بررسی میزان توجه به شاخص‌های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی در محتوای برنامة درسی دورة ابتدایی و شیوة آموزش معلمان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

2 استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

3 دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

چکیده

در عصر توسعه که نیاز جامعه بهشهروندانی با سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر توسعة متناسب با فرهنگ بومی خود مبرم است، روزآمدکردن آموزش و ایجاد تغییرات در برنامه­های درسی آنها متناسب با شاخص­های اقتصادیِ سبک زندگی امری ضروری است. هدف این پژوهش، تعیین میزان انطباق محتوا و اجرای برنامة درسی دورة ابتدایی با شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده‌ها از پرسشنامة محقق­ساخته و تحلیل محتوای کتاب‌های درسی استفاده شده است. پژوهش روی نمونه­ای متشکل از معلمان مناطق 2، 6 و 12 (176n=) شهر تهران و کتاب‌های درسی دورة ابتدایی در سال تحصیلی 94-1393 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد که میزان توجه معلمان به آموزش شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی از دیدگاه خودشان بیشتر از متوسط بوده است؛ البته بیشترین توجه در بعد شناختی و کمترین توجه در بعد رفتاری بوده است. محتوای برنامة درسی دورة ابتدایی به مقولة تلاش و پشتکار بیشترین توجه را  و به مقولة پرهیز از مصرف­گرایی کمترین توجه را داشته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

study Degree of Attention to economic Indicators based on Islamic-Iranian development in Primary curriculum and education method of teachers

نویسندگان [English]

  • Horieh Shadfar 1
  • MohammadReza Nili 2
  • Vahid Ghasemi 3
1 Ph.D student of Curriculum, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Associate Professor, Department of Education, University of Isfahan, Isfahan, Iran
3 Associate Professor of Sociology, University of Isfahan, Isfahan, Iran
چکیده [English]

ر عصر توسعه که نیاز جامعه به شهروندانی با سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر توسعه متناسب با فرهنگ بومی خود مبرم است، روزآمد کردن آموزش و ایجاد تغییرات در برنامه های درسی آنها متناسب با شاخص های اقتصادی سبک زندگی امری ضروری محسوب می گردد. هدف این پژوهش تعیین میزان انطباق محتوا و اجرای برنامه درسی دوره ابتدایی با شاخص های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه اسلامی- ایرانی با روش پیمایشی- تحلیلی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل محتوای کتابهای درسی استفاده شد .این پژوهش بر روی نمونه ای متشکل از معلمان مناطق 2، 6 و 12 (176n=) شهر تهران و کتابهای درسی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 94-1393 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان توجه معلمان به آموزش شاخص های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه اسلامی- ایرانی از دیدگاه خودشان بالاتر از متوسط بوده است و محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی به مقو له تلاش و پشتکار بیشترین توجه را داشته است و به مقوله پرهیز از مصرف گرایی کمترین توجه را داشته است

کلیدواژه‌ها [English]

  • Curriculum
  • Primary -
  • Economic indicator
  • Lifestyle
  • Islamic - Iranian development

اندکی بیش از نیم­قرن است که توسعه به­مثابة یک هدف استراتژیک در دستور کار اغلب دولت­­ها قرار گرفته است؛ اما همة آنها به یک اندازه کامیاب نبوده­اند. ایران هنوز در زمرة کشور­های در حال توسعه قرار دارد و نسبت به کشور­های توسعه­یافته از منظر شاخص‌های توسعه در مراتب پایین­تری قرار گرفته است. یکی از مهمترین موانع توسعه در ایران بی­توجهی به مسائل و شرایط فرهنگی، دینی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه است؛ بنابراین ضروری  است که جامعة ایران هم به دنبال توسعة درون­زا و متناسب با فرهنگ خود باشد؛ از جمله لوازم توسعة بومی و درون­زا این است که سبک زندگی متناسب با آن در میان افراد جامعه نهادینه شود. 

سبک زندگی واقعیتی است که از ابتدای پیدایش بشر وجود داشته و در هر جامعه­ای بر اساس فرهنگ و شرایط  آن سرزمین سبک زندگی ویژه­ای حاکم بوده است. کاویانی آرانی (1388: 28) سبک زندگی را مبیّن بخشی از فرهنگ می­داند که در جوامع امروزی نقش مهمی در زندگی مردم ایفا می­کنند. لایة رویین و آشکار هویت یک جامعه، سبک زندگی آن است. هر جامعه­ای زمانی می­تواند ثمره و محصول جها­ن­بینی و ایدئولوژی خود را به دیگران نشان دهد که سبک زندگی او متناسب با باور­ها و ارزش­هایش شکل یافته باشد (شریفی و همکاران، 1391: 4). به طور کلی، سبک زندگی الگوی نسبتاً ثابت رفتار­های فرد در زندگی روزمره در چهارچوب موقعیت زندگی است که هنر انسان در کشف و انتخاب مناسب­ترین و خردمندانه­ترین رفتار است؛ بنابراین، انسان مسلمان باید تلاش کند تا به سبک زندگی مطلوبی که متناسب با فرهنگ و ارزش­­های دینی و مبتنی بر عقلانیت باشد، دست یابد و به کمال بیشتر نایل شود.

توسعه نیز مفهومی است که از آغاز دوران مدرنیته مطرح شده است. هدف اولیة نظریه‌پردازان از مفهوم توسعه ارائة الگو و مدلی برای حرکت جوامع مختلف به سمت کشور­های غربی بوده است؛ با این حال، کم­کم مفهوم توسعه دچار پیچیدگی شد. توسعه به مجموعه­ای از تحولات فکری، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ­می­گویند که به رشد توانایی­­ها و ظرفیت­های کلی یک جامعه در همه ابعاد منجر می­شود. اهداف توسعه، بهبود زندگی انسان و ارتقای کیفیت آن با توجه به آرمان­­ها و ارزش­های مورد قبول آنهاست (اخوان کاظمی، 1383: 15). با مطرح­شدن مبحث توسعه، ابتدایی­ترین تعبیر از این واژه، توسعة اقتصادی بود و در دهه­های 50 و 60 صرفاً نیل به توسعة اقتصادی مد نظر بود. تا دهه 1950 اغلب اقتصاددانان، توسعة اقتصادی را همان رشد مشخص درآمد سرانة واقعی در کشور­های توسعه­نیافته تعبیر می­کردند(نراقی،1370: 32)؛ اما به­مرور زمان این تعبیر دچار تحول شد. نظرپور (1378: 47) توسعة اقتصادی را فرایندی می­داند که متضمن بهبود مداوم در شاخص­هایی نظیر تولید ناخالص ملی و داخلی و درآمد سرانه، میزان تشکیل ناخالص سرمایة ثابت، میزان بهره­وری و اشتغال و کاهش فقر و نابرابری، همراه با تغییرات فنی و سازمانی در کیفیت تولید و تخصیص منابع انسانی و مادی مطلوب می­داند.

فاطمی امین و فولادیان (1388: 107) معتقدند که محورقراردادن نظام آموزشی و تأکید بر کیفیت و سازگاری نظام آموزشی با نیاز­های توسعة اقتصادی پیش­نیاز توسعة اقتصادی است. برای دستیابی به توسعه­یافتگی به عنوان یک هدف ملّی باید به آموزش آینده­سازان جامعه توجه ویژه کرد و برنامه­های درسی نظام آموزشی را در جهت ترویج سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی ایرانی طراحی کرد. این فرهنگ­سازی نیازمند آموزش سبک زندگی مبتنی بر توسعه است که باید در برنامة درسی دورة ابتدایی تجلی یابد. امروزه گام برداشتن نظام آموزشی در مسیر نیل به توسعه و نهادینه­سازی سبک زندگی مبتنی بر توسعه یکی از رسالت­های ضروری آن است. آموزش و پرورش که نهاد رسمی متولی فرهنگ بوده از جمله مهمترین نهادهایی است که در پیاده­سازی و فرهنگ­سازی سبک زندگی اسلامی-ایرانی مبتنی بر توسعه نقش دارد. برای نیل به پیشرفت و توسعة اقتصادی پایدار باید سبک زندگی مبتنی بر توسعة اقتصادی را در افراد جامعه نهادینه کرد. انسان، عامل توسعه است و نقشی کلیدی و حساس در فرایند توسعه ایفا می­کند و از آنجایی که موجودی متفکر و مختار است، زمانی می­تواند این نقش را عهده­دار شود که ارزش‌ها و باور­ها و آرمان­های مناسب با توسعه در نهاد او ایجاد شود (نظرپور، 1378: 79). لازمة نیل به این هدف، آموزش است.

مهمترین عامل در توسعه، کیفیت انسان­­ها در هر جامعه است. به همین دلیل آموزش باید در رأس همه برنامه­ریزی­­ها و به عنوان کلید اصلی دستیابی به توسعه قرار گیرد (فکوهی، 1379: 19). آموزش زمینة لازم برای ایجاد نگرش­­های فرهنگی و اجتماعی مناسب توسعة اقتصادی را فراهم می­آورد؛ به­طوری­که در ادبیات جامعه­شناسی توسعه، آموزش عاملی   تعیین­کننده یا حتی پیش­شرط توسعه مطرح می­شود؛ زیرا رشد اقتصادی را ارتقا می­بخشد (شیخی، 1385: 82-81). امروزه تربیت اقتصادی یکی از ضرورت­های نظام‌های آموزشی است. به روایت سیدی و همکاران (1390) آمریکا، آلمان و انگلستان کشور­های پیشرو در آموزش اقتصاد در دورة ابتدایی هستند. یانگ کیم[1](2000) بر این باور است که به­دلیل فواید کاربردی و نقش اقتصاد در زندگی اجتماعی، مقولة اقتصاد باید سرلوحة برنامه­های درسی مدارس ابتدایی قرارگیرد. میلر[2] (1988) سواد اقتصادی را یکی از جوانب ضروری آموزش عمومی برای شهروندان می­داند. پیغامی و تورانی(1390: 32 ) تحقق اهداف شناختی، گرایشی و رفتاری در حوزة اقتصادی را حوزة شناخته­شده دنیای امروز می­داند. سالمی و زیگفرید[3] (1999) رسالت برنامه­های آموزش اقتصادی را افرادی موّلد، مشارکت­کنندة مؤثر در اقتصاد، مصرف­کنندگان مطلع و مشوّقان و حامیان ایدئولوژی و فرهنگ اقتصادی مطلوب جامعه می­داند. پژوهش ساپر و والستاد آشکار کرد که دانش­آموزان مدارس ابتدایی می­توانند اقتصاد را به­خوبی یاد گیرند (سیدی و همکاران، 1390: 40).

در دنیای پیچیدة امروزی، از شروط اساسی برای کارآمدی افراد برخورداری آنها از آموزش‌های مناسب با شرایط پیشرفت و توسعة اقتصادی است و البته با فراگیرشدن آموزش عمومی به­ویژه آموزش ابتدایی در جوامع سهم عمده­ای از آمادگی برای زندگی در عصر توسعه بر عهدة آموزش و پرورش همگانی است. برنامه­های درسی مدارس باید به­گونه­ای­ ریخته شود، طراحی و اجرا بشوند که مجموعه­ای از دانش­ها، نگرش‌ها و توانمندی­­ها را در دانش­آموز ایجادکند تا مهارت­­های متناسب با سبک زندگی مبتنی بر توسعة اقتصادی در آنها ایجاد شود و نگرش، گفتار و کردار متناسب با گفتمان توسعه در آن­ها نهادینه شود و نیل به توسعه را در جامعه خود تسهیل کند. در واقع باید در کودکان میل و انگیزة پیشرفت و اشتیاق وافر به شاخص­های سبک زندگی مبتنی بر توسعه را ایجاد و در غالب محتوا­های آموزشی و روش­­های تدریس و ارزشیابی، ارزش­های فرهنگی توسعه را در ضمیرشان نهادینه کرد. برای تبیین و بازشناسی شاخص­های سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی ایرانی؛ ابتدا با مطالعه در حوزة توسعة اقتصادی، شاخص­های رفتاری متناسب با توسعة اقتصادی همخوان با آموزه­های دینی و فرهنگ ایرانی با ژرف­اندیشی و متون­کاوی در کتاب­ها، مقاله­ها، متون اسلامی و همچنین مصاحبه­های موجود صاحب‌ نظران در این زمینه بازشناسی و تبیین شدند. در این پژوهش تلاش شد تا میزان انطباق و توجه به شاخص­های اقتصادی در محتوای کتاب­های درسی و شیوة آموزش معلمان بررسی شود.

شاخص­های اقتصادی سبک زندگی به رفتارهایی اشاره دارد که زمینه­ساز توسعة اقتصادی  هستند و با نهادینه­سازی این مؤلفه­­ها در سبک زندگی افراد جامعه دستیابی به توسعه تسهیل می­شود؛ مهمترین آنها برای آموزش به کودکان موارد زیر هستند که توضیحاتی دربارة آنها ارائه می­شود:

1. صرفه­جویی: یکی از شاخص­های رفتاری برای نیل به توسعة اقتصادی  فرهنگ صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات است. در ادبیات دینی نیز مصرف معقول و معتدل مورد تأکید قرار گرفته است (افقه، 1382: 86). روایات متعددی دربارة سفارش به پرهیز از اسراف و رعایت صرفه­جویی وجود دارد. خداوند در قرآن کریم (آل عمران/180؛ نساء: 37) مردم را به استفاده از کالا­ها و لذت از آن­ها تشویق کرده ؛ اما از بخل و اسراف منع کرده است. صرفه­جویی  باعث افزایش پس­انداز و سرمایة مردم و درنتیجه درآمد سرانة جامعه خواهد شد. نهادینه­شدن این ویژگی در افراد جامعه و پای­بندی افراد از سنین کودکی به رعایت آن در درازمدت باعث فرهنگ­سازی شدهو زمینه­ساز نیل به توسعة اقتصادی  می­شود.

2. کار و تلاش و پشتکار: یکی از مراکز ثقل توسعه، کار و تولید است. جامعه­ای توسعه می­یابد که کارکردن و زحمت­کشیدن در آن نهادی شده باشد (سریع القلم، 1375: 60). کثرت آیات و احادیث مرتبط با کار و تلاش برای تأمین معاش نشان­دهندة آن است که اسلام به فعالیت­های اقتصادی توجه ویژه­ای داشته است (افقه، 1382 :83). با ارتقای فرهنگ کار و تلاش می­توان به توسعة اقتصادی  دست یافت. فرهنگ کار یعنی پذیرفتن مسئولیت در قبال کار روزانه و انجام آن به مناسب­ترین وجه ممکن (فیوضات، 1383: 120). در سیرة ائمة اطهار (ع)، کار سخت و تلاش و کوشش بسیار دیده شده است (معصومی راد، 1392: 227). توسعه و رشد در گرو کار و تلاش است؛ به­طوری­که امام علی(ع) می­فرمایند: کوشندگان و تلاشگران به رشد و پیشرفت دست می­یابند نه خردمندان بیکاره (اخترشهر، 1386: 32). با نهادینه­سازی این ویژگی رفتاری در کودکان و ایجاد تعهد به وظایفشان، شاهد تعهد کاری بیشتر و روحیة تلاش و پشتکار در جامعه خواهیم بود که زمینه­ساز نیل به توسعة اقتصادی  است.

3. مسئولیت­پذیری و وجدان کاری: اصل اساسی در دین اسلام مسئولیت انسان در برابر باورها، گفتار­ها و کردارهایش در ابعاد گوناگون است. توسعه به انسان مسئولیت‌پذیر و قاعده­پذیر نیازمند است (سریع­القلم، 1382: 481). امام علی (ع) (1378: ح638) انسان را در برابر همه­چیز مسئول می­دانستند. انسان دینی بر این باور است که در برابر لحظه­لحظه زمان مسئول است و باید در هر زمان کار ویژة آن انجام پذیرد (اخترشهر، 1386 :34). احساس مسئولیت فرد به وظایفش امری بدیهی است. اگر این احساس و روحیه در سنین کودکی در دانش­آموزان ایجاد شود، در درازمدت
می­تواند افراد جامعه را نسبت به وظایف و کارهایشان متعهد گرداند و زمینه­ساز توسعة اقتصادی باشد.

4. پرهیز از مصرف­گرایی افراطی (اتراف): یکی از مسایل عمده­ای که امروزه پیش روی برخی جوامع در حال توسعه قرار دارد، حرکت شتابان این جوامع به سمت «جامعة مصرفی» است (فاضلی، 1382: 24). فرهنگ مصرف­گرایی که در تماس با غرب گرفته شده است،  یکی از موانع جدی توسعة اقتصادی محسوب می­شود (موسایی، 139: 78)؛ این فرهنگ باعث رواج کالا­های وارداتی و تجملی ساختِ کشور­های توسعه­یافته شده است که به بنیان اقتصاد جامعه آسیب می­زند؛ چرا که به جای سرمایه­گذاری، درآمد ملی صرف کالا­های وارداتی می­شود. بهترین زمان برای مبارزه با فرهنگ مصرف­گرایی دوران کودکی است که کودکان بر اثر تبلیغات در این مسیر قرار می­گیرند و مصرف‌گرایی جزیی از سبک زندگیشان می­شود. در حالی­که با آموزش صحیح و اصولی می­توان این نگرش و سبک رفتاری را در سنین کودکی اصلاح کرد و کشور را در جهت توسعة اقتصادی سوق داد.

5. نظم و استفادة صحیح از زمان: برای نیل به توسعه، جامعه به­شدت به نظم و ترتیب در تمامی شئون زندگی وابسته است. نظم از ویژگی­های بارز جوامعی بوده است که توسعة اقتصادی  به مفهوم بهینه­سازی نیرو­های مادی و انسانی را اساس قرار داده اند (سریع القلم، 1375: 58). اسلام دینی است که به نظم و برنامه­ریزی در زندگی اهمیت فراوانی داده و به پیروان خویش سفارش کرده است که همة کار­های خود را طبق قانون و به شکلی منظم انجام دهند (مرتجائی، 1392: 386). اهمیت نظم تا حدی است که امام علی (ع) (1378: نامه 47) در آخرین جملاتشان قبل از رحلت، اعضای خانواده خود را به نظم سفارش می­کنند و همچنین در نامة ایشان به مالک اشتر هم اهمیت نظم دیده می­شود (1378: نامه 53). با آموزش و پرورش نظم و انضباط در افراد جامعه از سنین کودکی، می‌توان سبک رفتاری مهمِ پایبندی به نظم را که متأسفانه در جامعة ایرانی کمرنگ است ایجاد کرد.

پژوهش­های سبک زندگی مرتبط با حیطة اقتصادی را می­توان در سه گروه دسته­بندی کرد: 1) پژوهش­هایی که به سنخ­شناسی سبک زندگی پرداخته­اند (آجیلی،  1392؛ آزاد ارامکی و شالچی،1384؛ شهابی، 1386؛ غیاثوند و قلی­زاده، 1389؛ هارتون و هانت[4]،1984؛ پالومتس[5] ،2002)؛ 2) پژوهش­هایی که به رابطة سبک زندگی با متغیرهایی مانند پایگاه اجتماعی- اقتصادی و شغل پرداخته­اند (ریبیزل و همکاران[6]، 2003؛ چینگ چانگ و همکاران[7]، 2005؛ حکیم[8]، 2002؛ کیسی و همکاران[9]، 2004؛ بوسکو و بیانکو[10]، 2005؛ ویلزکا[11]،2002؛ استمپل[12]، 2005؛ بورچارد[13]،2010)؛ 3) پژوهش­هایی که رابطة بین وضعیت اقتصادی و سبک زندگی را تأیید می­کنند (تامین، 1385؛ ؛ کلی[14]، 1990؛ زابلکی و کانتر[15]، 1976).

پژوهش­های انجام­شده در زمینة توجه به مؤلفه­های اقتصادی در برنامة درسی ابتدایی اندک و محدود بر محتوای کتاب­های درسی بوده است. سیدی و همکاران (1390) پیام ­ها و مفاهیم اقتصادی در کتاب­های درسی دورة ابتدایی را بررسی کرده که نتایج نشان داد­ه­اند مفاهیم اقتصادی در ارتباط با توسعة اقتصادی، اقتصاد خرد، اقتصادکار و اقتصادکلان بیشترین میزان فراوانی را به خود اختصاص داده است.. نتایج پژوهش همچنین نشان می­دهد که مفاهیم اقتصادی از پایة اول تا پنجم به صورت تصاعدی افزایش یافته است.

نتایج پژوهش راجرز  وهمکاران[16] (2003) با عنوان «آموزش اقتصاد از طریق ادبیات کودکان در دورة ابتدایی» در آمریکا نشان می­دهد که بخش بزرگ مطالب و تصاویر کتاب­های قرائت، مطالب و مفاهیم اقتصادی را به شیوة جالب در خود جای داده­اند. نتایج پژوهش پیغامی و تورانی(1390) نشان می­دهد که برنامة درسی اقتصاد در برنامة درسی ملی مغفول مانده است. پژوهش ربیعی و محبی (1388) اشاره می­کند که بیشترین فروانی مؤلفه‌های الگوی مصرف در کتاب­های دورة ابتدایی به کتاب علوم تجربی و کمترین فراوانی مربوط به مدنی است. نتایج پژوهش صالحی عمران، چهار باشلو و هاشمی (1389) هم نشان داده که توجه متعادل و جامعی به همه عناصر و مؤلفه­های فرهنگ کار در کتاب‌های درسی ابتدایی نشده است؛ به­طوری­که بیشترین فراوانی مربوط به کتاب فارسی و کمترین فراوانی مربوط به کتاب قرآن بوده است. همچنین روش­های تدریس به­کارگرفته در فرایند یاددهی-یادگیری به­گونه­ای نبوده که مؤلفه­های فرهنگ کار را در دانش­آموزان تقویت و پرورش دهد. متأسفانه در خصوص میزان توجه به این مؤلفه در آموزش معلمان پژوهشی انجام نشده است.

با توجه به اهمیت مباحث مذکور، پژوهش حاضر قصد دارد در پی پاسخ پرسش­های زیر باشد:

1. در محتوای کتاب­های درسی دورة ابتدایی تا چه میزان به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه پرداخته شده است؟

2. معلمان دورة ابتدایی در آموزش خود تا چه میزان به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه توجه کرده­اند؟

 

روش پژوهش

این پژوهش از نظر ماهیت تحقیق، توصیفی- پیمایشی- تحلیلی و از لحاظ رویکرد؛ ترکیبی (کمّی و کیفی) است؛ چراکه وضعیت موجود محتوا و اجرای برنامة درسی از لحاظ همخوانی با شاخص­های سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی را با استفاده از ابزار­های متعدد پرسشنامه و تحلیل محتوا بررسی کرده است. برای بررسی میزان توجه محتوای برنامة درسی دورة ابتدایی به شاخص­های اقتصادی مدنظر پژوهش؛ به تحلیل محتوای نمونه­ای از کتاب­های مختلف دورة ابتدایی پرداخته شد. برای بررسی میزان توجه در آموزش معلمان دورة ابتدایی به شاخص­های اقتصادی مدنظر پژوهش؛ پرسشنامه میان معلمان دورة ابتدایی توزیع شد.

جامعة مطالعه­شدة پژوهش، شامل کتاب­های درسی دورة ابتدایی که سی و پنج جلد است و کلیة معلمان زن ابتدایی مناطق دو، شش و دوازده شهر تهران بوده که تعداد کل آنها 797 نفر در سال تحصیلی 1393- 94 است. برای انتخاب حجم نمونة کتاب­های درسی از روش نمونه­گیری هدفمند طبقه­ای استفاده شد که نیازمند انتخاب یک نمونه با حصول اطمینان از سوگیری­نکردن در انتخاب کتاب­هاست. با توجه به اینکه در انتخاب کتاب­ها بنا بر این بود که همة عناوین کتاب­های درسی بررسی شود و از سوگیری پرهیز شود، دو اصل در انتخاب نمونه مدنظر قرار گرفت. اصل اول اینکه تعداد کتاب­های مورد تحلیل هر پایه متناسب با تعداد کتاب­های هر پایه باشد و اصل دوم اینکه به همة عناوین کتاب­ها پرداخته شود و محدود به چند عنوان کتاب مشابه نشود. با رعایت این دو اصل، تعداد و عناوین کتاب­های منتخب به تفکیک پایه تحصیلی در جدول 1 ارائه شده است.

 

جدول1: نمونة آماری کتاب­های درسی دورة ابتدایی

نام کتاب درسی

تعداد کتاب

تعداد انتخاب

پایة تحصیلی منتخب

فارسی

6

3

اول، سوم، پنجم

ریاضی

6

3

دوم، چهارم، ششم

علوم

6

3

اول، سوم، پنجم

هدیه­های آسمانی

6

3

دوم، چهارم، پنجم

اجتماعی

4

2

سوم - ششم

قرآن

6

2

چهارم- ششم

کتاب­های ویژة ششم

2

1

ششم

جمع کل

35

17

-

  

در انتخاب معلمان مقطع ابتدایی برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی چندمرحله­ای استفاده شد. زمانی­که حجم کل نمونه از حجم افراد و عناصر حاضر در خوشه‌ها زیاد باشد یا پراکندگی جغرافیائی حوة جمعیت تحت بررسی زیاد باشد، نمونه‌گیری خوشه­ای چندمرحله­ای ضرورت می­یابد. برای نمونه­گیری، سه منطقة متفاوت شهر تهران انتخاب شد و سپس در هر منطقه، چند مدرسه انتخاب و پرسشنامه میان همه معلمان آن مدارس پخش شد. 

برای تحلیل محتوای کتاب­های درسی از فرم­های محقق­ساخته استفاده شد. نوع تحلیل محتوای پژوهش حاضر، تحلیل مفهومی یا معنایی است. در این روش، پیام­های آشکار و پنهانی که از طریق بار معنایی و مفهومی کلمات، عبارات، تمثیل­ها، تصاویر و نظایر اینها به ذهن دانش­آموز متبادر می­شود، بررسی می­شوند؛ به­طوری­که پس از تعیین مقوله­های شاخص اقتصادی و مصداق­های مفاهیم آن، به شمارش مضمون­های کتاب درسی پرداخته شد. واحد تحلیل مورد بررسی، مضمون­های نوشته­­ها و تصاویر کتاب­های درسی و واحد ثبت نیز صفحه بود. روایی تحلیل محتوا با استفاده از روش محتوایی و پایایی آن با استفاده از تکنیک بازآزمایی با میزان توافق 95% توسط معلمان دورة ابتدایی تأیید شد.

برای جمع­آوری اطلاعات از معلمان، پرسشنامة محقق­ساخته به کار گرفته شد. پرسشنامة محقق­ساخته دارای چهار مقوله و 60 گویه (سؤال) بود که در سه بخش شناختی، عاطفی و رفتاری طراحی شده بود. با توجه به اینکه برنامة درسی مجموعه فرصت­های یادگیری را فراهم می­سازد و یادگیری سه حیطة شناختی، عاطفی و رفتاری را در بر می‌گیرد، پرسشنامه میزان توجه معلمان به پنج شاخص سبک زندگی در تدریس و آموزش (حیطة شناختی)، ترغیب و تشویق (حیطة عاطفی) و در عملکرد و ارزیابی(حیطة رفتاری) را اساس سؤال قرار کرد. از آنجا که در بسیاری از مباحث آموزشی، انتقال مفاهیم مرکز توجه است؛ اما نسبت به ایجاد علاقه و ارزش­گذاری نسبت به مفاهیم و پایبندی و به کارگیری آنها، کم­توجهی اعمال می­شود؛ با نگاه به این سه حیطه بررسی­ها انجام شد تا تفاوت میزان پرداختن به مؤلفه‌ها در سه حیطه مشخص شود. روایی پرسشنامه از روش محتوایی با استفاده از نظرات  متخصصان تأیید شده است. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 97% تعیین شده است. 

 


 

یافته‌های پژوهش

سؤال اول: در محتوای کتاب­های درسی دورة ابتدایی تا چه میزان به شاخص­های اقتصادیِ سبک زندگیِ مبتنی بر توسعه پرداخته شده است؟

جدول 2: فراوانی و درصد شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در  کتاب­های پایه اول

شاخص­های اقتصادی

فارسی

علوم

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

صرفه­جویی و استفاده درست از امکانات

3

4/21

5

2/19

تلاش و پشتکار

4

6/28

9

6/34

مسئولیت­پذیری

2

3/14

10

5/38

پرهیز از مصرف­گرایی افراطی

0

0

1

8/3

نظم و استفادة صحیح از زمان

5

7/35

1

8/3

جمع

14

100

26

100

 

طبق یافته‌های جدول 2، در کتاب فارسی اول ابتدایی، 14 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است که از این تعداد، 3 واحد (4/21%( به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات،  4 واحد (28/6 %) به تلاش و پشتکار، 2 واحد (3/14 %) به مسئولیت­پذیری و 5 واحد (7/35%) به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است و هیچ توجهی به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی نشده است. در کتاب علوم پایة اول ابتدایی، 26 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است؛ از این تعداد، 5 واحد (2/19%( به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات،  9 واحد (6/34 %) به تلاش و پشتکار،10 واحد (5/38 %) به مسئولیت­پذیری و 1 واحد (8/3% ) به نظم و استفاده صحیح از زمان و1 واحد (8/3 %) به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی پرداخته­اند. همچنین بیشترین توجه به شاخص‌های اقتصادی در کتاب علوم و کمترین توجه در کتاب فارسی بوده است.

 

جدول 3: فراوانی و درصد شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در کتاب­های پایة دوم

شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی

ریاضی

هدیه­ها

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

صرفه­جویی  و استفادة درست از امکانات

0

0

1

3/33

تلاش و پشتکار

9

9/52

1

3/33

مسئولیت­پذیری

3

6/17

1

3/33

پرهیز از مصرف­گرایی افراطی

0

0

0

0

نظم و استفاده صحیح از زمان

5

4/29

0

0

جمع

17

100

3

100

 

طبق یافته‌های جدول 3، در کتاب ریاضی پایة دوم ابتدایی، از 17 واحد مضمون، 9 واحد (9/52%( به تلاش و پشتکار، 3 واحد (6/17 %) به مسئولیت­پذیری و 5 واحد (4/29%) به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است. به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات و پرهیز از مصرف­گرایی افراطی توجهی نشده است. در کتاب هدیه‌­های آسمانی پایة دوم ابتدایی از 3 واحد مضمون، 1 واحد (3/33%( به صرفه­جویی  و استفادة درست از امکانات، 1 واحد )(3/33%)  به تلاش و پشتکار و 1 واحد (3/33 %) به مسئولیت­پذیری پرداخته  شده است و به دو شاخص دیگر توجهی نشده است. بیشترین توجه به شاخص‌ها در کتاب ریاضی و کمترین توجه در کتاب هدیه­های آسمانی بوده است.

 

جدول4: فراوانی و درصد شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در کتاب‌های پایة سوم

شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی 

اجتماعی

فارسی

علوم

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

صرفه­جویی و استفاده درست از امکانات

5

9/13

7

3/11

6

7/16

تلاش و پشتکار

9

25

19

6/30

16

4/44

مسئولیت­پذیری

14

9/38

32

6/51

12

3/33

پرهیز از مصرف­گرایی افراطی

5

9/13

2

2/3

1

8/2

نظم و استفادة صحیح از زمان

3

3/8

2

2/3

1

8/2

جمع

36

100

62

100

36

100

 

طبق یافته‌های جدول4، در کتاب اجتماعی پایة سوم ابتدایی، از 36 واحد مضمون، 5 واحد (9/13%) به صرفه­جویی و استفاده درست از امکانات، 9 واحد (25%( به تلاش و پشتکار، 14 واحد (9/38 %) به مسئولیت­پذیری، 5 واحد (9/13%) به پرهیز از مصرف‌گرایی افراطی و 3 واحد (3/8%) به نظم و استفاده صحیح از زمان توجه کرده است. در کتاب اجتماعی پایة سوم ابتدایی، از 36 واحد مضمون، 6 واحد (7/16%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 16 واحد (4/44%( به تلاش و پشتکار، 12 واحد (3/33%) به مسئولیت‌پذیری، 1 واحد (8/2% )  به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی و 1 واحد (8/2%) به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است. در کتاب فارسی پایة سوم ابتدایی، از 62 واحد مضمون، 7 واحد (3/11%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 19 واحد (6/30%( به تلاش و پشتکار، 32 واحد (6/51 %) به مسئولیت­پذیری، 2 واحد (2/3% ) به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی و 2 واحد (2/3%) به نظم و استفادة صحیح از زمان پرداخته است. همچنین بیشترین توجه به شاخص­های اقتصادی در کتاب فارسی و توجه برابر در کتاب علوم و اجتماعی بوده است.

 

 

 

جدول 5: فراوانی و درصد شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در کتاب­های پایة چهارم

شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی

هدیه­ها

قرآن

ریاضی

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

صرفه­جویی و استفاده درست از امکانات

0

0

0

0

0

0

تلاش و پشتکار

7

2/29

0

0

1

25

مسئولیت­پذیری

13

2/54

0

0

0

0

پرهیز از مصرف­گرایی افراطی

0

0

0

0

0

0

نظم و استفادة صحیح از زمان

4

7/16

0

0

3

75

جمع

24

100

0

0

4

100

    

طبق یافته‌های جدول 5، در کتاب هدیه‌ها پایة چهارم ابتدایی، 7 واحد (2/29%) به تلاش و پشتکار، 13 واحد (2/54%) به مسئولیت­پذیری و 4 واحد (7/16%) به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است و هیچ­توجهی به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات و پرهیز از مصرف­گرایی افراطی نشده است. در کتاب ریاضی پایة چهارم ابتدایی، 1 واحد (25%) به تلاش و پشتکار و 3 واحد (75%) به نظم و استفادة صحیح از زمان پرداخته و هیچ توجهی به سایر مؤلفه‌ها نشده است. در کتاب قرآن پایة چهارم ابتدایی هیچ واحدی به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی مدنظر پژوهش نپرداخته است. همچنین بیشترین توجه به شاخص­های اقتصادی در کتاب هدیه­های آسمانی و کمترین توجه در کتاب ریاضی بوده است.

 

جدول 6: فراوانی و درصد شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در کتاب­های پنجم

شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی 

هدیه­های آسمانی

فارسی

علوم

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

صرفه­جویی و استفاده درست از امکانات

4

3/9

1

5/2

4

3/14

تلاش و پشتکار

12

9/27

26

65

12

9/42

مسئولیت­پذیری

16

2/37

11

5/27

7

25

پرهیز از مصرف­گرایی افراطی

2

7/4

0

0

5

9/17

نظم و استفادة صحیح از زمان

9

9/20

2

5

0

0

جمع

43

100

40

100

28

100

 

 

 

 

 

طبق یافته‌های جدول 6، در کتاب هدیه‌های آسمانی پایة پنجم ابتدایی، 43 واحد مضمون به شاخص‌های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 4 واحد (3/9%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 12 واحد (9/27%) به تلاش و پشتکار، 16 واحد (2/37%) به مسئولیت­پذیری، 2 واحد (7/4%) به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی و 9 واحد (9/20%) به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است.

در کتاب فارسی پایة پنجم ابتدایی،40 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 1 واحد (5/2%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 26 واحد (65%) به تلاش و پشتکار، 11 واحد (5/27%) به مسئولیت­پذیری و 2 واحد (5%) به نظم و استفادة صحیح از زمان پرداخته است و هیچ­توجهی به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی نشده است.

در کتاب علوم پایة پنجم ابتدایی، 28 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 4 واحد (3/14%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 12 واحد (9/42%) به تلاش و پشتکار، 7 واحد (25%) به مسئولیت­پذیری، 5 واحد (9/17%) به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی پرداخته است و هیچ واحدی به نظم و استفاده صحیح از زمان نپرداخته است. همچنین بیشترین توجه به شاخص‌های اقتصادی در کتاب هدیه­های آسمانی و کمترین توجه در کتاب علوم بوده است.

 

جدول 7: فراوانی و درصد شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در پایه ششم

شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی

تفکر و پژوهش

ریاضی

قرآن

اجتماعی

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

فراوانی

درصد

صرفه­جویی و استفاده درست از امکانات

0

0

1

50

6

5/37

9

3/15

تلاش و پشتکار

2

3/33

0

0

3

8/18

23

39

مسئولیت­پذیری

2

3/33

1

50

3

8/18

11

6/18

پرهیز از مصرف­گرایی افراطی

0

0

0

0

0

0

8

6/13

نظم و استفاده صحیح از زمان

2

3/33

0

0

4

25

8

6/13

جمع

6

100

2

100

16

100

59

100

 

 

طبق یافته‌های جدول 7، در کتاب تفکر و پژوهش پایة ششم ابتدایی، 6 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 2 واحد به تلاش و پشتکار (3/33 %)، 2 واحد (3/33%) به مسئولیت­پذیری و 2 واحد (3/33%) به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است و هیچ توجهی به صرفه‌جویی و استفادة درست از امکانات و پرهیز از مصرف­گرایی افراطی نشده است. به طور کلی در کتاب ریاضی پایة ششم ابتدایی، 2 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 1 واحد (50%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات و 1 واحد (50%) به مسئولیت­پذیری پرداخته است و به سایر شاخص­های اقتصادی توجهی نشده است.

در کتاب قرآن پایة ششم ابتدایی، 16 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 6 واحد (5/37%) به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 3 واحد(8/18%) به تلاش و پشتکار،  3 واحد (8/18%) به مسئولیت­پذیری ، 4 واحد (25 %)  به نظم و استفادة صحیح از زمان پرداخته است و هیچ واحدی به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی نپرداخته است. در کتاب اجتماعی پایة ششم ابتدایی، 59 واحد مضمون به شاخص‌های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است که از این تعداد، 9 واحد (3/15%) به صرفه‌جویی و استفادة درست از امکانات، 23 واحد (39%) به تلاش و پشتکار، 11 واحد (6/18%) به مسئولیت­پذیری، 8 واحد (6/13%) به پرهیز از مصرف‌گرایی افراطی و 8 واحد (6/13%) به نظم و استفاده صحیح از زمان توجه کرده است. همچنین بیشترین توجه به شاخص‌های اقتصادی در کتاب اجتماعی و کمترین توجه در کتاب ریاضی بوده است.

 

 

جدول 8 : فراوانی شاخص‌های اقتصادی سبک زندگی در کتاب­های درسی

     شاخص­های اقتصادی

 

کتاب­های درسی

صرفه­جویی  و

 استفاده درست از امکانات

تلاش و پشتکار

مسئولیت­پذیری

پرهیز از مصرف­گرایی­ افراطی

نظم و استفاده صحیح از زمان

فارسی

11

49

45

2

9

ریاضی

1

10

4

0

8

علوم

15

37

29

7

2

قرآن

6

3

3

0

4

هدیه­های آسمانی

5

20

30

2

13

اجتماعی

14

32

25

13

11

تفکر و پژوهش

0

2

2

0

2

جمع

52

153

138

24

49

    

طبق یافته‌های جدول 8، در کتاب­های درسی بررسی­شده، 416 واحد مضمون به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی پرداخته شده است. از این تعداد، 52 واحد به صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات، 153 واحد به  تلاش و پشتکار، 138 واحد به مسئولیت­پذیری، 24 واحد  به پرهیز از مصرف­گرایی افراطی و 49 واحد به نظم و استفاده صحیح از زمان پرداخته است.

سؤال دوم: معلمان دورة ابتدایی در آموزش خود تا چه میزان به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه توجه کرده­اند؟

 

 

جدول 9: توزیع فراوانی و درصد پاسخ معلمان به سؤالات مربوط به شاخص­های اقتصادی

حیطه

تا چه حد در مباحث آموزشی و تدریس برای دانش­آموزانتان درباره موارد زیر توضیح دادید؟

بسیار کم

کم

متوسط

زیاد

بسیار زیاد

جمع

میانگین

انحراف استاندارد

شناختی

 

1-                  صرفه­جویی در استفاده از امکانات مدرسه، کلاس و وسایل شخصی

5

0

15

71

85

176

31/4

85/0

8/2

0

5/8

3/40

3/48

100

2-                  تلاش و پشتکار برای فهم مطالب  و پیشرفت در زمینه­های تحصیلی

0

0

9

53

114

176

59/4

58/0

0

0

1/5

1/30

8/64

100

3-                  پرهیز از مصرف­گرایی و خرید ابزار­های تجملی آموزشی

2

9

35

56

74

176

08/4

96/0

1/1

1/5

9/19

8/31

42

100

4-                  استفادة صحیح از زمان کلاس و مدیریت زمان برای انجام وظایف محوله

0

1

13

70

92

176

43/4

65/0

0

6/0

4/7

8/39

3/52

100

5-                  مسئولیت­پذیری در برابر وظایف محوّله

0

0

13

50

113

176

56/4

62/0

0

0

4/7

4/28

2/64

100

حیطه

تا چه حد دانش­آموزان را به اجرای موارد زیر ترغیب و تشویق کردید؟

بسیار کم

کم

متوسط

زیاد

بسیار زیاد

جمع

میانگین

انحراف استاندارد

عاطفی

 

 

1-     صرفه­جویی  در استفاده از امکانات مدرسه، کلاس و  وسایل شخصی

2

5

19

87

63

126

15/4

81/0

1/1

8/2

8/10

4/49

8/35

100

2-     تلاش و پشتکار برای فهم مطالب و پیشرفت تحصیلی و اخلاقی

0

5

5

92

74

176

33/4

67/0

0

8/2

8/2

3/52

42

100

3-     پرهیز از مصرف­گرایی و خرید ابزار­های تجملی آموزشی

2

9

51

61

53

176

87/3

94/0

1/1

1/5

29

7/34

1/30

100

4-      استفادة صحیح از زمان در کلاس و مدیریت زمان برای انجام وظایف محوّله

0

5

1

91

66

176

24/4

72/0

0

8/2

8

7/51

5/37

100

5-     مسئولیت­پذیری در برابر وظایف محوّله

0

5

8

87

76

176

33/4

69/0

0

8/2

5/4

4/49

2/43

100

حیطه

تا چه حد در عملکرد دانش­آموزانتان بر اجرای موارد زیر تأکید دارید؟

بسیار کم

کم

متوسط

زیاد

بسیار زیاد

جمع

میانگین

انحراف استاندارد

حیطه رفتاری

1-             صرفه­جویی  در استفاده از امکانات مدرسه، کلاس و وسایل شخصی

4

6

68

54

44

176

72/3

95/0

3/2

4/3

6/38

7/30

25

100

2-             تلاش و پشتکار برای فهم مطالب و پیشرفت در زمینه­های تحصیلی

0

4

17

73

82

176

32/4

72/0

0

3/2

7/9

5/41

6/46

100

3-             پرهیز از مصرف­گرایی و خرید ابزار­های تجملی آموزشی

5

16

75

36

44

176

55/3

05/1

8/2

1/9

6/42

5/20

25

100

4-             استفادة صحیح از زمان کلاس و مدیریت زمان برای انجام وظایف محوله

0

0

37

72

67

176

17/4

75/0

0

0

21

9/40

1/38

100

5-             مسئولیت­پذیری در برابر وظایف محوّله

0

0

26

66

84

176

32/4

72/0

0

0

8/14

5/37

7/47

100

 

همان­طور که در جدول 9 مشاهده می­شود؛ بیشترین میانگین (59/4) به مؤلفة تلاش و پشتکار در حیطة شناختی و کمترین میانگین (72/3) به مؤلفة صرفه­جویی در حیطة رفتاری تعلق دارد.

 

 

جدول10:  مقایسة میانگین نمرات شاخص اقتصادی با میانگین فرضی 3 

متغیرها

میانگین

انحراف معیار

تفاوت میانگین

T

Df

sig

اقتصادی

20/4

51/0

20/1

96/30

175

0001/0

   

براساس یافته‌‌های جدول10، نتیجة مربوط به آزمون تی تک­نمون‌های نشان می‌دهد که تفاوت مشاهده­شده از میانگین فرضی معنی­دار است (0001/0>p، 96/30=t) و با توجه به اینکه میانگین شاخص اقتصادی از میانگین فرضی 3 بیشتر است؛ بنابراین میزان توجه معلمان به شاخص‌های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی در آموزش از نظر خودشان از سطح متوسط بیشتر است.

 

جدول 11: مقایسة نمرات شاخص سه حیطة شناختی، عاطفی و رفتاری با میانگین فرضی 3  

حیطه­ها

میانگین

انحراف معیار

تفاوت میانگین

T

Df

sig

شناختی

40/4

57/0

40/1

08/32

175

0001/0

عاطفی

18/4

63/0

18/1

92/24

175

0001/0

رفتاری

02/4

64/0

02/1

07/21

175

0001/0

 

در جدول11، نتیجه آزمون تی تک نمونه­ای برای مقایسة میانگین میزان توجه معلمان به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی در آموزش در سه حیطة شناختی، عاطفی و رفتاری با میانگین فرضی نشان می­دهد که تفاوت مشاهده­شده از میانگین فرضی برای هر سه حیطة شناختی (0001>p، 08/32=t)، عاطفی (0001>p، 92/24=t) و رفتاری (0001/0>p، 07/21= t) معنی­دار است. همان­طور که در جدول مشاهده می­شود میانگین و انحراف استاندارد دیدگاه معلمان در حیطة شناختی به ترتیب برابر با 40/4 و 57/0، در حیطة عاطفی برابر با 18/4 و 63/0 و در حیطة رفتاری به ترتیب برابر با 02/4 و 64/0 است.

برای بررسی تفاوت معنی­داری بین میانگین سه حیطه، از آزمون رتب­های فریدمن استفاده شد که بر اساس آن، بیشترین توجه در آموزش به شاخص اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعة اسلامی- ایرانی در سه حیطه به ترتیب میانگین رتبه‌ها شناختی، عاطفی و رفتاری است. نتایج معناداری آزمون فریدمن با مجذور کای ( )، 23/34 و درجة آزادی (d.f)، 2 در سطح معنی­داری 0001/0 نشان می‌دهد که تفاوت معناداری بین سه حیطه از نظر پاسخگویان وجود دارد؛ بنابراین می‌توان گفت از نظر معلمان میزان پرداختن به سه حیطه متفاوت است و حیطة شناختی در اولویت اول، حیطة عاطفی اولویت دوم و حیطة رفتاری در اولویت سوم انطباق دارد. نتایج بر این مسئله صحه می­گذارد که معلمان در حیطة شناختی بر شاخص­های اقتصادی تأکید بیشتری دارند؛ اما در حیطة رفتاری کمتر به شاخص­ها توجه دارند. برای تعیین معناداری تفاوت دو­به­دوی  بین حیطه­ها، از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون استفاده شد. نتایج آزمون ویلکاکسون نشان می­دهد بین هر سه حیطه به صورت دوبه­دو تفاوت معنی­دار وجود دارد.

 


 

بحث و نتیجه­گیری

آموزش و پرورش از اساسی­ترین نهاد­های تأثیرگذار در فرایند توسعة اقتصادی هر کشور است. در دنیای پیچیدة امروزی، از شروط اساسی برای کارآمدی افراد برخورداری آنها از آموزش­های مناسب با شرایط پیشرفت و توسعه است و البته با فراگیرشدن آموزش عمومی به­ویژه آموزش ابتدایی در جوامع، سهم عمده­ای از آمادگی برای زندگی در عصر توسعه بر عهدة آموزش و پرورش همگانی است. برنامة درسی دورة ابتدایی باید سبک زندگی متناسب با توسعة  اقتصادی را در رفتار دانش­آموزان نهادینه سازد و آنها را به مجموعه­ای از دانش­ها، نگرش­ها و توانمندی­های فردی متناسب با توسعة اقتصادی  مجهز ­کند. برای نیل به این اهداف باید در محتوای کتاب­های درسی و آموزش معلمان به این مسئله توجه ویژه شود. مهمترین شاخص­های اقتصادی سبک زندگی به رفتارهایی اشاره دارد که زمینه­ساز توسعة اقتصادی  هستند و نیل به شاخص­های توسعة اقتصادی را امکان­پذیر می­سازند. در این پژوهش، پنج مؤلفه، مهمترین شاخص­های رفتاری تبیین شدند که عبارت­اند از صرفه­جویی، کار و تلاش و پشتکار، مصرف­گرایی افراطی، نظم و مدیریت زمان و مسئولیت­پذیری.

یافته­های حاصل از تحلیل محتوا نشان می­دهد که در میان کتاب­های اول ابتدایی به مقولة «مسئولیت­پذیری» بیشتر و به «پرهیز از مصرف­گرایی» کمتر از همه پرداخته شده است. در کتاب­های پایة دوم ابتدایی به مقولة «نظم و استفاده صحیح از زمان» بیشتر و به «پرهیز از مصرف­گرایی» کمتر از همه توجه شده است. در کتاب­های پایة سوم ابتدایی به مقولة «مسئولیت­پذیری» بیشتر و به «نظم و استفادة صحیح از زمان» کمتر از همه توجه شده است. در کتاب­های پایة چهارم ابتدایی به مقولة «مسئولیت­پذیری» بیشتر و به «صرفه­جویی و استفادة درست از امکانات» و «پرهیز از مصرف­گرایی» اصلا توجه نشده است. در کتاب‌های پایة پنجم ابتدایی به مقولة «تلاش و پشتکار» بیشتر و به «پرهیز از مصرف­گرایی» کمتر توجه شده است. در کتاب­های پایة ششم ابتدایی به مقولة «تلاش و پشتکار» بیشتر و به «پرهیز از مصرف­گرایی» کمتر توجه شده است.

با توجه به یافته­های تحلیل محتوای کتاب­های درسی از نظر میزان توجه به شاخص­های اقتصادی سبکِ زندگی مبتنی بر توسعه، بیشترین فراوانی مضمون (62 واحد) در کتاب فارسی پایة سوم ابتدایی بوده و کمترین فراوانی (2 واحد) درکتاب ریاضی ششم ابتدایی بوده است و متأسفانه در کتاب قرآن پایة چهارم به هیچ شاخصی توجه نشده است. یافته‌های پژوهش ربیعی و محبی امین (1388) هم نشان داده که برحسب سازة الگوی مصرف بیشترین فروانی در کتاب علوم و کمترین فراوانی مربوط به مدنی است. همچنین از میان مؤلفه­های اقتصادی بیشتر از همه به تلاش و پشتکار توجه شده و کمتر از همه به پرهیز از مصرف­گرایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش صالحی عمران، چهار باشلو و هاشمی (1389) که به بررسی مقایسه­ای مؤلفه­های فرهنگ کار در سی و یک جلد کتاب درسی ابتدایی پرداختند، نشان می­دهد کتاب فارسی با 215 صفحه بیشترین فراوانی و کتاب قرآن با 43 صفحه از کمترین فراوانی برخوردار بوده است.

به طورکلی، یافته­های تحلیل محتوای کتاب­های درسی بیانگر این است که در محتوای برنامة درسی ابتدایی توجه به مؤلفه­های اقتصادی به ترتیب میزان فراوانی مضمون عبارت­اند از: تلاش و پشتکار (153)، مسئولیت­پذیری (138)،  صرفه­جویی  (52)، نظم و استفادة صحیح از زمان (49)، پرهیز از مصرف­گرایی (28) که در مجموع فراوانی پردازش به شاخص­های اقتصادی در کتاب­های درسی 416 مضمون بوده است. با توجه به اینکه لازمة موفقیت هر انسان تلاش و کوشش است و همیشه پیامد آن در زندگی مشهود است، به این مؤلفه که لازمة موفقیت تحصیلی دانش­آموزان نیز هست، توجه شده است؛ اما مؤلفه­های مدیریت زمان و پرهیز از مصرف­گرایی که برای جامعه در حال توسعة ما یک ضرورت به شمار می­رود، به­شدت بدان کم­توجهی شده است.  

یافته­های حاصل از پرسشنامه بیانگر این است که در حیطة شناختی، اکثر معلمان مدعی­اند که به مقدار «بسیارزیاد» به آموزش مقوله‌ها پرداخته­اند و در حیطة عاطفی، اکثر معلمان مدعی­اند که به مقدار «زیاد» به ترغیب مقوله‌ها توجه داشته­اند؛ اما در حیطة رفتاری کاهش توجه و تأکید دیده می­شود. این نتیجه طبیعی است که در مقام سخن و حرف به آموزش شاخص­ها توجه زیادی معطوف شود، اما در حیطة عاطفی توجه کاهش یابد و درنهایت در عرصة عمل توجه به پایین­ترین سطح خود برسد. گویه­های «تلاش و پشتکار» و «مسئولیت­پذیری» بیشترین میانگین و گویة «پرهیز از  مصرف­گرایی افراطی» کمترین میانگین را داشته است. ­ها که با نتایج تحلیل محتوای کتاب­های درسی همخوانی دارد. نتایج بیانگر این است که میزان توجه به شاخص­های اقتصادی توسط معلمان از دیدگاه خودشان بیشتر از سطح متوسط است؛ اما در کشوری که در صدد نیل به پیشرفت درون‌زاست؛ نهادینه­سازی فرهنگ رفتار اقتصادی صحیح در نسل دانش­آموز نیازمند توجه بیشتر معلمان به این مهم است. همچنین نتایج نشان می­دهد که از نظر معلمان بیشترین میزان توجه به شاخص­های اقتصادی سبک زندگی در حیطة شناختی و کمترین میزان در حیطة رفتاری است. این مسئله امری بدیهی است؛ چراکه در گفتار معلم و در تدریس محتوا به مقوله­های مطرح­شده توجه می­شود؛ اما در ترغیب و تشویق انجام آنها و در پیگیری تعهد به اجرای آنها توجه کافی نمی­شود. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد­های زیر ارائه می‌شود:

1-   برنامه­ریزان و مؤلفان کتاب­های درسی در نگارش کتاب­ها و انتخاب موضوع‌های درسی به شاخص­ها و مباحث اقتصادی متناسب با توسعة اقتصادی کشور که نیاز است در دوران کودکی آموزش داده شود و به فرهنگ رایج جامعه درآید، توجه بیشتری کنند.

2-   مضامین مرتبط با شاخص­های سبک زندگی مبتنی بر توسعة اقتصادی به گونه­ای هماهنگ و متعادل در محتوای کتاب­های درسی دورة ابتدایی مطرح شوند و بیشترین فراوانی به مضامین خاص اختصاص نیابد.

3-   مضامین مرتبط با شاخص­های سبک زندگی مبتنی بر توسعة اقتصادی در کتاب‌های ریاضی و قرآن نیز ارائه شود. 

4-    نهادهای مسئول، معلمان و دست اندرکاران آموزش ابتدایی را از ضرورت توجه به آموزش مؤلفه­های اقتصادی سبک زندگی مبتنی بر توسعه در ابعاد سه­گانة شناختی، عاطفی و رفتاری آگاه سازند.

5-    برای معلمان مدارس ابتدایی، دوره­­ها و کارگاه­های آموزشی برگزار شود که شیوة آموزش و مهارت ایجاد انگیزه و توجه به بعد رفتاری آموزش شاخص­های اقتصادی در دانش­آموزان ارائه شود.



[1]- Young Kim

[2]- Miller

[3]- Salemi  & Siegfried

[4]- Hurton & Hunt

[5]- Palumets

[6]- Ribisl  

[7]- Ching Chan

[8]- Hakim

[9]- Casey

[10]- Bosco & Bianco

[11]-Wilska

[12] -Stempel

[13]-Borchard

[14]- Kelly

[15]-Zablocki &  Kanter

[16]- Rodgers

آجیلی، هادی و بیکی، مهدی.(1392). کالبد شکافی سبک زندگی در جامعة سرمایه‌داری. فصل­نامة فرهنگ مشاوره و روان درمانی. ویژه­نامة (سبک زندگی)، 4 (1)، 110-81. 
آزاد ارمکی، تقی و شالچی، وحید. (1384). دو جهان ایرانی: مسجد و کافی شاپ. مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 1(4)، 183-163.
اخترشهر، علی. (1386). اسلام و توسعه. تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی.
اخوان کاظمی، مسعود. (1383). آموزش عالی و توسعة پایدار سیاسی. مجموعه­مقالات همایش آموزش عالی و توسعة پایدار. جلد اول، تهران: مؤسسة پژوهش و برنامه­ریزی آموزش عالی، 32-13.
افقه، مرتضی. (1382). اسلام و توسعه. مجموعه­مقالات دومین همایش اسلام و توسعه. قم: دفتر نشر معارف، 96-71.
پیغامی، عادل و تورانی، حیدر. (1388). نقش برنامة درسی اقتصاد در برنامة تعلیم و تربیت رسمی و عمومی دنیا، ارائة یک برنامه عمل برای یک برنامة درسی مغفول. فصل­نامة نوآوری­های آموزشی، 9 (4)، 52-31.
تامین، ملوین. (1385). جامعه­شناسیقشربندیونابرابریاجتماعی. ترجمة نیک­گهر. تهران: نشر توتیا.
جوادی آملی، عبدالله. (1391). مفاتیح الحیاه. قم: اسراء.
ربیعی، مهدی و محبی امین، سکینه. (1388). تحلیل محتوای کتاب­های درسی دورة ابتدایی برحسب سازة الگوی مصرف(با تاکید بر آیات و روایات). فصلنامة فرهنگی-دفاعی زنان و خانواده، 5 (3)، 142-113.
سریع القلم، محمود. (1382). عقلانیت و آیندة توسعه­یافتگی در ایران، پژوهشکدة فرهنگ و معارف. مجموعه مقالات دومین همایش اسلام و توسعه. قم: دفتر نشر معارف، 495-479.
سریع القلم، محمود. (1375). عقل و توسعه یافتگی. تهران: نشر سفیر.
سلیمی فر، مصطفی. (1391). مقدمه­ای بر الگوی توسعة اسلامی ایرانی. کتاب نخستین نشست اندیشه­های راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت. تهران: دبیرخانه کنفرانسالگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، 60-37.
سیدی، بتول؛ درتاج، فریبرز؛ جلایی، عبدالمجید. (1390). بررسی پیام­­ها و مفاهیم اقتصادی در کتاب­های درسی دورة ابتدایی. فصل­نامة پژوهش­های اقتصادی ایران، 16(4)، 69-35.
شریفی، احمد حسین؛ عالم­زاده نوری، محمد؛ حسین خانی، هادی؛فصیحی، مهدی. (1391). همیشه بهار (اخلاق و سبک زندگی اسلامی). تهران: دفتر نشر معارف.
شیخی، محمد تقی. (1385). جامعه­شناسی توسعه. تهران: نشر حریر. 
شهابی، محمد. (1386). سبک­های زندگی جهان­وطنانه در میان جوانان ایرانی و دلالت­های سیاسی آن. زیر نظر ابراهیم حاجیانی. الگو­های سبک زندگی ایرانیان. تهران: پژوهشکده تحقیقات استراتژیک.
صالحی عمران، چهارباشلو، حسین؛ هاشمی، سهیلا. (1389). بررسی مقایسه­ای مؤلفه­های فرهنگ کار در کتاب­های درسی دورة ابتدایی و روش تدریس مربیان. دو ماهنامة علمی-پژوهشی دانشور رفتار، 17(3) ، 195-173.
علی بن ابی طالب. (1378). نهج‏البلاغه. ترجمة سیدجعفر شهیدی. تهران: شرکت انتشارات علمى و فرهنگى.
غفوری، اکبر. (1391). گام­های اولیه در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت. کتاب نخستین نشست اندیشه­های راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت. تهران: دبیرخانه کنفرانسالگوی اسلامی ایرانی پیشرفت،  208- 203.
غیاثوند، احمد؛ قلی زاده، بهنام(1389). بررسی تاثیر سبک زندگی بر سبک مصرف کتب و نشریات. فصل­نامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، 6(1)، 53-37.
فاضلی، محمد. (1382). مصرفوسبکزندگی. تهران: نشر صبح صادق.
فاطمی امین، زینب و فولادیان، مجید (1388). نظام آموزشی و بازدهی آموزشی: مطالعه تطبیقی 70 کشورجهان.  راهبرد فرهنگ، 2(3)،130-103.
فکوهی، ناصر. (1379).از فرهنگ تا توسعه: مقالاتی در زمینه توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی. تهران: فردوس.
فیوضات، ابراهیم و حسینی نثار، مجید(1383). بررسی جایگاه کار و کوشش در شعر فارسی. پژوهش نامه علوم انسانی، 5(2)، 130- 105.
کاویانی آرانی، محمد. (1388). طرح نظریه سبک زندگی بر اساس دیدگاه اسلام و ساخت آزمون سبک زندگی اسلامی و بررسی ویژگی­های روانسنجی آن. پایان نامه دکتری روان شناسی عمومی، دانشگاه اصفهان. 
مرتجائی، سوده. (1392). بررسی شاخصه­های سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن و روایات. مجموعه مقالات سبک زندگی در ایران. تهران: انتشارات تیسا- ج1 ،400-379.
موسایی، میثم. (1390). دین، توسعه و فرهنگ. تهران: انتشارات جامعه شناسان.
نراقی، یوسف. (1370). توسعه و کشور­های توسعه نیافته، مطالعه تحلیلی از جنبه­های نظری-تاریخی توسعه نیافتگی. تهران: شرکت سهامی انتشار. چاپ اول
نصرتی، شیما و ذوالفقاری، ابوالفضل. (1391). تأثیر میزان دینداری بر سبک زندگی جوانان تهران. پژوهشاجتماعی، 5(2)، 117-101.
نظرپور، محمدنقی. (1378). ارزش­­ها و توسعه. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
Bosco, S, M; Bianco, C. A. (2005). Influence of maternal work patterns and socioeconomic status on the lifestyle choice, Journal of Career Devlopment, 32(2), 165-182.
Borchard, K. (2010). Between poverty and a lifestyle: the leisure activities of homeless people in Las Vegas, Journal of Contemporary Ethnography, 39(2), 441-466.
Casey, C; Petricia, A. (2004). Just a temp? Women, temporary employment and lifestyle, Work Employment Society, 18(3), 459-480.  
Ching, C; Joey, Ka; L, L. (2005). Lifestyles, reliance on traditional news media and online news adoption, New Media Society, 3(7), 357-382.
Hakim, C. (2002). Lifestyle preferences as determinants of women's differentiated labor market careers, Work and Occupations, 29(4), 428-459. 
Hurton, P; Hunt, Ch. (1984). Sociology, McGraw Hill.  
Kelly, J. (1990). Leisure behaviors and styles: Social, economic and culture factors, In Blanka Filipcova, S. Glyptis, W. Tokarski (eds), Life styles: Theories, concepts, methods and results of life style research in international perspective, Research Committee 13 of the International Sociological Association, Parague.
Miller, R. L. (1988). Economic education for citizenship. Bloomington. IN: ERIC clearinghouse for social studies/ social science education. Washington, (ERIC document reproduction service No, ED296947).
Palumets, L. (2002). Space of lifestyles in Estonia in 1991, Society with soviet heritage, in the light of bourdieu's theory, Potsdam: Pro Ethnologia, 16(3), 39–59.
Ribisl, Kurt M; Lee, Rebecca E; Henriksen, Lisa & Harry H. Haladjian. (2003). A content analysis of web sites promoting smoking culture and lifestyle, Health EducBehav, 30(1), 64-78.
Rodgers, Y; Hawthorne and R. C. Wheeler. (2003). Economic literacy among primary grades students. Available: http://papers.ssrn.com /sol3/papers.cfm?abstract_id=433980.
Salemi, M. K; Siegfried; J. J. (1999). The state of economic education, American Economic Review, 89(2), 355-361. 
Stempel, C. (2005). Adult participation sports as cultural capital; A test of bourdieu’s theory of the field of sports, International Review for the Sociology of Sport, 4(40), 411-432.
Wilska, T. (2002). Me A consumer? Consumption, identities and lifestyles in today's Finland, Acta Sociologica, 45(3), 195-210.
Young Kim, C. (2000). Comperative study on economic education: Korean and Japanese school, http://www.NIra.Jp/publ/rev iew/2000/spring/pdf.
Zablocki, B; Kanter, R. (1976). The differentiation of lifestyles, American Sociological Review, 10(6), 269-298.