Document Type : Original Article
Authors
1 Ph D Student of Psychology and Education of People with Special Needs, Faculty of Education and Psychology, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Associate Professor, Department of Psychology and Education of People with Special Needs, Faculty of Education and Psychology, University of Isfahan, Isfahan, Iran
3 Associate Professor, Department of Psychology and Education of People with Special Needs, Faculty of Education and Psychology, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
Abstract
Keywords
آمادگی برای ورود به دبستان[1] مقدمۀ یادگیری دروس مدرسه است. این مفهوم دربرگیرندۀ مجموعهای از مهارتهای پیشنیاز است که مسیر یادگیری خواندن، نوشتن، حساب و فراگیری مهارتهای اجتماعی و سازگاری با دیگران در محیط مدرسه را برای نوآموزان هموار میکند (Ramadhini & Nasution, 2022). همچنین، آمادگی برای ورود به دبستان دارای مفهومی چندوجهی است (Romano et al., 2010) و حوزههایی گوناگون از رشد همچون بهزیستی، رشد جسمانی[2]، رشد حرکتی[3]، رشد اجتماعی و هیجانی[4]، رشد زبان و سواد اولیه در خواندن و نوشتن، توانمندیهای شناختی[5] اولیه در ریاضی و دانش عمومی را در بر میگیرد (امینیپور، 1397)؛ بنابراین، در سنجش آمادگی تحصیلی کودکان، مهارتهایی متعدد وجود دارند که برای ورود به مدرسه ضروری تلقی میشوند. در یک دستهبندی کلی، این مهارتها عبارتاند از: مهارتهای زبانی، درک مطلب، حافظه، توانایی ریاضی، استدلال دیداری - فضایی، مهارتهای شناختی، مهارتهای حرکتی ظریف، سرعت پردازش و کنترل توجه (رسولیان و همکاران، 1399).
عواملی گوناگون همچون کیفیت آموزش دریافتشده در سنین پیش از دبستان (Kerker et al., 2023)، بهزیستی خانواده (Fadillah & Mariyati, 2022)، توانایی تنظیم هیجانی (Harrington et al., 2020) و خلقوخوی کودک (Valiant et al., 2021) در ایجاد مهارتهای کودکان تأثیرگذار هستند. در هر حال، برخورداری نوآموزان از این مهارتها میتواند عامل پیشبینی موفقیت در مدرسه و پیشرفت تحصیلی آنان باشد (Fadillh & Tarigan, 2022). علاوه بر این، یکی از الزامات دستیابی به توسعه و پیشرفت بینالمللی، ارزیابی ابعاد مختلف آمادگی کودکان برای ورود به مدرسه در محیطهای کمبرخوردار است (Wolf et al., 2017)؛ زیرا آمادگی کودکان برای ورود به مدرسه میتواند مبنایی برای موفقیتهای آتی آنان در جنبههای گوناگون زندگی باشد و به علاوه، دستیابی کشور را به توسعه تضمین کند (Meloy & Schachner, 2019). علاوه بر این، از آنجا که تغییرات اساسی در حوزههای گوناگون رشد در سالهای اولیۀ کودکی اتفاق میافتند، توجه به وضعیت کودکان در این سالها از اهمیتی ویژه برخوردار است و این برنامه به تشخیص زودهنگام تأخیر رشدی و برنامهریزی برای مداخلۀ سریع کمک میکند (Bohlmann & Palacios, 2024)؛ از این رو، معمولاً نظامهای آموزشوپرورش در کشورهای مختلف جهان، در ابتدای ورود کودکان به مدرسه، آمادگی تحصیلی دانشآموزان نوآموز را ارزیابی میکنند تا برنامههایی را برای هماهنگ کردن وضعیت آنها با محتوای درسی ایجاد و یک محیط آموزشی غنی و متناسب با توانمندیهای کودکان را فراهم کنند (Lonigan et al., 2015). برای انجام این امر مهم از آزمونهایی گوناگون استفاده میشود که میتوانند کودکان را بر اساس سطح توانمندی و آمادگی شناختی و تحصیلیشان شناسایی و طبقهبندی کنند (Kokkalia et al., 2019)؛ بنابراین، ارزیابیهای زودهنگام از تواناییهای مهم مدرسه (برای مثال، در آغاز آموزش رسمی) ممکن است به شناسایی کودکانی کمک کنند که در آینده در مدرسه با مشکلاتی روبهرو میشوند (Vidmar et al., 2017).
نقش آمادگی مدرسه از مهدکودک تا ابتدای آموزش رسمی در زندگی تحصیلی هر کودک نقش دارد (علیخانی و همکاران، 1401). نتایج مطالعات نشان میدهد از جملۀ رایجترین آزمونهای ارزیابی آزمون مقیاس هوش وکسلر برای کودکان[6] در سنین پیش از دبستان و دبستان است. مقیاس جدید وکسلر محدودیت سنی را از پیشدبستانی و دبستانی فراتر برده است؛ یعنی محدودۀ سنی از 4 سال به 2 سال و 6 ماه کاهش پیدا کرده است. این محدودۀ سنی به دو گروه تقسیمبندی شده است که عبارتاند از: 2 سال و 6 ماه تا 3 سال و 11 ماه و 4 سال تا 7 سال و 3 ماه. این تقسیمبندی با در نظر داشتن رشد کودک و به رسمیت شناختن تغییرات جالب توجه در رشد شناختی کودک انجام شده است. این مقیاس دارای 14 خردهآزمون هوش عمومی، کلامی، عملی، ضریب سرعت پردازش و هوش کل و ترکیب کلی زبان است (حسینعلیزاده و همکاران، 1398). متأسفانه، این آزمونها هنوز در کشور افغانستان هنجاریابی نشدهاند؛ با این حال، در برخی از کشورها، نظامهای آموزشوپرورش به طراحی و ساخت آزمون سنجش آمادگی دانشآموزان پیش از ورود به مدرسه مبادرت ورزیدهاند و محتوای آزمون را متناسب با شرایط جامعه، پیشینۀ فرهنگی، آمادگی تحصیلی، تواناییها و استعدادهای کودکان کشور خویش فراهم آوردهاند (حسنی شلمانی، 1396).
به نظر میرسد سنجش آمادگی کودکان برای ورود به مدرسه تحت تأثیر وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشورها قرار گرفته است و متأسفانه، در کشورهای کمبرخوردار، هنوز به نحوی شایسته به این موضوع توجه نمیشود؛ از این رو، عموماً در این کشورها، نظام سنجش و ارزیابی قابل قبولی وجود ندارد (Sabanathan et al., 2015). مؤلفههای سنجش ورود به مدرسه دربرگیرندۀ مشخصات فردی همچون جنسیت، سن، شمارۀ شناسنامه، بیمۀ درمانی و نوع بیمه، سابقۀ آموزش پیش از دبستان، وضعیت یک یا دوزبانه بودن، راستدستی یا چپدستی و سایر مشخصات خانوادگی همچون سن، تحصیلات، شغل پدر و مادر، نسبت خویشاوندی والدین، وضعیت زندگی خانوادگی نوآموز، تعداد افراد خانواده، چندمین فرزند بودن دانشآموز و محل سکونت در شهر یا روستا هستند. همچنین، مشخصات جسمانی دانشآموز شامل وضعیت ایمنی بدن، قد، وزن، وضعیت بینایی، وضعیت شنوایی و گفتاری، وضعیت پوستی، وضعیت دهان و دندان، بیماریهای نیازمند مراقبت ویژه، سابقۀ بیماری فردی، فشارخون، وضعیت روانی و عصبی و اختلال رفتاری نیز در این طرح مدنظر بودهاند (کمالی، 1392).
پیشینۀ پژوهش
بر اساس بررسی مطالعههای گذشته در کشور ایران، پژوهشی تحت عنوان ساخت و هنجاریابی آزمون تشخیص توانایی شناختی، با هدف هنجاریابی آزمون ادراک دیداری به منظور تشخیص توانایی شناختی دانشآموزان پیشدبستانی مطابق ادبیات نظری تهیه شد. این آزمون تشخیص توانایی شناختی از پنج بخش تشکیل میشد که شامل تشخیص اشیای همقافیه، درک اعداد از تصویر، نوشتن مانند الگو، ارتباط تصاویر و حافظۀ دیداری بودند. پس از تأیید روایی، محتوای آزمون توسط اساتید روانشناسی و مشاوره بررسی شد و در نهایت، روی نمونۀ 260نفری از دانشآموزان پیشدبستانی اجرا شد. پرسشهای این آزمون تشخیص توانایی شناختی با استفاده از روش آماری مناسب تحلیلی و میزان روایی و پایایی نمرههای هنجار تعیین شدند (غلامی توران پشتی، 1398).
در مجموع، از مطالعههای گذشته برمیآید که در جمهوری اسلامی ایران، بر اساس مفاهیم چندبعدی، آمادگیهای تحصیلی در زمینههای مختلف حسی، جسمی، هوشی و رفتاری با تکیه بر خردهمقیاسهای مختلف استدلال تصویر، تشخیص دیداری - فضایی، حل مسئله، خردهمقیاس واژگان، مقیاس اطلاعات، دانش ریاضی و استدلال دانش کمی و مقیاس فراخنای ارقام و ... در دو مرحلۀ غربالگری و تخصصی دانشآموزان ارزیابی میشوند (کمالی، 1392).
در این راستا، ارزیابی بینالمللی توسعه و یادگیری اولیۀ کودکان (IDELA)[7] در کشور برزیل نوعی ابزار ارزیابی نوآورانه و کمهزینه برای کودکان پیشدبستانی است که به منظور تشخیص آمادگی ورود به مدرسه، رشد حرکتی، مهارتهای پیشنیاز، شمارش اولیه، سواد اولیه و رشد اجتماعی و عاطفی کودک را ارزیابی میکند. این ابزار از 26 آیتم، علاوه بر 4 حوزۀ ویژه و 2 حوزۀ رشد اضافی (خودتنظیمی و عملکردهای اجرایی) تشکیل شده است (Shavitt et al., 2022). از این ابزار برای ارزیابی بینالمللی توسعه و یادگیری اولیۀ مهارتهای رشدی و آمادگی مدرسۀ کودکان پیشدبستانی در برزیل استفاده شده است (Pisani et al., 2015).
علاوه بر این، در اتیوپی نیز، به منظور ارزیابی توسعۀ بینالمللی و یادگیری اولیه، ابزاری طراحی شده است که آمادگی کودکان برای ورود به مدرسه را در چهار حوزۀ شمارش اولیه، سواد اولیه، رشد اجتماعی - عاطفی و رشد حرکتی ارزیابی میکند (Wolf et al., 2017).
ارزیابی کودکان در ایالاتمتحدۀ آمریکا به منظور تشخیص و پشتیبانی از سلامت جسمی و روانی و همچنین، آمادگی تحصیلیشان توسط مدرسه و نظام آموزشی در محدودۀ سنی 5 تا 7 سال انجام میشود. در زیر، توضیحاتی در رابطه با این ارزیابیها آورده شده است:
ارزیابی سلامت جسمی و پزشکی را به صورت دورهای انجام میدهند. این ارزیابی شامل بررسیهای دندانپزشکی، بیناییسنجی، شنواییسنجی و سلامت عمومی میشود. واکسنهای مورد نیاز برای حفظ سلامت کودکان به طور منظم تطبیق داده میشوند. ارزیابی سلامت روانی به صورت مشاورۀ تحصیلی انجام میشود. همچنین، ارزیابی آمادگی تحصیلی انجام میشود که شامل بررسی توانایی کودک در حوزههایی مختلف همچون زبان، ریاضی، حسابرسی و مهارتهای اجتماعی میشود. در ضمن، آمادگی تحصیلی از طریق ارزیابی مراقبتهای پیشتحصیلی سنجش میشود که شامل بررسی توانایی کودک در زمینۀ حسابرسی اجتماعی و مهارتهای اجرایی هستند. در کل، ارزیابی کودکان در مراحل پیشدبستانی و سن ورود به مدرسه با همکاری معلمان، مشاوران تحصیلی و کارکنان پزشکی مدرسه انجام میشود. این برنامههای ارزیابی به منظور ارتقای رشد جسمی و روانی کودکان، تشخیص مشکلات و ایجاد فرصتهای مناسب برای دانشآموزان اجرا میشوند (Józsa et al., 2021)؛ از این رو، با توجه به مورد غفلت قرار گرفتن مهارتهای پیشنیاز یادگیری در سنجش آمادگی دانشآموزان برای ورود به دبستان، هرگونه تلاشی برای سنجش آمادگی تحصیلی در این کشورها و ارزیابی و شناخت مهارتهای تحصیلی آنان، میتواند به کشف موانع احتمالی در مسیر نظام آموزشی کمک و وضعیت تحصیلی دانشآموزان در مقاطع آتی را پیشبینی کند (Nicole, 2021). همچنین، توجه به نظام آموزشی کشور و ارتقای وضعیت آن میتواند عاملی اساسی در دستیابی به توسعۀ پایدار باشد که در نهایت، همۀ افراد جامعه از پیامدهای مثبت آن برخوردار میشوند (Milovantseva et al., 2018).
بنابراین، با توجه به اینکه سنجش آمادگی تحصیلی در دورۀ پیشدبستانی و در بدو ورود به دبستان امری مهم تلقی میشود که در نظام تحصیلی کشور افغانستان کمتر مورد توجه قرار گرفته است، نبود این برنامه از جملۀ چالشهای عمدۀ نظام آموزشی این کشور است؛ این در حالی است که مرور ادبیات پژوهش حاکی از توجه روزافزون کشورهای توسعهیافته به مرحلۀ اساسی گذار از دورۀ پیشدبستانی به دورۀ دبستان و لزوم سنجش آمادگی تحصیلی دانشآموزان برای ورود به مدرسه و همچنین، تخصیص بودجههای کلان برای تحقق بخشیدن به این امر اساسی است؛ از این رو، با توجه به نبود ابزاری استاندارد و متناسب با فرهنگ جامعۀ افغانستان، موضوع اساسی پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان در شهر کابل افغانستان است. به عبارت دیگر، این پژوهش به دنبال کشف مؤلفههای آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به مدرسه در کشور افغانستان و ساخت و بررسی روایی و پایایی این آزمون است.
روش پژوهش
پژوهش حاضر با توجه به هدف و ماهیت پژوهش، از روش آزمونسازی و روانسنجی استفاده کرده است. برای این منظور، 100 مقالۀ علمی پژوهشی مرتبط با موضوع پژوهش از 15 منبع معتبر داخلی و خارجی همچون SID،Magiran ، Irandoc، Ira medex و همچنین، PubMed، Springer، ProQuest، Scopus، Elsevie و Cochrane جمعآوری و بررسی شدند. آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان در کشور ایران و چند کشور دیگر نیز بررسی شد. پس از بررسی اولیۀ مقالهها و آزمونها، تعداد 34 مقاله که معیار ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و تحلیل شدند. این معیارها عبارت بودند از: ارتباط موضوعی با مهارتهای موردنیاز برای ورود به مدرسه، سنجش آمادگی مهارت شناختی و تحصیلی در کودکان پیش از ورود به دبستان و همچنین، اشاره به یک یا چند مهارت پیشنیاز ورد به دبستان مانند مهارت اجتماعی، مهارت تحصیلی، مهارت شناختی یا مهارت زبانی. در نهایت، 10 مؤلفه به منظور تشخیص توانایی آمادگی تحصیلی کودکان و ساخت آزمون جدید توسط گروه پژوهش کشف شدند که عبارت بودند از: استدلال عددی، توجه و حافظه، تکمیل تصاویر (بازی چی گم شده)، استدلال کمی، بازیابی زبانی و عددی، تداعی بازی، تکرار جمله و عدد، استدلال دیداری - فضایی، حل مسئله (بازی به هم وصل کردن)، مهارت دیداری - حرکتی. سپس، برای هر مؤلفه، تعدادی مناسب پرسش طراحی شدند. پس از بررسی نهایی، پرسشهای مطرحشده توسط متخصصان روانشناسی و تعلیموتربیت کودک ایران و افغانستان برای سنجش تأیید نهایی شدند. سپس، آزمون به صورت آزمایشی بر روی 15 کودک ساکن کشور افغانستان در سال 1402 اجرا شد و پس از حذف، تعدیل آزمون نهایی آماده شد.
جامعه، روش نمونهگیری و حجم نمونه: امعۀ پژوهش حاضر شامل عمدۀ کودکان 5 تا 7ساله آمادۀ رفتن به مدرسه در شهر کابل بود که 290 نفر شامل 155 دختر و 135 پسر را در بر میگرفت. به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، در سه ناحیه که شامل ناحیههای 11، 13 و 15 شهر کابل بودند، با مراجعه به مراکز آموزشوپرورش، اعضای نمونه انتخاب شدند. پس از آن، آزمون آمادگی تحصیلی اجرا شد و سپس، دادههای بهدستآمده از نظر آماری تجزیه و تحلیل شدند. گفتنی است، در این پژوهش، ملاحظههای اخلاقی همچون تأکید بر اصل محرمانه بودن اطلاعات و توقف آزمون در صورت عدم تمایل کودک رعایت شدند (همچنین، گرفتن کد اخلاق از دانشگاه اصفهان IR.UI.REC.1401.117).
ابزار پژوهش: در بخش کیفی پژوهش، اسناد منابع معتبر داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش بررسی شدند. آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان در کشورهای مختلف بررسی شد. پس از بررسی اولیۀ مقالهها (100 مقالۀ پژوهشی و علمی) و آزمونها، 34 مقاله که معیار ورود به پژوهش را دارا بودند انتخاب و تحلیل شدند. در نهایت، 10 مولفه به منظور تشخیص توانایی آمادگی تحصیلی کودکان و ساخت آزمون جدید کشف شدند. سپس، برای هر مؤلفه، تعدادی مناسب پرسش طراحی شدند. پس از بررسی نهایی، پرسشهای مطرحشده توسط متخصصان روانشناسی و تعلیموتربیت کودک ایران و افغانستان برای سنجش تأیید نهایی شدند.
در بخش کمی پژوهش، از ابزار ساختهشدۀ «آزمون سنجش آمادگی تحصیلی کودکان کشور افغانستان» استفاده شد. این آزمون شامل 10 مؤلفه: استدلال عددی، توجه و حافظه، تکمیل تصاویر (بازی چی گم شده)، استدلال کمی، بازیابی، تداعی بازی، تکرار جمله و عدد، استدلال دیداری - فضایی، حل مسئله (بازی به هم وصل کردن)، مهارت دیداری – حرکتی بود. پرسشهای آزمون سنجش آمادگی تحصیلی توسط متخصصان روانشناسی و تعلیموتربیت، مربیها و معلمان کشور افغانستان، با توجه به زبان و فرهنگ از لحاظ تناسب با کودکان کشور افغانستان، بررسی شدند. به منظور ارزیابی نمرههای آزمون، برای جواب درست هر پرسش، (1) نمره و برای جواب اشتباه پرسش، (0) نمره در نظر گرفته شد. برای ارزیابی و تعیین روایی محتوای سازه از روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ و دونیمه کردن آزمون استفاده شد. نتایج روایی و پایایی در جدولهای (1) تا (4) آورده شده است.
روش اجرا و تحلیل دادهها: برای اجرای پژوهش، ابتدا با دست داشتن معرفینامهای از دانشگاه اصفهان و پس از طی مراحل اداری، مراجعه و هماهنگی برای اخذ مجوز از مراجع ذیربط مقامات وزارت آموزشوپرورش افغانستان، طی پیشنهادی به ریاست عمومی مکاتب (مدارس) شهر کابل و حوزههای تعلیمی در سه ناحیۀ شهر کابل که شامل 11، 13 و 15 میشدند، با هدف ساخت و اعتباریابی آزمون سنجش آمادگی کودکان آمادۀ رفتن به مدرسه برای کودکان 5 تا 7ساله، به مدارس منتخب مراجعه شد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادههای جمعآوریشده، از شاخصهایی همچون میانگین، انحراف معیار، روایی محتوا و روایی سازه (روش تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شد. همچنین، در این پژوهش، برای سنجس پایایی آزمون از روش ضریب آلفای کرونباخ و دونیمه کردن آزمون استفاده شد. پس از هماهنگیهای لازم در محیطی آرام، آزمون سنجش آمادگی تحصیلی مطابق دستورالعمل روی کودکان مشارکتکننده به مدت 20 تا 25 دقیقه اجرا شد.
یافتههای پژوهش
بر اساس اطلاعات جمعیتشناختی بهدستآمده از آزمودنیهای پژوهش، تعداد 155 دختر و 135 پسر، بهترتیب 4/53 درصد و 6/46 درصد از جمعیت را تشکیل میدادند. علاوه بر این، بررسی سطح سواد پدران آزمودنیها نشان داد 1/3 درصد پدران بیسواد، 6/27 درصد دارای مدرک دیپلم، 2/7 درصد دارای مدرک فوقدیپلم، 7/51 درصد دارای مدرک لیسانس و 3/10 درصد دارای مدرک فوقلیسانس بودند. همچنین، 3/10 درصد از مادران آزمودنیها بیسواد، 6/58 درصد آنها دارای مدرک دیپلم، 3/8 درصد دارای مدرک فوقدیپلم، 4/21 درصد دارای مدرک لیسانس و 4/1 درصد دارای مدرک فوقلیسانس بودند. در ادامه، در جدول (1)، مهارتهای سنجیدهشده در آزمون آمادگی تحصیلی کودکان برای ورود به دبستان در شهر کابل توصیف میشوند.
جدول 1: میانگین و انحراف معیار مؤلفههای آمادگی تحصیلی
Table1: The mean and standard deviation of School Readiness Components
ردیف |
متغیر |
میانگین |
انحراف معیار |
خطای استاندارد میانگین |
1 |
توجه و حافظه |
02/14 |
85/1 |
109/0 |
2 |
تکمیل تصاویر |
55/7 |
89/0 |
052/0 |
3 |
استدلال کمی |
91/17 |
05/1 |
061/0 |
4 |
بازیابی کلمات و اعداد |
60/9 |
83/0 |
049/0 |
5 |
استدلال عددی |
94/7 |
27/0 |
016/0 |
6 |
تداعی بازی |
64/6 |
99/0 |
058/0 |
7 |
تکرار جمله و عدد |
90/5 |
77/0 |
045/0 |
8 |
استدلال دیداری - فضایی |
71/11 |
03/1 |
060/0 |
9 |
حل مسئله |
56/10 |
01/1 |
059/0 |
10 |
مهارت دیداری - حرکتی |
98/4 |
13/0 |
01/0 |
جدول (1) شامل میانگین، انحراف معیار و خطای استاندارد میانگین مؤلفههای آمادگی تحصیلی است. در ادامه، به منظور بررسی روایی سازۀ آزمون، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد که نتایج آن تحت عنوان شاخصهای کلی برازش در جدول (2) گزارش شده است.
جدول 2: شاخصهای ارزیابی مدل عاملی مؤلفههای آمادگی تحصیلی
Table 2: Indices of the Factorial Model Evaluation for School Readiness Components
ردیف |
مؤلفهها |
درجۀ آزادی |
کای اسکوئر نسبی |
شاخص برازش تطبیقی |
شاخص برازش تطبیقی مقتصد |
ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد |
1 |
استدلال عددی |
8 |
35/3 |
98/0 |
90/0 |
090/0 |
2 |
توجه و حافظه |
84 |
29/2 |
92/0 |
89/0 |
066/0 |
3 |
تکمیل تصاویر |
17 |
18/2 |
97/0 |
94/0 |
064/0 |
4 |
استدلال کمی |
61 |
66/4 |
91/0 |
83/0 |
093/0 |
5 |
بازیابی کلمات و اعداد |
30 |
82/2 |
95/0 |
90/0 |
079/0 |
6 |
تداعی بازی |
10 |
016/1 |
99/0 |
97/0 |
007/0 |
7 |
تکرار جمله و عدد |
6 |
95/2 |
98/0 |
93/0 |
082/0 |
8 |
استدلال دیداری - فضایی |
44 |
84/1 |
96/0 |
92/0 |
054/0 |
9 |
حل مسئله |
30 |
01/1 |
98/0 |
96/0 |
007/0 |
10 |
مهارت دیداری - حرکتی |
5 |
01/0 |
1 |
1 |
001/0 |
بر اساس جدول (2)، شاخصهای ارزیابی کلیت مدل عاملی بیانگر آن هستند که برازش دادهها به مدل برقرار است. همۀ شاخصهای ارزیابی کلیت مدل عاملی، با مدنظر قرار دادن مقادیر مطلوب برای این شاخصها، بر مطلوبیت مدل عاملی مؤلفههای استدلال عددی، توجه و حافظه، تکمیل تصاویر، استدلال کمی، بازیابی، تداعی بازی، تکرار جمله و عدد، استدلال دیداری – فضایی، حل مسئله (بازی به هم وصل کردن) و مهارت دیداری - حرکتی دلالت دارند. در ادامه، در جدول (3)، بار عاملی هر یک از واحدهای مفهومی این مؤلفهها بررسی میشود.
جدول 3. ماتریس همبستگی بین عاملها
Table 3: Correlation matrix between factors
|
|
استدلال عددی |
توجه حافظه |
تکمیل تصاویر |
استدلال کمی |
بازیابی کلمات و اعداد |
تداعی بازی |
تکرار جمله و عدد |
استدلال دیداری - فضایی |
حل مساله |
مهارتهای دیداری - حرکتی |
|
1 |
استدلال عددی |
1 |
152/0** |
077/0 |
124/0 * |
168/0** |
026/0- |
104/0 |
292/0** |
093/0 |
028/0- |
|
2 |
توجه حافظه |
|
1 |
037/0 ** |
22/0 ** |
24/0 ** |
24/0 ** |
42/0 ** |
22/0 ** |
25/0 ** |
088/0 |
|
3 |
تکمیل تصاویر |
|
|
1 |
18/0 ** |
16/0 ** |
31/0 ** |
20/0 ** |
17/0 ** |
17/0 * |
006/0- |
|
4 |
استدلال کلامی |
|
|
|
1 |
021/0 |
077/0 |
45/0** |
031/0- |
13/0 * |
015/0 |
|
5 |
بازیابی |
|
|
|
|
1 |
14* |
015/0** |
10/0 |
12/0 |
064/0 |
|
6 |
تداعی بازی |
|
|
|
|
|
1 |
065/0 |
10/0 |
097/0 |
059/0 |
|
7 |
تکرار جمله و عدد |
|
|
|
|
|
|
1 |
20/0 ** |
23/0 ** |
018/0 |
|
8 |
استدلال دیداری - فضایی |
|
|
|
|
|
|
|
1 |
055/0 |
117/0 * |
|
9 |
حل مسئله |
|
|
|
|
|
|
|
|
1 |
057/0- |
|
10 |
مهارت دیداری - حرکتی |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
1 |
|
جدول (3) ماتریس همبستگی بین عوامل یا مؤلفههای آزمون سنجش آمادگی ورود به دبستان کشور افغانستان را نشان میدهد. ضرایب همبستگی بین عوامل مثبت و معنادار هستند و نشان از همگنی درونی میان بیشتر عوامل دارند. در ادامه، پایایی آزمون به روشهای آلفای کرونباخ و دونیمه کردن ارزیابی شد که نتایج آن در جدول (4) ارائه شده است.
جدول 4. پایایی آزمون سنجش آمادگی تحصیلی
Table 4: Reliability of the School Readiness Assessment Test
ردیف |
متغیر |
مقدار آلفا |
دونیمه کردن |
1 |
استدلال عددی |
892/0 |
885/0 |
2 |
توجه و حافظه |
96/0 |
94/0 |
3 |
تکمیل تصاویر |
78/0 |
82/0 |
4 |
استدلال کمی |
92/0 |
89/0 |
5 |
بازیابی |
74/0 |
71/0 |
6 |
تداعی بازی |
79/0 |
68/0 |
7 |
تکرار جمله و عدد |
80/0 |
78/0 |
8 |
استدلال دیداری - فضایی |
94/0 |
93/0 |
9 |
حل مسئله |
94/0 |
86/0 |
10 |
مهارت دیداری - حرکتی |
91/0 |
91/0 |
|
کل |
96/0 |
77/0 |
نتایج جدول بالا نشان میدهد پایایی آزمون سنجش آمادگی تحصیلی به روش آلفای کرونباخ برای کل مؤلفههای استدلال عددی، توجه و حافظه، تکمیل تصاویر، استدلال کمی، بازیابی، تداعی بازی، تکرار جمله و عدد، استدلال دیداری - فضایی، حل مسئله و مهارت دیداری - حرکتی بیشتر از 7/0 بود؛ از این رو، آزمون یادشده از پایایی قابل قبولی برخوردار است. همچنین، پایایی این آزمون به روش دونیمه کردن برای نمرۀ کل و ابعاد توانایی استدلال عددی، توجه و حافظه، تکمیل تصاویر، استدلال کمی، بازیابی، تداعی بازی، تکرار جمله و عدد، استدلال دیداری - فضایی، حل مسئله، مهارت دیداری - حرکتی بیشتر از 7/0 است؛ از این رو، آزمون سنجش آمادگی تحصیلی یادشده از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
بحث و نتیجهگیری
در تبیین نتایج اعتباریابی آزمون بخش آمادگی ورود به دبستان کشور افغانستان، میتوان گفت علاوه بر شاخصهای آماری، به ملاحظههای مربوط به زبان و فرهنگ کودکان کشور افغانستان توجهی ویژه شده است. برای این منظور، در طراحی و ساخت تکتک پرسشها، استفاده از عکسها، جملهها و عبارتهای دارای بار فرهنگی و زبانی مناسب توسط روانشناسان و متخصصان تعلیموتربیت، مربیها و معلمان و حتی خانوادهها مورد توجه قرارگرفته است. همچنین، نتایج نشان داد 10 مؤلفۀ کشفشده در آزمون
سنجش ورود به مدرسههای افغانستان با آزمون جمهوری اسلامی ایران، آزمون توانایی شناختی، تحقق یافتهاند. این یافته نشان داد میتوان برای هدف ساخت و هنجاریابی آزمون ادراک دیداری به منظور تشخیص توانایی شناختی دانشآموزان پیشدبستانی کاری از پیش برد؛ این آزمون از پنج بخش تشکیل شده است که شامل تشخیص اشیای همقافیه، درک اعداد از تصویر، نوشتن و نقاشی مانند الگو، ارتباط تصاویر و حافظۀ دیداری هستند (غلامی توران پشتی، 1398).
نتایج پژوهش حاضر با نتایج یافتههای پژوهشهای رامادینی و ناسوشن[1] (2022)، رومانو[2] و همکاران (2010)، امینیپور (1397)، رسولیان و همکاران (1399)، فدیلی و مریاتی[3] (2022)، کرکر[4] و همکاران (2023)، ملوی و شاخنر[5] (2019)، حسینعلیزاده و همکاران (1398) و کمالی (1392) همسو است.
همچنین، نتایج این پژوهش با آزمونهایی که در کشورهای مختلف جهان ساخته و اعتباریابی شدهاند، از جمله کشور ایران (آزمون تشخیص اشیای همقافیه، درک اعداد از تصویر، نوشتن مانند الگو و ارتباط تصاویر و حافظۀ دیداری) همسو است و همخوانی دارد؛ اما از نظر تعداد مؤلفهها و خردهمقیاسهای این آزمون با آن کشور متفاوت است. همچنین، این آزمون با آزمونهای کشور برزیل (Shavitt et al., 2022) و اتیوپی (Wolf et al., 2017) در 4 حوزه همخوانی دارد؛ اما در 2 حوزۀ مشخص تفاوت دارد که شامل خودتنظیمی و عملکردهای اجرایی هستند.
از نتایج پژوهش کشور امریکا، کانادا و سایر کشورها در بخش ارزیابی آمادگی سلامت و آمادگی تحصیلی اینگونه به نظر میرسد که باید به حوزۀ سلامت جسمی و روانی و آمادگی تحصیلی کودکان قبل از ورود به دبستان توجه شود تا دانشآموزان در ابعاد مختلف جسمی و روانی و مهارتهای پیشنیاز تحصیلی در مدرسه آمادگی لازم را داشته باشند (Nicole, 2021). نتایج پژوهش امریکا با نتایج پژوهش حاضر همسو است؛ اما نحوۀ اجرا و تطبیق برنامههای سنجش سلامت جسمی و آمادگی تحصیلی به سطوح تسهیلات و امکانات منابع همان کشورها بستگی دارد. علاوه بر این، در طراحی و ساخت این آزمون، به عوامل اثرگذار دیگری از جمله جنسیت، سن، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، مشخصات خانوادگی، تحصیلات والدین، شغل پدر و مادر، محل سکونت فعلی و اصلی با تفکیک شهر یا روستا نیز توجه شده است.
در تبیین نتایج مربوط به روایی و پایایی آزمون، میتوان گفت علاوه بر توجه به مشخصات آماری، در ساخت این آزمون نوآوریهایی نیز به کار رفتهاند تا در ساخت آزمون تصویری به ملاحظههای فرهنگی و زبانی کودکان افغانستان توجه ویژه شود؛ به این ترتیب که در انتخاب پرسشها، عبارتها، تصاویر و عکسها به زبان و فرهنگ کشور افغانستان توجه شده است. در نهایت، با توجه نتایج بررسی پژوهشهای گذشته و این پژوهش، میتوان گفت از میان مؤلفههای آزمون در بخش خردهمقیاسهای آزمون در حوزۀ شناختی، به استدلال کمی و توجه و حافظه و حل مسئله توجه ویژه شده است. همچنین، گفتنی است در ساخت آزمون سنجش آمادگی تحصیلی، نظر به وضعیت فرهنگی و امکانات و منابع موجود برای کودکان کشور افغانستان و اوضاع و شرایط این کشور، برای انجام پژوهشها و بهبود شرایط لازم است اقدامات مورد نیاز انجام شوند.
از محدودیتهای این پژوهش میتوان به چندفرهنگی و چندزبانی بودن، فقر و نبود امنیت و امکانات در کشور افغانستان اشاره کرد که اجرای پژوهش را بعضاً با مشکل و تحدید مواجه میکردند. از دیگر محدویتهای پژوهش حاضر این بود که بیشتر کودکان تحت سنجش به لهجههای متفاوت صحبت میکردند و باید سعی میشد تا از کلمهها و تصاویری استفاده شود که برای همۀ کودکان کشور افغانستان آشنا باشند.
پیشنهاد میشود با توجه به مناسب بودن شاخصهای روایی و پایایی آزمون سنجش ورود به مدرسه در کشور افغانستان، وزارت آموزشوپرورش افغانستان از این آزمون برای بخش ورود به دبستان استفاده کند. همچنین، با اجرای این آزمون، وزارت آموزشوپرورش افغانستان میتواند یک برنامۀ مداخلۀ زودهنگام را برای کودکان دارای مشکلات رشدی، حرکتی، زبانی، یادگیری و ... طراحی و اجرا کند.
این مقاله بخشی از رسالۀ دکتری نویسندۀ اول است که در رشتۀ روانشناسی و آموزش کودکان با نیازهای خاص و با کد اخلاق (با شمارۀ IR.UI.VEC.1041117) در دانشگاه اصفهان به تصویب رسیده است. همچنین، در این پژوهش، بر اساس کدهای اخلاقی، اصل رازداری و محرمانه بودن اطلاعات در نظر گرفته شده است.
نقش هر یک از نویسندگان: در انجام طرح ایدهپردازی، نگارش این مقاله توسط نویسندۀ یکم و تحت راهنمایی و نظارت نویسندۀ دوم و سوم انجام شده است.
حامی مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی مؤسسه یا فردی مشخص انجام شده است.
تعارض منافع
نویسندگان اعلام میدارند گزارش این پژوهش کاملاً شفاف است و هیچگونه تضاد منافع در نتایج آن وجود ندارد.
سپاسگزاری و قدردانی
از تمامی کسانی که صبورانه ما را در انجام این پژوهش و اجرای آزمون سنجش آمادگی کودکان یاری کردند، به ویژه مسئولان ادارههای آموزشی و تحصیلی، معلمان، والدین کودکان و تمام دوستان همکار که در این عرصه با ما همکاری کردند، سپاسگزاریم.
[1] Ramadhini & Nasution
[2] Romano
[3] Fadillah & Mariyati
[4] Kerker
[5] Meloy & Schachner
1 ready to enter element tarry school
4 Social and Emotional development
5 Cognitive abilities
[6] Wechsler Intelligence Scale for Children