نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه اصفهان
2 دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه اصفهان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The Purpose of this article was comparison of addiction treatment motives and social capital among treating addicts at city of Isfahan. In this survey, statistical population consist of all addicts in city of Isfahan who were under treatment as member in Narcotics Anonymous. Therapeutic community, Methadone maintenance Therapy, and camps. Statistical sample included 300 addicts under treatment who were selected randomly based on type and place of treatment in 1388. Research instrument was a self-made questionnaire including three sections of intergroup, intergroup social capital and personal/social motives. Results from manova using spss 16 showed that there was significant difference between treatment samples based on official trust, informal trust (P.05), generalized trust, belonging and inter groups social capital (P.01) , but there showed no difference among treatment samples interms of general trust, participation, and inter groups social capital. Findings showed that there was no significant difference among treatment sample with regard to social motives, but it was significant for personal motives (P.01). In indices of formal trust, informal trust, inter group social capital, MM, and in participation indices, belonging and social motive, NA; and in intergroup social capital, TC had most average. In this research, history and type of possible past treatment were not studied, but it seems that are mostly personal. On this basis, individualism in community is prevailing while participation in social affairs is declining and social capital is not applied in treatment of addicts. Hence, there is need for planning and logical cooperation of different social organizations and institutions to pay more attention to social health and treatment. This article emphasize the role of non-government institution cooperation in developing social capital and their effect on preventing ways based on social approaches.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مشکل اعتیاد یکی از معضلات بهداشتی، روانی و اجتماعی جهان امروز است. در طول سالهای گذشته، اعتیاد به داروهای قانونی و غیر قانونی بسیار فراگیر شده است و اکنون حاکی از وجود یک مشکل جدی در سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است. گسترش این روند ضربات قابل توجهی بر بنیادهای اخلاقی، اقتصادی، و اجتماعی یک جامعه میزند و آن را از درون دچار فساد کرده، در نهایت به انحطاط میکشد. این مشکل امروزه چنان خودنمایی میکند که هیچ کشوری نمی تواند خود را کاملا از آن مصون بداند. مهمترین عوارض روانی اعتیاد عبارتن از: افسردگی، اضطراب، فراموشی، روان پریشی و اختلالات مغزی، لیکن از مشکلات اجتماعی ناشی از اعتیاد می توان از جرائمی مثل سرقت، فحشا و خشونت، افزایش مشاغل کاذب و کاهش کارآیی و تعداد بسیار زیادی خانوادههای آشفته یا از هم گسیخته نام برد. از طرف دیگر، اعتیاد با خالی کردن افراد از ارزشهای اخلاقی و انسانی، آنها را مستعد پذیرش فرهنگهای پوچ و مخرب می نماید. به دلیل پیچیدگی مشکلات همراه با اعتیاد، ساختار مقابلهای پیچیده ای مورد نیاز است تا به طور کامل همه ابعاد زندگی و الگوهای رفتاری مختلف معتادان را دربرگیرد. برنامههای درمانی به زمان و کوشش صبورانه فرد معتاد، خانواده وی، درمانگران و سازمانهای مسئول نیاز دارد. همچنین، درمان اعتیاد به دلیل فردی بودن آن و دلایل ذکر شده، بسیار پرهزینه بوده، درمان کارآمد مستلزم شرکت فعال معتادان به مواد است.
امروزه بخش عظیمی از اشکال بیماری (اعم از روانی و جسمانی) درکشورهای در حال توسعه در ارتباط شدید با عوامل و مدلهای اجتماعی است (سازمان بهداشت روانی[1] 2004، ص7). بررسی منابع سرمایه اجتماعی بیشتر در حوزه علوم اجتماعی است، اما نتیجه سرمایه اجتماعی، بسیاری از علوم و از جمله روانشناسی و درمان را در برمیگیرد. سرمایه اجتماعی مفهومی است که کمیت و کیفیت روابط میان انسانها در جامعه را بیان میکند. سرمایه اجتماعی بالا، هزینههای مبادلاتی را کاهش و امکان همکاریو فعالیتهای دارای منافع متقابل را افزایش میدهد و از شدت مشکلاتیکه شکست را به همراه دارد، میکاهد. سرمایه اجتماعی به طور کلی بر روابط میان انسانها تمرکز دارد. روابطی که در تمام لحظات زندگی روزمره و در طول عمر انسانها، جریان داشته، رفتار و نگرش آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. به همین لحاظ، سرمایه اجتماعی در هر جایی حاضر است (علمی، شارعپور و حسینی، 1384). سرمایه اجتماعی به طورکلی شامل نهادها، روابط، گرایشها، ارزشها و هنجارهایی است که بر رفتارها و تعاملات بین افراد حاکم است (گرویترو ونباستلیر[2]، 2002). سرمایه اجتماعی آن دسته از شبکهها و هنجارهایی است که مردم را قادر به عمل جمعی میکند(وول کاک و نارایان[3]، 2000).
تعامل افراد با یکدیگر، موضوع اساسی رویکرد روانشناسی بین فردی است که معتقد است، انسانها ذاتاً به اجتماع علاقهمند هستند (مورفی[4]، 1994). گرایش اجتماعی بیانکننده شخصیت نوع دوستانه و موافق با اجتماع است. این نوع شخصیت نشان دهنده وجود خصوصیت نوع دوستانهای است که به مقدار زیادی با ویژگیهای همدلی، مسئولیت اجتماعی و ارزشهای اجتماعی، رابطه دارد و به رفاه و سلامتی دیگر انسانها میپردازد (اسکورودر، پنر، دیوید و و پیلیاوین[5]، 1995). افرادی که با یک گروه هویت مییابند و تمایلات جمعگرایی دارند، نسبت به افرادی که به دنبال انتظارات و منافع شخصی خود هستند(گرایش به خود)، احتمال بیشتری دارد که بر طبق هنجارهای گروهی عمل کنند. لذا گرایش بیشتر به سمت دیگران، با نفع شخصی و پردازشهای شخصی عقلانی کمتر همراه است (تری، هوگ و ویت[6]، 1999). بنابراین، منافع جمعی یا گرایش اجتماعی که آدلر آن را نه یک ویژگی فرهنگی، بلکه ویژگی انسانی میداند، در همه جوامع به گونهای دیده میشود. بر طبق این دیدگاه، فرد سالم از گرایش به خود رسته، به عوامل پیشرفت جامعه خود می اندیشد و در آن جهت گام بر میدارد (شولتز[7] و شولتز، 1383).
منابع سرمایه اجتماعی در حقیقت همان شبکه ها و نهادهاست که به وسیله روابط حاکم میان آنها، نتایج این سرمایه؛ یعنی هنجارها، گرایشها و ارزشها شکل میگیرند. به عبارت دیگر، با حضور در شبکهها و داشتن ارتباط مستمر و مداوم با دیگران است که نتایج سرمایه اجتماعی، از جمله اعتماد و عمل به هنجارها حاصل میشود. پس منابع سرمایه اجتماعی را باید به کار بست تا نتایج آن حاصل شود (علمی، شارع پور و حسینی، 1384). به گفته کلمن[8] (1990) "سرمایه اجتماعی با کارکردش شناخته میشود". اعتماد، مدارا، همکاری، همبستگی گروهی و ارزشهایی چون ترحم، شفقت، دلسوزی، ایثار و نوع دوستی، مثالهایی برای نتایج مثبت یا عملکردهای سرمایه اجتماعی هستند. از نتایج منفی آن می توان به نژاد پرستی و قومیت گرایی اشارهکرد که باعث تفکیک میان انسانها و محدود کردن روابط، میان تعداد محدودی میشود.
با استفاده از سرمایه اجتماعی، کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی تا آنجا که برای دو طرف سودمند باشد، افزایش پیدا خواهد کرد. این به آن معنی است که سرمایه اجتماعی، هم داده و هم ستانده یک عمل جمعی است. در واقع، سرمایه اجتماعی فضای روابط بین افراد در محله و شهر، محیط کار، روابط بین دولت و مردم را توصیف میکند(سوری، 1384). سرمایه اجتماعی با مصرف بیشتر، بیشتر می شود و برعکس، در صورت استفاده نشدن، نابود میگردد (علمی، شارع پور و حسینی، 1384).
بیسازمانی اجتماعی، نتیجه فرایندهای تضاد هنجاری و ارزشی، تغییرات فرهنگی، خلاهای فرهنگی و ضعف روابط اولیه است (ویس و مسنر[9]، 1999). فقدان سرمایه اجتماعی در لایههای مختلف اجتماع، مشکلات بسیاری را به همراه دارد. بدون این سرمایه، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایه ای نمی رسد( رنانی،1381). از این رو، این وضعیت باعث کاهش کنترل اجتماعی بیرونی و سوق دادن افراد به سمت رفتارهای انحرافی میشود (پولسن و رابینسون[10]، 2004). هرچه همبستگی و انسجام در درون یک گروه، اجتماع یا جامعه کمتر باشد، میزان جرم و انحراف در آن بالاتر خواهد بود(آکرس[11]، 2004:159). به طورکلی، اثر فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه به آسیب و انحرافات اجتماعی، از قبیل افزایش جرم و جنایات، قتل، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودکشی و... (نادمی، 1385؛ بوهم[12]، 2001، به نقل از سخاوت 1383، ص133) و آسیبهای روانی، از قبیل عدم احساس تعلق، از خود بیگانگی (محسنی 1381، ص292)، پوچگرایی (محبوبیآرایی، 1385، ص13)،احساس انزوا و افسردگی، کاهش احساس شادکامی و سلامت جسمی(براتی سده، 1385، ص 12) مبتلا می شود. به عقیده فرانکل[13] (1367)، اگر فرد نتواند معنایی برای زندگی خود بیابد، احساس پوچی، بیهودگی و تهی بودن می کند. پیامد نداشتن معنا در زندگی، گسترش مثلث شوم افسردگی، پرخاشگری و اعتیاد است (احمدی، 1383، ص 131). فرد از خود بیگانه، احساس تعهد و تعلق خود را نسبت به دیگران از دست میدهد و روابط اجتماعی او آسیب میبیند(چلبی، 1375، ص20). کاهش مشارکت به احساس بی قدرتی و افزایش بیمعنایی در زندگی و از خود بیگانگی کمک شایانی میکند(هاشمیان فر، 1386). سرمایه اجتماعی اندک می تواند میزان جرم را پیش بینی کند. بنابراین، سلامتی اجتماعی به وسیله رابطه اجتماعی قابل پیش بینی است (پاتنام، 2001).
امروزه نقش تاثیرات اجتماعی بر بزهکاری جوانان به صورت گسترده ای شناخته شده است (هاینیه، 2001) و مدت زمان زیادی است که شرایط نامطلوب اجتماعی[14] به عنوان علت جرم در نظر گرفته میشود(غفاری و رمضانی، 1386). پاتنام(2000) به یک پیوستگی منفی قوی بین جرمهای خشن و شاخص سرمایه اجتماعی دست پیدا کرد و مدعی است که با افزایش میزان سرمایه اجتماعی، در صورت برابر بودن سایر شرایط، سطوح جرم پایینتر خواهد آمد. الگوهای نقش مثبت و شبکههای حمایتی، نقش بازدارنده شبکههای قدرتمند را دارند و نوجوانان را از جرم دور میکنند. شبکه های قوی می توانند زمینه لازم جهت شأن و عزت نفس را برای جوانان فراهم آورند که این مساله به تعمیق پیوند آنها با اجتماع منجر میگردد و تاثیر ویژهای برکاهش احتمال جرمهای خشونتآمیز دارد (کاواچی و دیگران، 2000). سرمایه اجتماعی در تعیین احتمال روی آوردن افراد خاص به رفتار مجرمانه و اعتیاد، نقش ایفا می کنند(غفاری و رمضانی، 1386). البته، در اینجا نیز سرمایه اجتماعی به عنوان تنها عامل موثر تلقی نشده است.
بررسیها نشان میدهند 20 تا 90 درصد معتادانی که تحت درمان قرار میگیرند، دچار عود میشوند. اثربخشی درمان های نگهدارنده دارویی بدون مداخلههای روانی- اجتماعی، به علت اطاعت دارویی پایین و میزان بالای ریزش ضعیف است (روزن[15] و همکاران، 2006). هم اکنون، انجمن روان پزشکی آمریکا[16](APA) درمان های روانی- اجتماعی را از مولفههای اساسی هر نوع برنامه درمانی و پیشگیرانه سوء مصرف مواد در نظر می گیرد. از آنجایی که سوء مصرف مواد تاثیرات بازدارنده بر رشد و شکوفایی جامعه دارد، تهدیدی جدی و نگرانکننده است. وابستگی و سوء مصرف مواد به عنوان اختلالات مزمن و عودکننده با تاثیرات و پیشآیندهای زیستی، فرهنگی، روانی و اجتماعی، رفتاری و معنوی در نظر گرفته می شود (دباغی، 1385).
در سرمایه اجتماعی، افراد و اجتماعات در قالب ارزشها، هنجارها و پیوندهای اجتماعی که در جریان تعاملات اجتماعی به وجود می آید، قابلیتهای خود را افزایش می دهند و در عین به دست آوردن امکان کنترل زندگی خود، از حمایتهای محیطی و اجتماعی که در شبکههای ارتباطی آنها به وجود آمده، برخوردار میشوند. در این خصوص، وایتفورد[17] (2000) اظهار می دارد: "امروزه عوامل تعیین کننده اقتصادی- اجتماعی سلامت، به خوبی بررسی شده و شواهد مستندی در دست است که هرچه افراد به لحاظ اجتماعی منزوی تر باشند، از سلامت روان کمتری برخوردارند و به عکس، هرچه پیوستگی اجتماعی در جامعه بیشتر باشد، آن جامعه سالمتر خواهد بود. درمان اعتیاد،کاهش بار بیماریهای روانی و پرورش سلامت روانی در بهرهمندی از سرمایه اجتماعی، ویژگیهایی را که برای قبول نقشهای اجتماعی افراد لازم است، افزایش میدهد. سلامت روانی به همراه سلامت جسمی، بر صلاحیت های مورد نیاز برای مشارکت افراد در جامعه میافزاید و سرمایه اجتماعی را در سطح ملی فراهم می آورد. "در این رابطه، بر طبق نظریههای جدید، انگیزه اولیه مشارکت است؛ یعنی پیشرفت و تکامل همراه با دیگران(بیکرمیلرو استیور،2002). پیوندهای بین افراد باید دارای ماهیت متقابل، مبتنی بر اعتماد و دارای هیجانهای مثبت باشد. اعتماد به این معناست که افراد از موفقیتهای گروهی یا نهادی برای منافع خود بهرهبرداری نمیکنند(موسوی، 1385). طرفداران نظریه شبکه بر این باورند که وجود شبکههای اجتماعی به عنوان حایلی در مقابل عامل فشارزای درونی نقش مثبتی بر جابهجایی و حرکت افراد ایفا میکند؛ به گونهای که با فراهم آوردن حمایتهای عاطفی، دوستیها و فرصتهایی برای اعمال اجتماعی معنادار در قالب سرمایه اجتماعی، اثر بسیار مهم و مؤثری برعزت نفس افراد معتاد، افزایش توان مقابله آنها با مشکلات زندگی و افسردگیها داشته، در نهایت، به احساس سلامت روانی منجر آنها می شود. به نظر میرسد شبکههای اجتماعی، نوعی سرمایه اجتماعی را برای معتادان فراهم میآورند؛ به این معنا که در این شبکهها از حمایت، اعتماد و روابط عاطفی با سایر افراد برخوردار میشوند (کارولین، 2000، ص 108).
در این راستا، عضویت در سازمانهای اجتماعی، میزانی برای سرمایه اجتماعی میشود (کرامب[18]، 2004). برقراری رابطه میان افراد باعث می شود تا اطلاعات بین افراد مبادله شود و افراد جامعه در قالب شبکههای مختلف اجتماعی، از قبیل همسایگان، دوستان، شبکههای خویشاوندی، خانواده و غیره به تعریف و تحقق منافع جمعی اقدام کنند و با مشارکت فعالانه در اجتماع، برای بهبود کیفیت زندگی فردی و جمعی خود بکوشند. هرچه این روابط از استحکام بیشتر و از کیفیت وکمیت بالاتری برخوردار بوده، نظاممند و هماهنگتر عمل نمایند، ما شاهد دستیابی به اهداف جمعی در مدت زمانی کوتاهتر و با صرف هزینهای کمتر خواهیم بود. به طورکلی، سرمایه اجتماعی فرایند مشارکت افراد برای دستیابی به منافع مشترک را تسهیل مینماید (قاسمی، اسماعیلی و ربیعی، 1385).
افزایش روحیه همکاری، ایجاد روابط اجتماعی، گرایشهای اجتماعی و انجام کارهای غیرشخصی و خیرخواهانه، در فرد احساس همدردی نسبت به انسانها ایجاد میکند و تمایل برای کمک به وجود می آورد. بنابراین، در این شرایط اجتماعی، جست و جوی هویت و معنا، مراتب فرامادی ارزشها را در افراد فعال میکند و آنها را به خروج از انزوا و حرکت به سوی روابط اجتماعی می راند و سبب ایجاد سرمایه اجتماعی در افراد میشود (قانعیراد و حسینی، 1384، ص 120). همچنین، سرمایه اجتماعی به کشف استعدادها و ایجاد فرصت برای دسترسی افراد به منابع اطلاعاتی منجر می شود. امدادرسانی در روابط حمایتی به افراد فرصتی دوباره میدهد تا استعدادهای منحصر به فرد را شکوفا سازند و بتوانند در جهت خیر شخصی و جمعی گام بردارند. بدیهی است میزان موفقیت روابط حمایتی جامعه به میزان گرمای روابط، نوع نگاه به کمک گیرنده و تداوم آنها به عنوان یک وظیفه و عادت اجتماعی دارد(بوسول، 1994؛ به نقل از چلبی، 1375، ص 58). سرمایه اجتماعی، جامعه را سالمتر، داراتر و شاید با تدبیرتر و شکیباتر میسازد (اسلانر و دکر، 2001، ص 176). جامعهای که از نعمت سرمایه اجتماعی چشمگیری برخوردار است، همکاری در آن آسانتر است. سرمایه اجتماعی ما را قادر میسازد ارزش ایجاد کنیم، کارها را انجام دهیم، به اهدافمان دست یابیم، ماموریتهایمان را در زندگی به اتمام برسانیم و به سهم خویش به دنیایی یاری رسانیم که در آن زندگی می کنیم(کلمن، 1990).
این چنین نیست که افرادی که سالم هستند، به این گروهها میپیوندند؛ تحقیقات نشان میدهند که این موضوع بر عکس است؛ یعنی افرادی که به این گروهها میپیوندند، به سلامتی میرسند (الوانی و شیروانی، 1385). به طورکلی، تحقیقات و مطالعات منتشر شده در زمینه روانشناسی و پزشکی نشان میدهد که بین سرمایه اجتماعی و کیفیت، هدف و مفهوم زندگی، پیوند مستقیمی وجود دارد (الوانی و شیروانی، 1385، ص 19). سرمایه اجتماعی با تندرستی (وینسترا، 1384)، کاهش مرگ و میر نوزادان و افزایش امید به زندگی (حیات[19]، 2003)، مشارکت مدنی و اجتماعی(لوفلین[20]، 2003) و همچنین رشد درآمد کشورها (کناک[21]، 2002) و....رابطه مستقیم دارد. البته، آثار حمایتی پیوندهای اجتماعی روی سلامت روان، در میان گروههای جامعه یکسان نیست(کاواچی و برکمن، 2000).
بر خلاف کشورهای توسعهیافته، سرمایه انسانی، به ویژه سرمایه اجتماعی در کشورهای جهان سوم هنوز مورد توجه قرار نگرفته است. این امر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران مبهم باقی مانده است. این مطالعه با پیروی از تقسیم بندی پاتنام از سرمایه اجتماعی(تاجبخش، 1384، ص33)، آن را به دو شکل سرمایه اجتماعی درون گروهی و بین گروهی سنجیده است. پاتنام(1380)، از واژه سرمایه اجتماعی درون گروهی برای انجمنهایی استفاده کرده است که با تاکید بر انسجام درونی به حذف غریبهها میپردازند و سرمایه اجتماعی بینگروهی را برای انجمنهایی به کار برده است که سعی دارند با گروههای دیگر (غریبهها) در جامعه ارتباط برقرار کنند (محمدی، 1384، ص95). با توجه به نیاز و خلا موجود در زمینه تبیین و شناسایی مفهوم سرمایه اجتماعی و درمانهای اجتماعی در حوزه پژوهشهای علوم انسانی و به ویژه روانشناسی، فرضیه های این پژوهش بدین شرح تدوین شده است:
1- در میزان سرمایه اجتماعی بین گروهی معتادان در گروههای درمانی مختلف تفاوت وجود دارد.
2- در میزان سرمایه اجتماعی درونگروهی معتادان درگروههای درمانی مختلف تفاوت وجود دارد.
3- در میزان انگیزههای فردی/ اجتماعی معتادان در گروههای درمانی مختلف تفاوت وجود دارد.
4- بین میزان سرمایه اجتماعی(درونگروهی و بینگروهی) و انگیزههای درمانی معتادان (فردی/ اجتماعی) رابطه وجود دارد.
روش
این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده، از نظر ماهیت و روش پیمایشی است و از جهت سطح تحقیق، تبیینی است. گردآوری اطلاعات و دادههای این تحقیق از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. پرسشنامه درسه قسمت: 1- سرمایه اجتماعی درون گروهی شامل 42 سوال مرتبط با مولفههای اصلی سرمایه اجتماعی در قالب اعتیاد و گروههای بهبودی؛
2- سرمایه اجتماعی بین گروهی شامل 40 سوال در رابطه با مولفه های اصلی سرمایه اجتماعی شامل اعتماد(رسمی، غیررسمی و تعمیم یافته)، مشارکت اجتماعی و احساس تعلق بر اساس یافته های چارچوب نظری و 3- قسمت بررسی انگیزه های فردی/ اجتماعی شامل 13 سوال برای بررسی انگیزهها در قالب دو حیطه ترک مواد مخدر و جلوگیری از بازگشت به مواد و عود، طراحی و تنظیم شده بود. پرسشنامه ها دارای مقیاس اندازه گیری طیف پنج گزینهای لیکرت با دامنه پاسخ یک(خیلی کم) تا پنج(خیلی زیاد) بود.
جامعه پژوهش حاضر شامل همه معتادان شهر اصفهان بود که به درمان (در مراکز درمان اعتیاد به روش گروههای انجمن معتادان گمنام(NA)، درمان اجتماع مدار(TC)، درمان نگهدارنده با متادون (MMT) و کمپ) اقدام کردهاند، از این جامعه به طورکلی یک نمونه 300 نفری از معتادان در حال بهبودی به طور تصادفی انتخاب شد(در نمونه درمانی MMT: 118 نفر، NA: 57 نفر، کمپ: 103 نفر، TC: 22 نفر) .
با توجه به این که بسیاری از مفاهیم مورد استفاده در تحقیق حاضر از مدل سنجش سرمایه اجتماعی برگرفته است که طی چند سال گذشته در بسیاری از کشورها به کار گرفته شده، نسبت به اعتبار محتوایی ابزار سنجش تا حدودی از قبل اطمینان حاصل شده بود. با وجود این، به جهت تطبیق آن با شرایط فرهنگی و هدف پژوهش، پرسشنامه طراحی شده در اختیار شماری از متخصصان علوم اجتماعی و آشنا با مفهوم سرمایه اجتماعی قرار گرفته و از نظرهای آنان برای شناسایی اعتبار شاخص استفاده شد. بدین ترتیب، اعتبار صوری ابزار تأمین گردید. برای حصول اطمینان از روایی یا پایایی ابزار سنجش از ضریب آلفای کرونباخ که از
مناسبترین روشهای محاسبه پایایی است، استفاده شد. جدول نشان دهنده ضریب پایایی برای هریک از مفاهیم، مقیاسها و زیر مقیاسهای سرمایه اجتماعی و بررسی انگیزه های مورد نظر است.
جدول1: نتایج پایایی پرسشنامه سرمایه اجتماعی و بررسی انگیزه ها
متغیر |
تعداد سوال ها |
آلفای کرونباخ |
متغیر |
تعداد سوال ها |
آلفای کرونباخ |
اعتماد رسمی |
11 |
82/0 |
سرمایه اجتماعی درون گروهی |
42 |
76/0 |
اعتماد غیر رسمی |
8 |
63/0 |
پرسشنامه سرمایه اجتماعی |
82 |
81/0 |
اعتماد تعمیم یافته |
9 |
66/0 |
انگیزه فردی ترک |
6 |
69/0 |
اعتماد(بطورکلی) |
28 |
8/0 |
انگیزه اجتماعی ترک |
7 |
68/0 |
مشارکت اجتماعی |
7 |
57/0 |
انگیزه فردی عدم عود |
6 |
73/0 |
احساس تعلق |
5 |
68/0 |
انگیزه اجتماعی عدم عود |
7 |
76/0 |
سرمایه اجتماعی بین گروهی |
40 |
77/0 |
|
|
|
با در نظر گرفتن دادههای جدول 1 و با توجه به اینکه مقادیر آلفای کرونباخ به تعداد سوالها بستگی دارند و در این پرسشنامه اکثر مقیاسها دارای تعداد سوالهای کمی بوده است، مقادیر به دست آمده آلفای کرونباخ که بیشتر آنها بالاتر از 7/0 هستند، مطلوب بوده، نشان دهنده پایایی پرسشنامه پژوهش هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و سنجش فرضیه های پژوهش از 16SPSS و از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل کواوریانس چندگانه (مانکوا) استفاده شد.
نتایج
میانگین و انحراف استاندارد کلیه متغیرهای پژوهش در جدول 2 ارائه شده است.
جدول2: میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای پژوهش
متغیر |
Camp (n = 1033) |
MMT (n = 118) |
NA (n = 577) |
TC (n = 222) |
کلN=300 |
|||||
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
|
سن |
42/31 |
82/0 |
35/37 |
99/0 |
91/31 |
94/0 |
45/30 |
21/2 |
78/33 |
77/9 |
طول تخریب |
00/88 |
80/7 |
12/113 |
2/12 |
07/1 |
27/8 |
39/120 |
3/16 |
71/125 |
10/92 |
طول پاکی |
67/4 |
93/0 |
62/18 |
31/1 |
54/9 |
715/1 |
74/8 |
78/4 |
38/11 |
62/14 |
اعتماد رسمی |
28 |
42/6 |
32 |
03/9 |
29/30 |
91/8 |
86/28 |
04/8 |
07/30 |
27/8 |
اعتماد غیررسمی |
02/21 |
96/3 |
67/22 |
35/4 |
79/20 |
12/5 |
68/21 |
21/6 |
68/21 |
59/4 |
اعتماد تعمیم یافته |
83/25 |
31/4 |
94/19 |
06/5 |
84/20 |
97/4 |
88/20 |
69/6 |
20/22 |
58/5 |
اعتماد(کلی) |
92/74 |
44/11 |
44/74 |
09/14 |
94/71 |
13/13 |
43/71 |
17/14 |
91/73 |
05/13 |
مشارکت |
53/11 |
97/4 |
59/12 |
17/5 |
94/13 |
22/5 |
73/11 |
78/5 |
42/12 |
20/5 |
احساس تعلق |
13/11 |
48/4 |
23/12 |
4/4 |
99/13 |
45/4 |
25/11 |
59/4 |
11/12 |
55/4 |
سرمایه اجتماعی بین گروهی |
62/96 |
43/13 |
44/101 |
69/16 |
98/95 |
20/16 |
49/97 |
7/18 |
45/98 |
81/15 |
سرمایه اجتماعی درون گروهی |
63/101 |
15/16 |
33/114 |
94/15 |
21/115 |
28/16 |
96/116 |
33/20 |
33/110 |
53/17 |
انگیزه فردی ترک |
25/18 |
99/3 |
21/21 |
1/5 |
21/20 |
23/5 |
95/16 |
36/6 |
69/19 |
08/5 |
انگیزه اجتماعی ترک |
13/20 |
29/4 |
94/19 |
79/5 |
87/19 |
85/4 |
17/19 |
57/5 |
94/19 |
1/5 |
انگیزه فردی عدم عود |
28/17 |
4/4 |
40/20 |
15/5 |
22/20 |
6/4 |
25/16 |
88/5 |
99/18 |
1/5 |
انگیزه اجتماعی عدم عود |
53/19 |
49/4 |
9/19 |
68/5 |
33/21 |
8/5 |
62/16 |
09/7 |
81/19 |
53/5 |
یافتهها نشان میدهد که گروه نمونه دارای میانگین سنی 78/33 سال و با میانگین طول تخریب 71/125 ماه (معادل 10 سال) و میانگین طول پاکی 38/11 ماه است. اثر متغیرهای سن، طول مدت تخریب و طول مدت پاکی بر روی سرمایه اجتماعی و انگیزههای معتادان کنترل شده است.
بررسی میانگینها نشان میدهد، گروه درمانی کمپ در متغیرهای اعتماد تعمیم یافته، اعتماد کلی و انگیزه اجتماعی ترک دارای بیشترین میانگین است و گروه درمانی متادون درمانی در متغیرهای اعتماد رسمی، اعتماد غیر رسمی سرمایه اجتماعی بین گروهی، انگیزه فردی ترک و انگیزه فردی عدم عود دارای بیشترین میانگین است. همچنین، گروه درمانی انجمن معتادان گمنام در متغیرهای مشارکت، احساس تعلق و انگیزه های اجتماعی عدم عود دارای بیشترین میانگین است و گروه درمانی اجتماع مدار تنها در سرمایه اجتماعی درون گروهی دارای بیشترین میانگین است.
میانگین های متغیرهای پژوهش در نمودار 1 نشان داده شده است.
نمودار1: میانگین متغیرهای پژوهش در چهار گروه
در جدول 3 نتایج تحلیل کواوریانس چندگانه سرمایه اجتماعی و مقایسه زوجی چهارگروه ارائه گردیده است.
جدول 3: نتایج تحلیل کواوریانس چندگانه(مانکوا) سرمایه اجتماعی بین و درون گروهی
به همراه مقایسه های زوجی
متغیر |
مقایسه زوجی میانگین ها |
سطح معناداری |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
مقدار F |
میزان معناداری |
واریانس مشترک |
توان آماری |
||
اعتماد رسمی |
Camp 28 |
MMT |
32 |
005/0 |
6 |
11/170 |
56/2 |
02/0 |
05/0 |
84/0 |
NA |
29/30 |
12/0 |
||||||||
TC |
86/28 |
74/0 |
||||||||
MMT 32 |
NA |
29/30 |
28/0 |
|||||||
TC |
86/28 |
13/0 |
||||||||
NA 29/30 |
TC |
86/28 |
47/0 |
|||||||
اعتماد غیررسمی |
Camp 02/21 |
MMT |
67/22 |
10/0 |
6 |
46/45 |
20/2 |
04/0 |
04/0 |
77/0 |
NA |
79/20 |
61/0 |
||||||||
TC |
68/21 |
70/0 |
||||||||
MMT 67/22 |
NA |
79/20 |
05/0 |
|||||||
TC |
68/21 |
51/0 |
||||||||
NA 79/20 |
TC |
68/21 |
48/0 |
|||||||
اعتماد تعمیم یافته |
Camp 83/25 |
MMT |
94/19 |
001/0 |
6 |
05/359 |
66/14 |
001/0 |
23/0 |
00/1 |
NA |
84/20 |
001/0 |
||||||||
TC |
88/20 |
001/0 |
||||||||
MMT 94/19 |
NA |
84/20 |
34/0 |
|||||||
TC |
88/20 |
51/0 |
||||||||
NA 84/20 |
TC |
88/20 |
98/0 |
|||||||
اعتماد(کلی) |
Camp 92/74 |
MMT |
44/74 |
57/0 |
6 |
96/181 |
06/1 |
38/0 |
02/0 |
41/6 |
NA |
94/71 |
15/0 |
||||||||
TC |
43/71 |
19/0 |
||||||||
MMT 44/74 |
NA |
94/71 |
36/0 |
|||||||
TC |
43/71 |
35/0 |
||||||||
NA 94/71 |
TC |
43/71 |
79/0 |
|||||||
مشارکت |
Camp 53/11 |
MMT |
59/12 |
02/0 |
6 |
64/52 |
97/1 |
06/0 |
03/0 |
72/0 |
NA |
94/13 |
002/0 |
||||||||
TC |
73/11 |
3/0 |
||||||||
MMT 59/12 |
NA |
94/13 |
31/0 |
|||||||
TC |
73/11 |
3/0 |
||||||||
NA 94/13 |
TC |
73/11 |
09/0 |
|||||||
احساس تعلق |
Camp 13/11 |
MMT |
23/12 |
01/0 |
6 |
52/64 |
25/3 |
004/0
|
06/0 |
92/0 |
NA |
99/13 |
001/0 |
||||||||
TC |
25/11 |
75/0 |
||||||||
MMT 23/12 |
NA |
99/13 |
06/0 |
|||||||
TC |
25/11 |
23/0 |
||||||||
NA 99/13 |
TC |
25/11 |
01/0 |
|||||||
سرمایه اجتماعی بین گروهی |
Camp 62/96 |
MMT |
44/101 |
001/0 |
6 |
47/489 |
99/1 |
001/0 |
13/0 |
00/1 |
NA |
98/95 |
001/0 |
||||||||
TC |
49/97 |
001/0 |
||||||||
MMT 44/101 |
NA |
98/95 |
42/0 |
|||||||
TC |
49/97 |
31/0 |
||||||||
NA 98/95 |
TC |
49/97 |
68/0 |
|||||||
سرمایه اجتماعی درون گروهی |
Camp 63/101 |
MMT |
33/114 |
33/0 |
6 |
81/2117 |
83/7 |
06/0 |
03/0 |
72/0 |
NA |
21/115 |
6/0 |
||||||||
TC |
96/116 |
98/0 |
||||||||
MMT 33/114 |
NA |
21/115 |
16/0 |
|||||||
TC |
96/116 |
54/0 |
||||||||
NA 21/115 |
TC |
96/116 |
71/0 |
نتایج جدول 3 نشان میدهد فرضیه اول پژوهش مبنی بر تفاوت سرمایه اجتماعی بین گروهی معتادان گروه های درمانی تایید می شود(01/0≥P) و تفاوت معناداری بین گروههای درمانی در سرمایه اجتماعی بین گروهی وجود دارد. بررسی مولفه نشان میدهد، در شاخصهای اعتماد تعمیم یافته (بالاترین میانگین کمپ) و احساس تعلق (بالاترین میانگین انجمن معتادان گمنام)، (01/0≥P)، اعتماد رسمی و اعتماد غیررسمی(بالاترین میانگین متادون درمانی)، (05/0≥P) تفاوت معناداری بین نمونههای درمانی وجود دارد، لیکن در شاخصهای اعتماد کلی و مشارکت تفاوت معناداری بین نمونههای درمانی وجود ندارد.
همچنین، یافتههای جدول3 نشان میدهد، فرضیه دوم پژوهش مبنی بر تفاوت سرمایه اجتماعی درون گروهی معتادان گروههای درمانی تایید نمیشود و تفاوت معناداری بین گروههای درمانی وجود ندارد.
جدول 4: نتایج تحلیل کواواریانس چندگانه(مانکوا) ا مقایسه انگیزه های درمانی
به همراه مقایسه های زوجی
متغیر |
مقایسه های زوجی میانگین ها |
سطح معناداری |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
مقدار F |
میزان معناداری |
واریانس مشترک |
توان آماری |
||
انگیزه فردی ترک |
Camp 25/18 |
MMT |
21/21 |
007/0 |
6 |
73/168 |
36/7 |
001/0 |
13/0 |
00/1 |
NA |
21/20 |
02/0 |
||||||||
TC |
95/16 |
25/0 |
||||||||
MMT 21/21 |
NA |
21/20 |
77/0 |
|||||||
TC |
95/16 |
004/0 |
||||||||
NA 21/20 |
TC |
95/16 |
004/0 |
|||||||
انگیزه اجتماعی ترک
|
Camp 13/20 |
MMT |
94/19 |
4/0 |
6 |
21/25 |
96/0 |
44/0 |
01/0 |
38/0 |
NA |
87/19 |
71/0 |
||||||||
TC |
17/19 |
44/0 |
||||||||
MMT 94/19 |
NA |
87/19 |
71/0 |
|||||||
TC |
17/19 |
44/0 |
||||||||
NA 87/19 |
TC |
17/19 |
63/0 |
|||||||
انگیزه فردی عدم عود
|
Camp 28/17 |
MMT |
40/20 |
004/0 |
6 |
04/161 |
91/6 |
001/0 |
12/0 |
00/1 |
NA |
22/20 |
001/0 |
||||||||
TC |
25/16 |
25/0 |
||||||||
MMT 40/20 |
NA |
22/20 |
54/0 |
|||||||
TC |
25/16 |
003/0 |
||||||||
NA 22/20 |
TC |
25/16 |
001/0 |
|||||||
انگیزه اجتماعی عدم عود |
Camp 53/19 |
MMT |
9/19 |
67/0 |
6 |
66/2 |
66/2 |
01/0 |
05/0 |
86/0 |
NA |
33/21 |
03/0 |
||||||||
TC |
62/16 |
03/0 |
||||||||
MMT 9/19 |
NA |
33/21 |
03/0 |
|||||||
TC |
62/16 |
03/0 |
||||||||
NA 33/21 |
TC |
62/16 |
001/0 |
یافتهها نشان میدهد در فرضیه سوم پژوهش مبنی بر اینکه در میزان انگیزههای فردی/ اجتماعی معتادان در گروههای درمانی مختلف تفاوت وجود دارد، تأیید می شود. لذا بررسی مولفهها نشان میدهد، بین نمونه های درمانی برای انگیزه فردی ترک، انگیزه فردی عدم عود و انگیزه اجتماعی عدم عود تفاوت معناداری وجود دارد (01/0≥P)، لیکن برای انگیزه اجتماعی ترک بین نمونههای درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد.
جدول 5: ضرایب همبستگی پیرسون بین سرمایه اجتماعی و انگیزه های معتادان
N=300 |
انگیزه فردی ترک |
انگیزه اجتماعی ترک |
انگیزه فردی عدم عود |
انگیزه اجتماعی عدمعود |
||||
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
|
اعتماد رسمی |
180/0* |
002/0 |
099/0
|
08/0 |
138/0 *
|
017/0 |
107/0
|
06/0 |
اعتماد غیر رسمی |
015/0
|
8/0 |
025/0- |
66/0 |
123/0 * |
03/0 |
098/0
|
09/0 |
اعتماد تعمیم یافته |
36/0- * |
001/0 |
007/0 |
9/0 |
28/0- * |
001/0 |
04/0- |
48/0 |
اعتماد کلی |
09/0- |
114/0 |
016/0- |
78/0 |
028/0-
|
63/0 |
04/0 |
4/0 |
مشارکت |
06/0-
|
27/0 |
04/0-
|
48/0 |
00/0
|
99/0 |
00/0
|
99/0 |
احساس تعلق |
065/0 |
26/0 |
069/0 |
23/0 |
09/0 |
112/0 |
06/0 |
28/0 |
سرمایه اجتماعی بین گروهی |
24/0 * |
00/0 |
05/0 |
36/0 |
*22/0
|
00/0 |
116/0 * |
04/0 |
سرمایه اجتماعی درون گروهی |
04/0 |
47/0 |
009/0- |
87/0 |
123/0 * |
03/0 |
103/0 |
075/0 |
نتایج جدول 5 در رابطه با فرضیه چهارم مبنی بر اینکه بین میزان سرمایه اجتماعی(درون گروهی و بین گروهی) و انگیزههای درمانی معتادان(فردی/ اجتماعی) رابطه وجود دارد، نشان می دهد که بین انگیزه فردی ترک با اعتماد رسمی و سرمایه اجتماعی بین گروهی رابطه مستقیم و با اعتماد تعمیم یافته رابطه معکوس وجود دارد. همچنین، بین انگیزه فردی عدم عود با اعتماد رسمی و اعتماد غیررسمی، سرمایه اجتماعی بین گروهی و درون گروهی رابطه مستقیم و با اعتماد تعمیم یافته رابطه معکوس وجود دارد. علاوه بر این، انگیزه اجتماعی عدم عود تنها با سرمایه اجتماعی بین گروهی رابطه مستقیم دارد.
بحث و نتیجهگیری
اطلاعات به دست آمده از سرمایه اجتماعی به طورکلی حاکی از پایین بودن سرمایه اجتماعی معتادان است. با این حال، میتوان گفت شدت سرمایه در ابعاد اعتماد (رسمی، غیررسمی و تعمیم یافته) نسبت به احساس تعلق و مشارکت بالاتر است. این می تواند احتمالا از عوامل متفاوتی همچون عدم بینش و آگاهی معتادان سرچشمه گرفته باشد. در واقع، افراد جامعهای که احساس شهروندی نکنند و انگیزههای اجتماعی در آنان کمرنگ باشد، در امور اجتماعی شرکت فعال نخواهند داشت. باید در چنین جامعهای احساس تبعیض بین فردی را کم کرد تا تعامل بین معتادان با مسئولان و دیگر اقشار جامعه بیشتر شود و آنها احساس تعلق بیشتری نمایند. همچنین، در این راستا هویت مناسبی برای خود کسب کنند و بدین صورت از لاک خرده فرهنگهای اعتیادی خود بیرون آیند. لن (1959)، روزنستون و هانس[22](1993)، وربا و نورمن (1972)، ولفینگر و روزنستون (1980) و برم و ران(1997)، عدم آموزش کافی و فقدان آگاهی افراد از حقوق اجتماعی خویش را عمده ترین علت پایین بودن میزان مشارکت شهروندان میدانند. کاهش مشارکت به احساس بی قدرتی و افزایش بی معنایی در زندگی و از خود بیگانگی کمک شایانی میکند. احساس بی قدرتی یکی از تجلیات و اشکال بروز بیگانگی اجتماعی است که می تواند گرایش فرد به اعتیاد را سبب شود.
نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان میدهد که انگیزه های فردی برای شروع ترک اعتیاد قویتر بوده، باعث سوق دادن معتادان به سمت درمان میشود، لیکن در جهت بالا بردن کیفیت درمان و افزایش ارتباطات درمانی، استفاده از شاخصهای اجتماعی در حیطه درمان اعتیاد میتواند بسیار موثر باشد. درمانهای گروهی اغلب بدون دارو هستند و بیمار به دارو درمانی و مصرف داروهای نگهدارنده از جهت مسائل زیست - شناختی نیاز دارد و بهتر است از هر دو درمان استفاده شود تا نتایج بهتری به دست آید. به طورکلی، در ایران برنامه جامع و کاربردی همه جانبه برای ترک اعتیاد وجود ندارد و هرگروه بر برنامه درمانی خود تاکید دارد. اکثر معتادان همه انواع درمانها را تجربه کرده اند و این میتواند عاملی برای عدم تفاوت بین آنها شده باشد. پیشنهاد میشود، برنامه درمانی التقاطی مشتمل بر دارو درمانی به همراه گروههای درمانی حمایتی همچون NA و یا ایجاد شبکه های درمانی در مراکز ترک اعتیاد صورت گیرد که میتواند نتایج ثمربخشی در حفظ پاکی معتادان داشته باشد.
شناخت انگیزههای فردی یا اجتماعی معتادان برای درمان و یا جلوگیری از بازگشت به سمت مواد می تواند به درمانگر در جهت هدایت بهتر معتاد در بهبودی کمک کند و اینکه در افراد با انگیزههای فردی، گرایشهای اجتماعی را تقویتنماید، زیرا این شبکهها و حمایتهای اجتماعی، هزینههای درمان اعتیاد را کاهش و شانس موفقیت در امر بهبودی را افزایش میدهند. در صورت وجود سرمایه اجتماعی، معتادان در حال بهبودی در قالب هنجارها و پیوندهای اجتماعی که در جریان تعاملات اجتماعی به وجود میآید، قابلیت های خود را افزایش میدهند و در عین به دست آوردن امکان کنترل زندگی خود، از حمایتهای اجتماعی که در شبکه های ارتباطی آنها به وجود آمده است، برخوردار میشوند و لذا قدرت کنار آمدن آنها با فشارهای ناشی از اعتیاد افزایش یافته، به لحاظ روانی از آرامش و آسایش مطلوبی برخوردار خواهند شد. وجود سرمایه اجتماعی بین معتادان می تواند به طور رسمی و یا غیر رسمی تأثیرات فشارهای زندگی مانند از دست دادن شغل، جدایی از همسر، طرد شدن از سوی دوستان و خویشاوندان و. . . را با افزایش حمایتهای اجتماعی، عاطفی و روانی کاهش دهد و از طرف دیگر، حس امنیت و عزت نفس و در نتیجه سلامت روان را در میان آنها افزایش دهد. همچنین، برای معتادانی که در طرد اجتماعی هستند، حمایتهای اجتماعی در قالب تور ایمنی پایه، بخشی از نقش حمایتی است که به نهادهای عمومی اختصاص مییابد و می تواند از بروز انواع معضلات اجتماعی وابسته به اعتیاد جلوگیری کند. همچنین، بازگشت به بازار کار و کسب شان اجتماعی و درآمد به عنوان نگهدارنده های جانبی بسیار ثمر بخش بودهاند.
هدف درمان صرفا مساله دستیابی به خدمات نیست، بلکه اتخاذ یک سبک زندگی است که بهزیستی را ارتقا می بخشد و به پرهیز از مخاطراتی چون بازگشت به اعتیاد کمک می کند. افراد در صورتی خواهند توانست رفتارشان را تغییر داده، سبک زندگی سالم تری اتخاذ کنند که سبک های جدید را از افراد مورد اعتماد خود فرابگیرند و باورکنند که این تغییر رفتارها باعث بهبود در بهزیستی آنها می شود. یک شبکه پایدار، عمیق و غنی از روابط میتواند باعث تسهیل کسب اعتماد و خودباوری گردد(کمپل، 2000، ص 186). البته، مانند سایر زمینهها، سرمایه اجتماعی به تنهایی کافی نیست (غفاری و رمضانی، 1386). از آنجاییکه سرمایه اجتماعی خاصیت خود تقویتکنندگی و خودافزایی دارد، میتواند به افراد عضو نهادهای اجتماعی کمک کند تا به منابعی چون اعتماد و شبکههای تعاملی دست یابند و میتواند با تسهیل اقدامات هماهنگ،کارایی گروه را دردستیابی به اهداف خود بهبود بخشد (تاجبخش، 1384).
با توجه به اینکه جامعه ایرانی، جامعه فردگرایی است (رحیمی و همکاران، 1388)، سیستم درمانی ما نیز بیشتر فردی است. بر این پایه، روحیه فردگرایی در جامعه رواج یافته، از میزان مشارکت افراد در عرصههای اجتماعی می کاهد. لذا برپایی آموزش های عمومی در تمامی سطوح، نقش اصلی را در ایجاد این نوع سرمایه داراست. پیشنهاد می شود از طریق سیاستها و برنامهریزیها و آموزش درمانی، هنجارهایی بر مبنای افزایش انگیزه مشارکت و روحیههمکاری گروهی برای معتادان (بهبود یافتگان) جامعه در نظر گرفته شود و در یک محیط امن و با ثبات برای کنش و واکنش آنها به گسترش، افزایش و تحکیم سرمایه اجتماعی، همچنین تشویق معتادان به درمانهای گروهی و پرهیز از فردگرایی افراطی کمک کرد. تقویت ساختار شبکههای اجتماعی که روابط متقابل را تسهیل میکند، تقویت نهادهای مدنی و سازمانهای غیردولتی[23] (NGOs) ، تقویت و غنیسازی آموزشهای درمانی، تامین امنیت بهبود یافتگان در جهت حضور داوطلبانه در نهادهای اجتماعی از کارکردهای مهم دولت در زمینه افزایش سرمایه اجتماعی می تواند باشد .
از دیگر پیامدهای مطلوب سرمایه اجتماعی در بخش اعتیاد، این است که همکاری معتادان با بخشهای رسمی، بخصوص نیروی انتظامی، موجب حذف مقاومتها و کاهش هزینههای تبادلات و ارتباطات و امکان کنترل و نظارت از طریق سلسله مراتب شبکهها (به دور از مقررات اداری دولت) خواهد شد. در چنین نظامی، با تکیه بر ارزشها و هنجارهای مشترک، احساس امنیت، اعتماد و تعهد متقابل نسبت به مسئولیتهای مدنی، مشارکت و همکاری اعضای جامعه در جهت دسترسی به منافع متقابل که همان سلامت فرد و جامعه و در نهایت مقابله و پیشگیری از اعتیاد باشد، فراهم میآید. لذا هماهنگی بین همه متولیان مبارزه با اعتیاد، از جمله بهزیستی، نیرویانتظامی، شهرداری، رسانه ملی و سازمانهای غیردولتی، شناساندن مزایای سرمایه اجتماعی به افراد جامعه و بخصوص معتادان در جهت مبارزه با این آسیب اجتماعی خانمان سوز که اکثر حیطههای زندگی افراد یک جامعه را در بر میگیرد، لازم و ضروری است. بنابراین، کمک به افزایش شبکههای حمایتی و ایجاد گروههایی با سرمایه اجتماعی در مراکز درمان اعتیاد باید سرلوحهکار درمانگران و متخصصان قرار گیرد. در نتیجه فرایند درمان و بهبودی ارتقا یافته، به عنوان درمان مکمل استفاده می شود.
[1]-WHO (World Health Organization)
[2]- Grootaert & Van- Bastelaer
[3]- Woolcock & Narayan
[4]- Murphy
[5]- Schroeder & Penner & Divido & Piliavin
[6]- Terry & Hogg & White
[7]- Sholtez
[8]- Coleman
[9]- Vice & Masner
[10]- Polsen & Rabinson
[11]- Akres
[12]- Bohem
[13]- Ferancel
[14]- Social Dislocation
[15]- Rozzen
[16]- American Psychiatric Association
[17]- Witheford
[18]- Cramb
[19]- Hyatt
[20]- Loflin
[21]- Knack
[22]- Rosenstone & Hansen
[23]- Non Goverment Organization