. (2019) |
Factors Affecting Mathematics Performance of Junior High School Students |
10 |
Ashraf (2019) |
The Voices of Teachers on Mandated Changes to Math Curriculum and Policy. A thesis submitted in conformity with the requirements for the degree of Master of Education – Educational Leadership and Policy Graduate Department of Leadership |
11 |
Mendes (2019) |
Active Methodologies as Investigative Practices in the Mathematics Teaching |
12 |
Sebaggala (2017) |
Comparative Study of Secondary Mathematics Curriculum between Uganda and the United States |
13 |
Li et al. (2024) |
Exploring the factors affecting elementary mathematics teachers’ innovative behavior: an integration of social cognitive theory |
14 |
Wu et al. (2022) |
Parents’ daily involvement in children’s math homework and activities during early elementary school |
15 |
Murphy et al. (2023) |
Parents’ experiences of mathematics learning at home during the COVID-19 pandemic: a typology of parental engagement in mathematics education |
جدول 5. مفاهیم همدستهشده بر اساس سنتزپژوهی
Table 5. Concepts grouped according to synthesis
CVR |
تعداد کدها |
مفاهیم جایگزینشده |
||||
1 |
5 |
دستیابی به یادگیری عمیق ریاضی |
هدف کلی |
اهداف |
||
1 |
55 |
ایجاد و تقویت شایستگیهای ششگانۀ جهانی (شخصیت یادگیرنده، خلاقیت، تفکر انتقادی، همکاری، کیفیت رابطه و تعلق اجتماعی) در دانشآموزان |
اهداف جزئی |
|||
1 |
58 |
فراهم کردن عناصر چهارگانۀ طراحی یادگیری |
||||
1 |
76 |
فراهم کردن شرایط یادگیری |
||||
1 |
7 |
آموزش و تسهیل فرایند پژوهش مشترک |
||||
1 |
5 |
افزایش انگیزۀ درونی |
پرورش شخصیت یادگیرنده |
محتوا |
||
8/0 |
2 |
ایجاد نگرش مثبت به ریاضی |
||||
8/0 |
3 |
کسب روحیۀ پژوهشگری |
||||
8/0 |
4 |
افزایش مسئولیتپذیری |
||||
7/0 |
3 |
افزایش اعتمادبهنفس |
||||
1 |
7 |
تقویت خلاقیت |
||||
1 |
17 |
تقویت تفکر انتقادی/حلمسأله |
||||
1 |
4 |
افزایش همکاری |
||||
1 |
3 |
بهبود کیفیت روابط |
||||
1 |
4 |
تعلق اجتماعی |
||||
1 |
4 |
کسب دانش و مهارتهای ضروری تدریس |
شیوههای آموزشی |
راهبردهای یادگیری - یاددهی |
||
1 |
5 |
ارتباط بین ریاضی و زندگی روزمره |
||||
1 |
9 |
آموزش اکتشافی/حلمسأله |
||||
1 |
14 |
استفاده از روشهای عینی و ملموس (بازنماییهای ریاضی، مدلسازی، بازیهای هدفمند و نمایش) |
||||
1 |
3 |
تنظیم آموزش مطابق با تفاوتهای دانشآموزان |
||||
1 |
4 |
نقش هدایتگری معلم |
||||
8/0 |
2 |
تلفیق آموزش با ورزش |
||||
1 |
10 |
مشارکت دانشآموزان - معلم |
افزایش مشارکتهای یادگیری |
راهبردهای یادگیری - یاددهی |
||
1 |
3 |
مشارکت دانشآموز - دانشآموز |
||||
1 |
2 |
مشارکت معلم - همکاران |
||||
8/0 |
6 |
مشارکت معلم - والدین |
||||
8/0 |
6 |
ایجاد فرهنگ یادگیری |
محیطهای یادگیری |
|||
1 |
5 |
فضای متنوع فیزیکی و مجازی |
||||
1 |
7 |
استفاده از دیجیتال |
||||
1 |
2 |
ارزیابی دانش ریاضی قبلی دانشآموزان |
ارزشیابی |
|||
1 |
2 |
فردی |
بر اساس نتایج یادگیری |
|||
1 |
2 |
گروهی |
||||
1 |
2 |
ارزشیابی بر اساس عملکرد فرد در زندگی |
||||
1 |
2 |
ارزشیابی مداوم |
||||
1 |
2 |
ارزشیابی متنوع |
||||
1 |
5 |
بررسی تجربههای معلمان |
فرایند پژوهش مشترک |
|||
1 |
2 |
تجدیدنظر مداوم برنامۀ درسی |
||||
1 |
2 |
با تعداد کم |
گروهبندی |
|||
1 |
4 |
با توجه به تفاوتهای فردی، نیازها و علایق دانشآموزان |
||||
1 |
5 |
فناوریهای آموزشی |
مجهز کردن فرایند تدریس به امکانات و فناوری آموزشی |
منابع و امکانات مورد نیاز |
||
1 |
2 |
وسایل کمکآموزشی |
||||
1 |
4 |
دستسازه |
||||
1 |
3 |
برگزاری دورههای آموزشی |
توانمندسازی معلمان |
|||
1 |
2 |
اصلاح نگرش معلمان نسبت به ریاضی |
||||
1 |
4 |
ایجاد فرهنگ تغییر در معلمان |
||||
1 |
2 |
ایجاد احساس امنیت برای اعمال آموزشهای نوآورانۀ معلم |
||||
1 |
2 |
بر اساس حجم کتاب |
زمانبندی تدریس |
زمان |
||
1 |
2 |
بر اساس توانایی دانشآموزان |
||||
1 |
2 |
مکانهای متنوع تدریس |
مکان |
|||
با توجه اینکه CVR بهدستآمده برای شاخصها 4/0 یا بزرگتر از 4/0 بود، هیچ یک از مفاهیم استخراجشده حذف نشد. بر این اساس، الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی در شکل (1) تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر سودمندی و قابلیت اجرایی الگوی پیشنهادی است.
شکل 1. الگوی پیشنهادی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی بر اساس رویکرد فولن
Figure 1. The proposed model for revising the elementary school math curriculum based on Fullan's approach
بحث و نتیجهگیری
هدف از انجام این پژوهش تدوین الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی بر اساس رویکرد فولن بود. طبق نتایج بهدستآمده، این الگو با هدف دستیابی به یادگیری عمیق ریاضی تدوین شده است که در سند برنامۀ درسی ملی نیز بر آن تأکید شده است. بر اساس یافتههای پژوهش و مطابق نظر فولن و همکاران (2017)، این هدف با چهار هدف جزئیتر شامل ایجاد و تقویت شایستگیهای ششگانۀ جهانی در دانشآموزان، فراهم کردن عناصر چهارگانۀ طراحی یادگیری، فراهم کردن شرایط یادگیری و آموزش و تسهیل فرایند پژوهش مشترک قابل وصول است (Fullan & Donnelly, 2013; Quinn et al., 2019). هرچندپژوهشهای گذشته اجزای نامبردهشده را با این تقسیمبندی مورد توجه قرار ندادهاند، بر لزوم توجه به این چهار عنصر در برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی تأکید کردهاند (غلامآزاد، 1399؛ ضیایی و همکاران، 1400؛ عظیمی و همکاران، 1402).
نتایج نشان داد ایجاد و تقویت شایستگیهای جهانی در کسب دانش و درک عمیق از مشکلات جهانی و بینفرهنگی نقش دارند. پرورش شخصیت یادگیرنده اولین جزء از شایستگیهای ششگانۀ جهانی است که طبق مطالعات انجامشده در این زمینه، باید به تقویت انگیزۀ درونی (ایراننژاد، 1402)، ایجاد نگرش مثبت نسبت به ریاضی، کسب روحیۀ پژوهشگری، افزایش مسئولیتپذیری (عزیزیمحمودآبادی و نیلی، 1398؛ رمضی و همکاران، 1401) و ارتقای اعتمادبهنفس (Peteros et al., 2019; Ashraf, 2019) توجه کرد. پرورش این نوع از شخصیت موجب میشود تا دانشآموزان مشتاقانه و با نگرشی مثبت، موضعگیری فعالی نسبت به یاد گرفتن ریاضی داشته باشند و با تجهیز شدن به اعتمادبهنفس، در مسیر دستیابی به فرهنگ یادگیری گام بردارند. این ویژگیها باعث میشوند تا دانشآموزان دائماً به دنبال بازخورد باشند یا تجربۀ یادگیری فعلیشان را تنظیم کنند و یادگیری خود را بهبود بخشند (Quinn et al., 2019).
خلاقیت دومین شایستگی جالب توجه در این الگو است. این ویژگی علاوه بر سند برنامۀ درسی ملی، در مطالعات بسیار تأیید شده است (غلامی، 1399؛ کیانی و همکاران، 1399؛ رمضی و همکاران، 1401). دانشآموزان خلاق کنجکاو هستند و در مواجهه با چالش، نه فقط راهحلهایی را برای تغییر ارائه میدهند، بلکه میدانند چگونه برنامهریزی و از منابع مناسب برای تحقق آن استفاده کنند. این دانشآموزان به عنوان یک رهبر، برای حل مسئله پشتکار دارند و نگرش مثبت خود را با دیگران به اشتراک میگذارند. آنها بهآسانی از فرصتهای جدید استفاده میکنند و با همکاری و دستیابی به مکانهای جدید، یادگیری خود را گسترش میدهند (Quinn et al., 2019).
سومین شایستگی تفکر انتقادی/حلمسئله است که مطالعاتی زیاد به اهمیت آن در یادگیری ریاضی اشاره کردهاند (Permatasari, 2019؛ ادیبمنش و صدر، 1400؛ صباغحسنزاده و خفتهدل، 1401؛ عظیمی و همکاران، 1402) و در سند برنامۀ درسی ملی نیز به آن اشاره شده است. تفکر انتقادی برای تهیه و ارزیابی اطلاعات معتبر و مرتبط و تعیین استدلالی نقاط قوت لازم است و دانشآموزان را قادر میسازد تا دیدگاههای مخالف را درک کنند و بتوانند بین ایدهها، موضوعها، پرسشها، مسائل و فرآیندهای تفکر و یادگیری ارتباط برقرار کنند (Fullan et al., 2017). در همین زمینه، کوئین[20] و همکاران (2019) معتقد هستند تفکر انتقادی توانایی استفاده از منطق و استدلال، نتیجهگیری و طراحی روش عملی و ارزیابی رویهها و نتایج را در دانشآموزان ایجاد میکند و باعث میشود تا دانش جدید خود را با شرایط جدید و ویژه تطبیق دهند و از آنچه آموختهاند، در چالشها یا موقعیتهای دنیای واقعی بهره ببرند.
چهارمین شایستگی همکاری است. در این زمینه فیتریا[21] و همکاران (2019) معتقد هستند افزایش همکاری ممکن است به تسهیل فرایند حل مسئله بینجامد. رمضی و همکاران (1401) نیز بر ایجاد نگرش مثبت نسبت به همکاری و تقویت تعامل دانشآموزان تأکید کردهاند. پنجمین شایستگی بهبود کیفیتروابط است و مطالعات پیشین دربارۀ اهمیت مهارتهای ارتباطی در یادگیری ریاضی تأکید کردهاند (رمضی و همکاران، 1401؛ Li et al., 2024). در این راستا، کوئین و همکاران (2019) توضیح میدهند همکاری و برقراری ارتباط با دیگران برای ایجاد تغییر در شرایط یادگیری، توانایی پیشرفت همۀ دانشآموزان برای موفق شدن در یک دنیای پیچیده ضروری است. این پژوهشگران بیان میکنند جهان به دانشآموزانی نیاز دارد که بتوانند ارتباطاتی باکیفیت داشته باشند و با دیگران همکاری کنند؛ زیرا همکاری مسیر دستیابی به یادگیری عمیق را هموار میکند.
تعلق اجتماعی آخرین شایستگی جالب توجه در این پژوهش است که در سند برنامۀ درسی ملی و مطالعات انجامشده بسیار بر آن تأکید شده است (شمسیپایکیاده و همکاران، 1400؛Chandra Kundu, 2018 Wintz et al., 2020 ). پرورش تعلق اجتماعی در دانشآموزان باعث در نظر گرفتن تنوع در مشکلات جهانی میشود و مشارکت فعالانه برای افزایش در نظم موجود در طبیعت، عدالت و رفاه را در پی دارد (Fullan et al., 2017).
در این الگوی بازنگری، راهبردهای یادگیری - یاددهی در قالب چهار بخش شیوههای آموزشی، مشارکتهای یادگیری، محیطهای یادگیری و استفاده از دیجیتال ارائه شدند که در سند برنامۀ درسی ملی نیز بر هر یک از این اجزاء تأکید شده بود. بر اساس نظریۀ فولن (2013)، اینها عناصر لازم برای ایجاد و تقویت شایستگیهای جهانی هستند. بر این اساس، الزامی است تا معلمان پیش از تدریس، بر مفاهیم همۀ حوزههای ریاضی اشراف داشته باشد (Li et al., 2024) تا ریسک بهرهوری از شیوههای نوین تدریس را کاهش دهند. در کنار این موضوع، در برنامههای درسی ریاضی نوین، برقراری ارتباط بین ریاضی و زندگی روزمره نیز باید مورد توجه باشد و از این منظر تحت بازنگری قرار گیرد. از سوی دیگر، نتایج نشان داد در آموزش ریاضی دورۀ ابتدایی بهتر است از روش اکتشافی استفاده شود (Mustofa & Hidayah, 2020؛ میرزاوزیری، 1399؛ قنبرینسب، 1402؛ مرتضویزاده و روزپیکر، 1400)؛ چنانچه رمضی و همکاران (1401) معتقد هستند بهتر است تدریس با طرح یک پرسش آغاز شود. همچنین، این آموزش زمانی میسر است که از روشهای عینی و ملموس استفاده شود (Malmia et al., 2019) که این موضوع به دلیل انتزاعی بودن مفاهیم ریاضی و سطح تحول شناختی دانشآموزان در این دورۀ تحصیلی است. پژوهشگران معتقد هستند برای آموزش ریاضی دورۀ ابتدایی باید تدریس را مطابق تفاوتهای دانشآموزان در حوزههای ساخت و رشد شناختی، ویژگیهای جسمی، هیجانی و اجتماعی تنظیم کرد (غلامی، 1399؛ میرزابیگی، 1399). در این فرایند معلم باید نقش هدایتگر را داشته باشد (Ashraf, 2019; Fullan, 2013; Mendes, 2019) و اجازه دهد تا دانشآموزان مسیرهای یادگیری خود را انتخاب کنند و مسئولیت آن را به عهده بگیرند. معلمان باید بدانند چگونه تجربهها و چالشها را داربست ببندند، آنها را دقیقاً مطابق نیازها و علایق دانشآموزان تنظیم کنند و از طریق ارتباط، اصالت و پیوند با دنیای واقعی، یادگیری را به حداکثر برسانند (Fullan & Langworthy, 2014). در کنار همۀ این ویژگیها، بهره بردن از تحرک و ورزش در تدریس مفید گزارش شد (Vetter et al., 2020؛ ضیایی و همکاران، 1400).
در تدریس ریاضی، مشارکتهای یادگیری در چهار جنبۀ دانشآموز - معلم، دانشآموز - دانشآموز، معلم - معلمان، معلم - والدین اهمیت دارد. مطالعات پیشین نشان میدهند یادگیری ریاضی باید مشارکتی و تعاملی باشد (رمضی و همکاران، 1401؛ ادیبمنش و صدر، 1400) و لازم است دانشآموزان درگیر جریان یادگیری شوند (حاجیآخوندی و موسیپور، 1394؛ داداشی و همکاران، 1395). این ویژگی از اهداف اساسی یادگیری ریاضی در سند برنامۀ درسی ملی است. در این زمینه، لی[22] و همکاران (2024) پیشنهاد میکنند گروههایی کوچکی از دانشآموزان تشکیل شوند و در قالب این گروهها طرح و حل مسئله اتفاق بیفتد. فولن (2014) معتقد است حتی بهتر است این مشارکت فراتر از دیوارهای کلاس برود و در سطح محلی، ملی و جهانی نیز انجام شود. از طرف دیگر، لازم است معلمانی که یه یادگیری عمیق دست یافتهاند، به ایجاد تجربهها و واحدهای غنیتر یادگیری، تأمین وقت برای توسعۀ شایستگیها و استفاده از مدلهای آموزشی مانند پرسش و یادگیری مبتنی بر پژوهش بیندیشند و در این راستا، با معلمان دیگر تبادل نظر داشته باشند. این موضوع در پژوهش ضیایی و همکاران (1400) نیز بررسی شده است. در کنار این جنبهها، لی و همکاران بر اهمیت مشارکت والدین نیز تأکید و بیان کردهاند لازم است والدین اطلاعاتی را از فرزندان خود به معلمان بدهند که برای تعیین بازخورد در کلاس و ایجاد فرهنگ یادگیری ضروری است. به این مطلب در مطالعاتی مانند وو و همکاران و مورفی و همکاران نیز اشاره شده است (Wu et al., 2022; Murphy et al., 2023).
بعد دیگر یافتهها بر محیطهای یادگیری تأکید دارد که در برگیرندۀ پرورش فرهنگ یادگیری است که توانایی بالقوۀ دانشآموزان را آزاد میکند و فضای فیزیکی و مجازی را طراحی میکند که کسب شایستگیها را بهینه و مطلوب میکند. در این زمینه، فولان و لانگ ورثی بیان کردهاند فرهنگ یادگیری در فضایی پرورش مییابد که در آن دانشآموزان برای خطر کردن، احساس امنیت دارند (Fullan & Langworthy, 2014). این فضا زمانی مهیا میشود که معلمان هنجارهای مربوط به تعلق را ایجاد کنند؛ برای هر صدایی اهمیت قائل باشند (گویا و همکاران، 1392)؛ همدلی را مدلسازی کنند؛ عمیقاً به نیازها و علایق دانشآموز گوش دهند و کارها را به گونهای تنظیم و سازماندهی کنند که دانشآموزان به عنوان یادگیرنده احساس شایستگی داشته باشند (جباریانگرو و همکاران، 1395). از سوی دیگر، پیشنهاد شده است فضاهای فیزیکی و مجازی چندبعدی و انعطافپذیر برای تدریس فراهم شوند؛ فضاهایی که برای همکاری گروههای بزرگ و کوچک مناسب، برای تأمل و شناخت آرام و برای پژوهش و جستوجو فعال هستند و به طور شفاف منابعی غنی را در دسترس قرار میدهند (Fullan, 2013؛ رمضی و همکاران، 1401؛ صباغحسنزاده و خفتهدل، 1401).
استفاده از دیجیتال آخرین بعد از راهبردهای یادگیری - یاددهی است که نتایج این مطالعه به آن دست یافته است (حاجیآخوندی و موسیپور، 1394؛ غلامی، 1399؛ ضیایی و همکاران، 1400) و سند برنامۀ درسی ملی نیز بر آن تأکید کرده است. استفادۀ مؤثر از دیجیتال، مشارکتهای یادگیری دانشآموزان با خانواده، اعضای جامعه و کارشناسان را صرفنظر از موقعیت جغرافیایی تسهیل میکند و از ظرفیت دانشآموزان برای کنترل یادگیری خود آنها در داخل و خارج از فضای کلاس حمایت میکند. معلمان میتوانند از دیجیتال برای درگیر کردن، ایجاد انگیزه و تقویت یادگیری استفاده کنند (Quinn et al., 2019).
در حوزۀ ارزشیابی ریاضی، پیشنهاد میشود در گام اول دانش قبلی دانشآموزان، پیش از تدریس بررسی شود. ارزیابی حین تدریس نیز باید بر اساس نتایج یادگیری، مداوم، متنوع و در قالب فردی (رمضی و همکاران، 1401؛ Fitria et al., 2019) و گروهی (رمضی و همکاران، 1401؛ زینیوندنژاد، 1394) باشد. فیتریا و همکاران معتقد هستند ارزشیابی ریاضی باید بر اساس تغییر عملکرد دانشآموزان در زندگی و رویارویی با مسائل واقعی انجام شود (Fitria et al., 2019) و مطالعات وو و همکاران و مورفی و همکاران پیشنهاد کردهاند در این زمینه از والدین کمک گرفته شود(Wu et al., 2022; Murphy et al., 2023. لی و همکاران (2024) نیز بر رفتارهای نوآورانه در ارزشیابی تأکید کردهاند. تأکید بر فرایند پژوهش مشترک با هدف تجدیدنظر مداوم برنامۀ درسی ریاضی نیز از وجوهات ارزشیابی در الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی است. فرایند پژوهش مشترک به معنای استفاده از معلمان برای طراحی تجربههای یادگیری عمیق توسط تیمهای متخصص به منظور ارزیابی شرایط مورد نیاز برای تقویت یادگیری عمیق در سطح مدرسه و سیستم است (Fullan & Langworthy, 2014). برای تحقق فرایند پژوهش مشترک باید به معلمان فرصتهای بیخطر برای گفتوگو، برنامهریزی و همکاری با همتایانشان دربارۀ یادگیری عمیق داده شود. همچنین، لازم است بازدید از کلاسها و مدارس دیگر که این رویکرد جدید در آنها ریشه دارد تشویق شود، ارتباطات با سایر مدارس و متخصصان حوزۀ یادگیری عمیق تسهیل شود و والدین به عنوان شریک در درک عناصر یادگیری عمیق درگیر فرایند یادگیری شوند (Fullan, 2014). در مطالعاتی همچون غلامآزاد (1399) و مرتضویزاده و روزپیکر (1400)، بر نقش معلمان در تغییرات برنامۀ درسی و اهمیت تجربههای این گروه در بازنگری در برنامههای درسی تأکید شده است.
بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهش، گروهبندی در برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی باید در قالب گروههایی با تعداد کم (Fitria et al., 2019) و با توجه به تفاوتهای فردی، نیازها و علایق دانشآموزان باشد (ایراننژاد، 1402). غلامی (1399) در این زمینه بر در نظر گرفتن تفاوت در ساخت و رشد شناختی دانشآموزان تأکید کرده است و میرزابیگی (1399) توجه به تفاوتها در سطوح شناختی، هیجانی و اجتماعی در گروهبندی را مطرح کرده است.
طبق نتایج، منابع و امکانات مورد نیاز در برنامۀ درسی ریاضی شامل مجهز کردن فرایند تدریس به فناوریهای آموزشی، وسایل کمکآموزشی و دستسازهها و همچنین، توانمندسازی معلمان هستند. غلامی (1399) بیان کردند عدم وجود امکانات و فناوریهای آموزشی و فقر امکانات از مشکلات برنامۀ درسی ریاضی است. زینیوندنژاد (1394) نقش فناوری در ارتقای تفکر ریاضی را نشان دادند و ضیایی و همکاران (1400) بر اجرا و ارتقای فناوری اطلاعات تأکید کردند. در زمینۀ توانمندسازی معلمان، یافتههای پژوهش نشان داد برگزاری دورههای آموزشی، اصلاح نگرش معلمان نسبت به ریاضی، ایجاد فرهنگ تغییر در معلمان و ایجاد احساس امنیت برای اعمال آموزشهای نوآورانۀ معلم مهم و ضروری هستند. این پیشنهادها در مطالعات قنبرینسب (1402) و ضیایی و همکاران (1400) نیز گوشزد شده بودند. در توانمندی معلمان، ایجاد فرهنگ تغییر در معلمان و ایجاد احساس امنیت برای اعمال آموزشهای نوآورانۀ معلم نیز بسیار اهمیت دارند که در طیفی وسیع از مطالعات به آنها اشاره شده است (عظیمی و همکاران، 1402؛ داداشی و همکاران، 1395؛ Li et al., 2024). بر این اساس، افزایش درک و شناخت معلمان از فلسفۀ تغییر و توجیه کافی معلمان نسبت به فرایند تغییر از ارکان ضروری الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی دورۀ ابتدایی است؛ زیرا باعث میشود تا معلمان تعهد و پایبندی بیشتری نسبت به اجرای تغییر داشته باشند.
زمانبندی تدریس ریاضی دورۀ ابتدایی نیز باید متناسب با حجم کتاب (غلامی، 1399) و توانایی دانشآموزان (ضیایی و همکاران، 1400) تنظیم شود؛ بنابراین، برای تمام کلاسها نمیتوان زمانی یکسان را برای تدریس ریاضی در نظر گرفت. همچنین، مکانهای متنوع تدریس و در نظر گرفتن محیطی آرام در آموزش ریاضی عاملی ضروری است که باید به آن توجه شود.
در نهایت، باید بیان کرد با توجه به آنکه الگوی بازنگری برنامۀ درسی ریاضی تدوینشده در این پژوهش مختص مقطع ابتدایی است، تعمیم یافتههای پژوهش به سایر دروس و همچنین دیگر مقاطع تحصیلی را با محدودیتهایی مواجه میکند؛ بنابراین، به پژوهشگران حوزۀ روانشناسی و علوم تربیتی انجام پژوهشی در راستای تدوین الگوی بازنگری برنامۀ درسی شاخههای مختلف ریاضیات در دورۀ تحصیلی متوسطه پیشنهاد میشود.
اعلام تعارض منافع
بنا بر اظهار نویسندگان، این مقاله حامی مالی و تعارض منافع ندارد.
[1]. mathematics
[2]. Third International Mathematics and Science Study
[3]. deep learning
[4]. Fullan
[5]. character
[6]. creativity
[7]. critical Thinking
[8]. collaboration
[9]. communication
[10]. citizenship
[11]. learning partnerships
[12]. learning environments
[13]. leveraging digital
[14]. pedagogical practices
[15]. school conditions
[16]. district conditions
[17]. system conditions
[18]. meta synthesis
[19]. Content Validity Ratio
[20]. Quinn
[21]. Fitria
[22]. Li