نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عادل زاهد بابلان، دانشیار مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
2 دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
3 دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته تحقیقات آموزشی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The aim of this study was to investigate the role of the life quality in school and academic self-concept on their academic engagement in Salasbabajani fifth and sixth grade students. The research method was descriptive correlational (path analysis). The population of the study consisted of all students in fifth grade and sixth grade (420) in Salas Babajany. Using Stratified random sampling method, 210 subjects (100 males and 110 females) were selected. Quality of Life School Questionnaire, academic Self-concept and academic engagement was used to collect data. The results of the analysis showed that school life quality, directly (β=0/519) and indirectly (β=0/519) through academic self-concept affects. Also, academic self-concept directly (β=0.347) effect on academic engagement. The best way to predict the academic engagement direction path of the quality of life school to academic engagement. Therefore, it can be concluded that school life quality and academic self-concept are significant variables in relation to students' academic engagement.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
اشتیاق تحصیلی دانشآموزان سازهای است که برای یادگیری بسیار مهم است؛ تاجاییکه آن را یک عامل مهم یادگیری میدانند (زینگیر[1]، 2008). اشتیاق تحصیلی بهمیزان انرژیای که یک فراگیر برای انجام کارهای تحصیلی خود صرف میکند و نیز میزان اثربخشی و کارایی حاصلشده اطلاق میشود (نعامی و پیریایی، 1391)؛ «اشتیاق تحصیلی» همچنین باعث مشارکت مؤثر در فعالیتهای مدرسه، شرکت در فعالیتهای کلاسی، سازگاری با فرهنگ مدرسه و رابطة مناسب با معلمان و سایر دانشآموزان میشود (شاری، یوسف، غزالی، اوسمان، داژیر[2]، 2014). مدل بلومنفیلد و پاریس[3] (2004) اشتیاق تحصیلی را دارای سه بعد میداند: 1. رفتاری (رفتارهای مثبت، انجامدادن تکالیف درسی، مشارکت در فعالیتهای فوق برنامة درسی مدرسه که برای سازگاری روانی اجتماعی و پیشرفت دانشآموز مفیدند)؛ 2. عاطفی (احساسات، علایق، ادراکات و نگرشهای دانشآموز دربارة مدرسه) و 3. شناختی (نیروگذاری روانشناختی دانشآموزان در امر یادگیری و کاربرد راهبردهای خودتنظیمی آن هاست). اشتیاق تحصیلی در پیشرقت تحصیلی، ارتقای تحصیلی دانش آموزان، کاهش رفتارهای پرخطر در مدارس نقش عمدهای دارد (جنیفر، فردریک[4]، 2015)؛ زیرا تعهد دانشآموز در زمینة اهداف آموزشی و درگیرساختن او را با تکالیف بیشتر میکند (بشرپور، عیسیزادگان، زاهد بابلان، احمدیان، 1392). دانـشآمـوزانی کـه اشتیاق تحصیلی دارند، توجه و تمرکز بیشتری بر مسائل و موضوعات با هدف یادگیری دارند، به مقـررات مدرسـه تعهـد بیشـتری نشـان میدهنـد، از انجـام رفتارهای ناسازگارانه و نامطلوب اجتناب میکنند و در آزمـونهـا عملکـرد بهتـری دارنـد (مسلش، اسکافیلی و لیتر،2001). در مقابل، فقدان اشتیاق به مدرسه پیامدهایی جدی مانند پیشرفت نکردن در مدرسه، تمایل به رفتارهای انحرافی و خطر ترک تحصیل را در پی دارد (وانگ، هولکامبی[5]، 2010).
اشتیاق تحصیلی با استراتژیهای موفقیت دانشآموزان در پیوند است؛ زیرا باعث افزایش خوشبینی تحصیلی میشود و همچون پیشبینی قوی از اشتیاق در فعالیتهای مدرسه عمل میکند (سالماآرو ، تولوانان، نارمی[6]،2009). تأثیرات مثبت اشتیاق تحصیلی بر درگیرساختن دانشآموزان در فعالیتهای تحصیلی و افزایش میزان تلاش آنها (سالماآرو، تولوانان، نارمی،2009، اونیل، بلانس، اسکافلی[7]،2011) و عوامل مؤثر بر آنها ضرورت مطالعة آن را ایجاب میکند.
از جمله متغیرهایی که بر اشتیاق دانشآموزان به مدرسه و مشارکت بیشتر در فعالیتهای مدرسه تأثیرگذار است، ادراکات و تجارب شخصی افراد از زندگی در محیطهای مختلف و به تبع آن مدرسه است (بولند، 1995، ترجمه عباسی، 1385). مفهوم کیفیت زندگی، موضوعی چالشبرانگیز شامل ارزیابی و ادراک افراد از وضعیت زندگی و بافت فرهنگی و نظام ارزشی ارتباطی این عوامل با انتظارات، اهداف، معیارها و علایق شخصی است (کارشکی، مؤمنی، قریشی، 1393). کیفیت زندگی در مدرسه سازهای است که در دهة اخیر بهدلیل اهمیت آن در زندگی دانشآموزان سخت بدان توجه شده است (پارک، 2000) و به عنوان بهزیستی و رضایت کلی دانشآموزان از تجارب مثبت و منفی کسبشده که ریشه در فعالیتهای درونمدرسهای دارند تعریف شده است (کارشکی، مومنی، قریشی، 1393). این تجارب مثبت و منفی سازندة ادراک کلی دانشآموز از میزان رفاه، بهزیستی و رضایت کلی وی از زندگی درون مدرسهای است و بیانگر سطح رضایت از زندگی روزانة او در مدرسه است (آینلی و بورک[8]،1992). بررسیها نشان میدهد که همبستگی معناداری بین کیفیت زندگی ادارکشدة دانشآموزان از زندگی درونمدرسهای با رضایت و نگرششان به مدرسه و همچنین روابط آنان با معلم و همسالان و پیشرفت وجود دارد. همچنین پژوهشگران دریافتهاند که کیفیت زندگی دانشآموزان در مدرسه با ماندگاری آنها در مدرسه، نگرش آنها دربارة مدرسه رفتن، موفقیت تحصیلی، سطوح پیشرفت تحصیلی، پذیرش مسئولیت و تعهد در قبال تکالیف مدرسه و بروز نابههنجاری در مدرسه ارتباط دارد(آینلیوبورک، 1992). کیفیت زندگی در مدرسه با احساس تعلق به مدرسه، مشارکت بیشتر در تکالیف و امور مدرسه، انگیزة بسیار برای فراگیری مطالب درسی، نگرش مثبت به مدرسه و رابطة صمیمیتر و بهتر دانشآموزان با معلم و سایر همسالان و سلامت جسمی و روانی رابطه دارد (روک، فین[9]،1998). تحقیقات پیشین نیز این رابطه را تأیید کردهاند. کاسترل اوغلو و کاسترل اوغلو (2015) نشان دادهاند که بین کیفیت زندگی در مدرسه و انگیزش تحصیلی رابطة مثبت و معنیدار وجود دارد و کیفیت زندگی در مدرسه و مؤلفههای آن پیشبینیکنندة انگیزش تحصیلی است. پژوهش وانگ و اسکیل[10] (2013) نشان میدهد که ادراک دانشآموزان از موقعیت مدرسه و انگیزش پیشرفت آنان پیشبین معنیدار اشتیاق تحصیلی هستند. پژوهش گونژ و کازو[11] (2015) نیز ثابت کرده است که محیط مدرسه و امکانات تکنولوژیک آن بر اشتیاق تحصیلی (رفتاری، شناختی و عاطفی) تأثیر دارد.
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان خودپندارة تحصیلی (برایان و همکاران، 2014، گونژ و کازو ، 2015) است. در طول دو دهة گذشته خودپنداره یک رفتار انگیزشی مهم و تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیل افراد دانسته شده است (بندورا، 1997). خودپنداره یک مفهوم کلی است که بهمعنای تصورات فرد از تواناییها و قابلیتها و محدودیتهای اوست. این تصور زمینههای مختلف مربوط به عملکرد را دربر میگیرد. بخشی از خودپنداره، خودپندارة تحصیلی است که در رفتار دانشآموزان تأثیر بسزایی دارد. خودپندارة تحصیلی به ادراک دانشآموز از شایستگی او دبابرة یادگیری آموزشگاهی اشاره میکند (خجسته مهر، عباس پور، کرایی و کوچکی، 1391) و بهمعنی تلقی خود از قابلیتها و محدودیتهای تحصیلی است که نقش مهمی در فهم یادگیری دانشآموزان و رشد و موفقیت آنها در مدرسه دارد (مارتین و همکاران[12]، 2015).درواقع خودپندارة تحصیلیِ قوی، پیامدهای آموزشی زیادی برای دانشآموزان دارد و بهطور مثبت موفقیت تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند (مارش و مارا[13]،2008). پکران و همکاران (2011) خود پندارة تحصیلی را فرایند شکلگیری ارزشیابی از خودپنداره و متأثر از تجارب ارزشیابی دانشآموزان و تفسیر محیط آموزشی تعریف کردهاند. خودپندارة تحصیلی در سالهای اولیه تحصـیل بهتـدریج شکل میگیرد و بهمرور، فرد تصورّی مثبت یا منفی از خودش در امر تحصیل را تحت عنوان خودپندارة تحصیلی شکل میدهد (یارمحمدی، قنادی، مقامی، 1391). افردای که در انجام کارهای تحصیلی خود را مطمئنتر و توانمندتر میدانند در مقایسهبا دیگران از خودپندارة تحصیلی زیادی برخوردار هستند و بالطبع چنین خودپندارهای باعث رشد و پیشرفت تحصیلی فرد و بروزنیافتن هیجانات منفی او میشود (بیابانگرد، 1384). بهایندلیل که دانشآموزان بیشتر وقت خود را در مدرسه میگذرانند، دائماً در معرض تعاملات اجتماعی قرار گرفته و ارزیابی میشوند. این ارزیابیها چه مستقیم و چه غیرمستقیم تأثیرات خود را بر شخص میگذارند و از لابهلای این ارزشیابیهاست که فرد تصورّی از وضعیت تحصیلی خود به دست میآورد. پژوهشهای پیشین در این زمینه از رابطة بین خودپندارة تحصیلی و اشتیاق تحصیلی حمایت کردهاند. پژوهش ناتریلا، کاتن، لونکا[14] (2015) نشان میدهد که احساس شایستگی در انجام کارهای تحصیلی و خوشبینی باعث افزایش اشتیاق تحصیلی میشود. تحقیق هانگ[15] (2011) و مارش و مارتین (2011) نشان میدهد که خودپندارة تحصیلی و موفقیت تحصیلی رابطة متقابلی با هم دارند. دانشآموزان با خودپندارة تحصیلی زیاد به تلاش بیشتر برای کسب موفقیتهای تحصیلی بیشتری تمایل دارند (هاگت و همکاران[16]، 2009، مارش و مارتین، 2011، مولر و مارش[17]، 2013). برایان و همکاران[18] (2014) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدهاند که خودپندارة تحصیلی پیشبینیکنندة اشتیاق تحصیلی دربارة مدرسه است. کادیما، دامن، ورسچورن و بویز[19] (2015) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتهاند که خودتنطیمی بیشتر دانشآموزان و روابط نزدیک آنها با معلم، پیشبینیکنندة اشتیاق تحصیلی دانشآموزان است. پرنس و نوریس[20] (2014) نشان دادهاند که خودپندارة تحصیلی پیشبینیکنندة موفقیت دانشآموزان در مدرسه است. هانگ (2011) نشان میدهد که میان خودپندارة تحصیلی و موفقیت در مدرسه رابطه وجود دارد. گوای، راتل، روی، لیتالین[21] (2010) گفتهاند که خودپندارة تحصیلی از طریق میانجی انگیزش تحصیلی با موفقیت تحصیلیِ خوب، رابطة مستقیم و مثبت دارد.
بنابراین باتوجهبه اینکه دانشآموزان زمان بسیارزیادی از زندگی خود را در مدرسه صرف میکنند و همچنین در آینده عهدهدار مسئولیت در عرصههای مختلف خواهند بود، بنابراین کیفیت زندگی در یادگیرندگان بهدلیل نقش اثرگذار آن بر سلامت روانی و جسمی اساسی است و نیازمند ارزیابی دقیق است. باتوجهبه اینکه امروزه دانشآموزان باید اشتیاق لازم را برای حضور در مدرسه داشته باشند، شناسایی و بررسی عوامل مؤثر برآن از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرف دیگر، مطالعة پژوهشهای پیشین در این حوزه، کمبود پژوهش در این باره را آشکار میکند و ضرورت انجام پژوهش در این زمینه را ایجاب میکند. بررسی پیشینة مرتبط با موضوع نشان میدهد که کیفیت زندگی در مدرسه پیشبین معنیدار خودپندارة تحصیلی است (گونژ و کازو، 2015، وانگ و اسکیل، 2013) و از طرف دیگر خودپندارة تحصیلی نیز پیشبین اشتیاق به تحصیل در دانشآموزان است (برایان و همکاران،2014)؛ بنابراین میتوان گفت که خودپندارة تحصیلی نقش میانجی را ایفا میکند. پس، این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین متغیرهای کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی با اشتیاق تحصیلی در دانشآموزان شهرستان ثلاث باباجانی انجام میشود و فرضیههای زیر را بررسی و آزمون میکند:
روششناسی پژوهش
روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. چونکه سؤالات پرسشنامه برای دانشآموزان پایههای پایینتر دشوار و درکناشدنی بود، تمام دانشآموزان پایههای پنجم و ششم شهرستان ثلاث باباجانی (420 نفر)، برای جامعة آماری پژوهش در نظر گرفته شدهاند. حجم مطلوب نمونه باتوجهبه جدول مورگان 201 نفر بوده است. بنابر اینکه در این پژوهش هردو جنس بررسی شدهاند، از نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. برای انتخاب نمونه ابتدا نسبت دانشآموزان دختر و پسر در جامعه محاسبه شد و با در نظر گرفتن نسبت حجم نمونه به جامعه،210 نفر (110 نفر دانشآموزدختر و 100 نفر دانشآموز پسر) محاسبه شد. پس از مراجعه به مدارس، 12 کلاس، 6 کلاس پایة پنجم و 6 کلاس پایة ششم انتخاب شدند. از بین دانشآموزان حاضر در کلاسها، دانشآموزانی که حاضر به همکاری با محقق بودند، با در نظر گرفتن نمونة لازم برای پژوهش، نمونهها انتخاب و پرسشنامههاتوزیع و جمع آوری شدند که در نهایت 210 پرسشنامه صحیح جمعآوری و وارد تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارspss نسخه 23 استفاده شده و از آمار توصیفی (میانگین، فراوانی و...) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره بهروش همزمان) و مطابق با روش مراحل بارون و کنی (1986) استفاده شده است.
خودپنداره تحصیلی(2)
|
کیفیت زندگی در مدرسه(1)
|
اشتیاق تحصیلی(3) |
مدل مفهومی تحقیق |
ابزارهای گردآوری دادهها: در این پژوهش از سه پرسشنامه استفاده شده که در ادامه توضیحاتی درباره آنها ارائه میشود:
1- پرسشنامة کیفیت زندگی در مدرسه اینلی و بورک (1999): این پرسشنامه شامل 39 سؤال و هدف آن بررسی کیفیت زندگی دانشآموزان در مدرسه در 7بعد زیر است: رضایت عمومی (سؤالات1، 8، 11، 17، 21، 33 )؛ عواطف منفی (سؤالات 5، 14، 18، 28، 37 )؛ رابطه با معلم (سؤالات 9، 12، 15، 25، 31، 39)؛ فرصت (سؤالات 9، 12، 15، 25، 31، 39)؛ پیشرفت (سؤالات 4، 7، 16، 26)؛ ماجراجویی (10، 13، 23، 27، 32) و انسجام اجتماعی (3، 6، 20، 24، 29، 30، 35، 36) است. در پژوهش سلطانیشال و همکاران(1390) روایی همگرای پرسشنامة کیفیت زندگی در مدرسه با بررسی همبستگی آن با پرسشنامههای خودکارآمدی عمومی و مقیاس سازگاری نوجوانان محاسبه و تأیید شده است و روایی محتوایی آن را استادان صاحبنظر تأیید کردهاند. همچنین پایایی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش اندازهگیری آلفای کرونباخ محاسبه شده که 85/0 گزارش شده است. پایایی محاسبهشده در این تحقیق با روش آلفای کرونباخ، 90/0 به دست آمده است.
2- پرسشنامة خودپندارة تحصیلی یسن چن(2004): دارای 15پرسش است و هدف سنجش تصویر ذهنی فرد از خودش را در سه بعد خودپندارة عمومی (سؤالات 1، 3،5، 12، 13)؛ خودپندارة آموزشگاهی (2، 4، 8، 9، 10، 11،14، 15) و غیرآموزشگاهی (6، 7) بررسی میکند. پاسخدهی به پرسشنامه در مقیاس چهارنقطهای لیکرت از کاملاًموافق (4)؛ موافق (3)، مخالف (2) و کاملاًمخالف (1) پاسخ داده میشود. پرسشنامه توسط مرعشیان و همکاران (2012) در نمونهای 36 نفره استفاده شده و ضریب آلفای محاسبه شدة آن 92/0 بوده است. پایایی محاسبهشده در این تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ، 90/0 به دست آمده است.
3- پرسشنامة اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011): این پرسشنامه دارای 23سؤال و براساس نظریة فردریک، بلوم و پاریس (2004) ساخته شده است و دارای سه بعد رفتاری، شناختی و هیجانی و در مقیاس لیکرتی 5 گزینهایی طراحی شده است (وانگ و همکاران، 2011). روایی محتوایی پرسشنامه را استادان صاحبنظر تأیید کردهاند و پایایی کل پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباح، (74/0) و پایایی ابعاد رفتاری (82/0)، شناختی(82/0) و هیجانی (86/0) گزارش شده است.
یافتهها
از بین 210نفر آزمودنی انتخابشده، 100نفر یعنی 7/46درصد پسر و 110نفر یعنی 4/51درصد دختر هستند. 8/44درصد از آزمودنیها یعنی 95نفر در پایة پنجم مشغول به تحصیل بوده و 115نفر معادل 2/55درصد از آزمودنیها در پایة ششم مشغول به تحصیل هستند. میانگین و انحراف استاندارد کیفیت زندگی در مدرسه بهترتیب برابر با 41/135 و 76/18، میانگین و انحراف استاندارد خودپندارة تحصیلی بهترتیب برابر با 59/40 و 49/9 و میانگین و انحراف استاندارد اشتیاق تحصیلی بهترتیب برابر با 76/71 و 38/14 بوده است.
جدول1: ضرایب تأثیر متغیرهای پیشبین بر اشتیاق تحصیلی
مسیر |
اثرمستقیم |
اثرغیرمستقیم |
سطح معنیداری |
کیفیت زندگی به اشتیاق تحصیلی |
519/0 |
- |
01/0 |
خودپندارة تحصیلی به اشتیاق تحصیلی |
347/0 |
- |
01/0 |
کیفیت زندگی در مدرسه به خود پندارة تحصیلی |
814/0 |
- |
01/0 |
کیفیت زندگی به اشتیاق تحصیلی از طریق خودپندارة تحصیلی |
- |
281/0 |
01/0 |
همانگونه که در جدول 1 مشاهده میشود، کیفیت زندگی در مدرسه بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان تأثیر مستقیم دارد و 519/0 از تغییرات اشتیاق تحصیلی تأثیرپذیر از کیفیت زندگی در مدرسه است، بنابراین فرضیة اول پژوهش تأیید میشود. همچنین نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که خودپندارة تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان تأثیر مستقیم دارد و 347/0 از تغییرات اشتیاق تحصیلی تأثیرپذیر از خودپندارة تحصیلی است؛ پس فرضیة دوم پژوهش نیز تأیید میشود. براساس جدول 1 کیفیت زندگی بر خودپندارة تحصیلی دانشآموزان اثر مستقیم دارد و 814/0 از تغییرات خودپندارة تحصیلی تأثیرپذیر از کیفیت زندگی در مدرسه است، بنابراین فرضیة سوم پژوهش نیز تأیید میشود. همچنین کیفیت زندگی در مدرسه از طریق خودپندارة تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی تأثیر غیرمستقیم دارد و 281/0 از تغییرات اشتیاق تحصیلی بهصورت غیرمستقیم و با نقش واسطة خودپندارة تحصیلی است که از تأیید فرضة چهارم پژوهش خبر میدهد. این ضرایب در سطح (01/0p<) معنیدار هستند.
بحث و نتیجهگیری
هدف این پژوهش، بررسی نقش کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی در اشتیاق تحصیلی دانشآموزان پایة پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهرستان ثلاث باباجانی بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که کیفیت زندگی در مدرسه بر اشتیاق تحصیلی اثر مستقیم دارد که این بخش با یافتههای گونژ و کازو (2015)، وانگ و اسکیل (2013)، کاسترل اوغلو و کاسترل اوغلو(2015) همسوست. در تبیین تأثیر کیفیت زندگی در مدرسه باید گفت که محیط مدرسه محیط کسب دانش و رشد همهجانبة افراد است و باید در آن رشد و پویایی علمی موج بزند تا دانشآموزان بتوانند با اشتیاق زیاد در مدرسه حضور پیدا کنند و در فعالیتهای تحصیلی خود و بهطور کلی فعالیتهای مدرسه مشارکت بیشتری داشته باشند. براساس نتایج این پژوهش، کیفیت زندگی در مدرسه بهطور مستقیم بر اشتیاق تحصیلی دانشآموزان تأثیر میگذارد. به نظر میرسد ادراک دانشآموزان از محیط مدرسه و جو حاکم بر آن، میزان رضایت دانشآموزان را از مدرسه و شرایط آن زیاد میکند و باعث شکلگیری نگرش مثبت به مدرسه و تمایل و اشتیاق آنها به تحصیل و حضور در مدرسه میشود. این نگرش مثبت میتواند زمینة لازم را برای حضور بیشتر دانشآموز فراهم کند و تعهد آنها به مدرسه و انجام فعالیتهای آن را افزایش دهد و اشتیاق و تمایل دانشآموزان به انجام تکالیف درسی و پیشرفت تحصیلی بیشتر را فراهم کند. اشتیاق تحصیلی با رفتارهایی همچون مشارکت فعالانه در کلاس، رعایت مقررات کلاس، نگرش مثبت دانشآموز دربارة درس و مدرسه و تلاش برای موفقیت تحصیلی بروز مییابد و باعث ارتقای تحصیلی دانشآموزان در مدارس، کاهش رفتارهای ناسازگارانه در مدارس میشود و همچنین میتواند با اثرپذیری از کیفیت زندگی در مدرسه و ادراک دانشآموزان از محیط مدرسه افزایش یابد.
نتایج تحلیل دادهها نشان میدهد که خودپندارة تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی کودکان اثر مستقیم دارد. این نتیجه با نتایج پژوهشهای ناتریلا، کاتن، لونکا (2015)، برایان و همکاران (2014) همسوست. خودپندارة تحصیلی بازنمود توانایی ذهنی افراد در حوزههای تحصیلی و ارزیابی از تواناییهای تحصیل خود میباشد و بیانگر دانش و ادراکات فردی دربارة نقاط قوّت و ضعف خود در یک حوزة معین و باورهای فردی دربارة تواناییهای خود در انجام موفقیتآمیز تکالیف تحصیلی است که در سالهای اولیه تحصـیل بهتـدریج شکل میگیرد و بهمرور، فرد تصورّی مثبت یا منفی از خودش در امر تحصیل را تحت عنوان خودپندارة تحصیلی شکل میدهد (یار محمدی، قنادی، مقامی، 1391). افرادی که در انجام کارهای تحصیلی خود را مطمئنتر و توانمندتر میدانند، در مقایسه با دیگران خودپندارة تحصیلی قدرتمندی را پرورش میدهند و بالطبع چنین خودپندارهای سبب رشد و پیشرفت تحصیلی فرد میشود. موفقیتهای بیشتر بهمرور این احساس را در دانشآموز ایجاد میکند که مدرسه مکان مناسبی برای پیشرفت اوست؛ پس به ماندن در مدرسه و انجام فعالیتهای تحصیلی و مشارکت در امور مدرسه تمایل و اشتیاق پیدا میکند. این تمایل و اشتیاق در طولانیمدت باعث رشد بیشتر خودپندارة تحصیلی وی میشود و موفقیتهای بیشتری کسب میکند که تمایل دانشآموز را به ماندن در مدرسه و سرمایهگذاری بیشتر در مدرسه تشویق میکند؛ به این دلیل که هر دانشآموز بیشتر وقت خود را در مدرسه میگذرانند، دائماً در معرض تعاملات اجتماعی قرار میگیرد و ارزیابی میشوند. این ارزیابیها چه مستقیم و چه غیرمستقیم خودپندارة فرد را شکل میدهند و خودپندارة تحصیلی زیاد، احساس کفایت و کنترل را در فراگیران ایجاد میکند و این عامل اشتیاق به تحصیل فراگیران را افزایش میدهد. درنهایت دانشآموز فعالیتهای آموزشی را عاملی در جهت دستیابی به اهداف خود در نظر میگیرد و اهداف آموزشی و یـادگیری را متناسب با اهـداف شخصـی خـود میبیند و تحصیل را امری با معنا تصور میکنـد و بـدین ترتیـب، اشـتیاق وی بـه تحصـیل افـزایش مییابد.
نتایج تحلیل داده برای بررسی فرضیة سوم پژوهش نشان میدهد که کیفیت زندگی بر خودپندارة تحصیلی دانشآموزان اثر مثبت و مستقیم دارد. این نتیجه با نتایج پژوهش کاسترل اوغلو و کاسترل اوغلو(2015) همسوست. امروزه کیفیت زندگی یکی از مهمترین مؤلفههای مفهوم کلی بهداشت محسوب میشود و سنجش آن در حوزههای مختلف مخصوصاً مدارس اهمیت بسیارزیادی یافته است؛ زیرا ادراک دانشآموزان از کیفیت زندگی در مدرسه بر فعالیتهای روزانه دانشآموزان در مدرسه تأثیرگذار است. تجربة مثبت و منفی کسبشده در مدرسه بر ادراک کلی آنها از مدرسه تأثیر میگذارد و فرصتهای چندگانه برای تسهیل موفقیت و پیشرفت آنها فراهم میکند. خودپندارة تحصیلی بیانگر دانش، نگرش و ادراکات فردی دربارة نقاط قوّت و ضعف ما در یک حوزة تحصیلی معیّن است که از عوامل بیرونی همچون محیط مدرسه، جوّ کلاس، روابط با دیگران، موفقیتها و شکستهای تحصیلی سرچشمه میگیرد. براساس نتایج بهدستآمده کیفیت زندگی در مدرسه بر خودپندارة تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. درواقع ادارک دانشآموزان از محیط مدرسه، زمینهساز رشد خودپندارة تحصیلی آنان میشود و اعتماد و اطمینان آنها به تواناییشان را افزایش میدهد و با فراهمکردن یک محیط و جو مناسب در کلاس و مدرسه بر خودپندارة تحصیلی دانشآموزان تأثیر میگذارد.
در مجموع، مدل مفهومی مدنظر محققان در این پژوهش تأیید و مشخص شده است که کیفیت زندگی در مدرسه از طریق خودپندارة تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی اثر غیرمستقیم دارد. برایناساس، میتوان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی در مدرسه ضمن تأثیر مثبت و مستقیم بر خودپندارة تحصیلی و افزایش آن در دانشآموزان، میزان اشتیاق تحصیلی آنها را نیز افزایش میدهد. همچنین نتایج برازش مدل نشان میدهد که بهترین مسیر برای پیشبینی اشتیاق تحصیلی دانشآموزان، مسیر مستقیم کیفیت زندگی در مدرسه به اشتیاق تحصیلی است؛ بنابراین پیشنهاد میشود که شرایطی فراهم شود که ادراک دانشآموزان از محیط مدرسه و کیفیت زندگی آنها در سطح بسیارزیادی باشد تا زمینة موفقیتهای بیشتر و درنتیجه رشد خودپندارة تحصیلی آنان را که باعث افزایش اشتیاق تحصیلیشان است به دنبال داشته باشد. این پژوهش نیز مانند پژوهشهای دیگر محدودیتهایی داشته است که مهمترین آنها اجرای این پژوهش در بین دانشآموزان پایة پنجم و ششم شهرستان ثلاث باباجانی است که تعمیمپذیری آن را محدود میکند. بنابراین محدودیت، توصیه میشود که تحقیقی مشابه با این تحقیق در جامعهای بزرگتر در سایر شهرها انجام شود.
[1]- Zyngier
[2]- Shaaria, Yssof, Ghazalic, Osmand, Dzahir
[3]- Blumenfeld, Paris
[4]- Jennifer, Fredricks
[5]- Wang, Holcombe
[6]- Salmela-Aro, Tolvanen, Nurmi
[7]- Ouweneel, Blanc, Schaufeli
[8]- bourke,Ainley
[9]- Finn,Rock
[10]- Wang,.Eccle
[11]- Gunuc,Kuzu
[12]- Maarten, Wouters, Preckel, Niepe,Bieke, Verschueren
[13]- Marsh, Mara
[14]- Nurttila, Ketonen, Lonka
[15]- Huang
[16]- Huguet, Dumas, Marsh,, Régner, Wheeler, Suls
[17]- Möller,Marsh
[18]- Brian, Galla, Jeffrey,Wood,Eli,Tsukayama, Kim, Angela
[19]- Cadima, Sara, Doumen, Karine, Verschueren, Evelien
[20]- Prince,Nurius
[21]- Guay, Ratelle Roy, Litalien